با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب یاس در قفس (داستان زندگی و شهادت غریبانه محمدجواد تندگویان)
نویسنده:جواد کامور بخشایش
انتشارات:انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
دستهبندی:
امتیاز
از ۳ رأیخواندن نظرات
۴٫۳
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب یاس در قفس (داستان زندگی و شهادت غریبانه محمدجواد تندگویان)
«یاس در قفس (داستان زندگی و شهادت غریبانهی محمدجواد تندگویان)» را جواد کامور بخشایش گرداوری کردهاست. این کتاب یکی از مجموعه کتابهای دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان است که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شدهاست. این مجموعه سبک خاصی دارد که شخصیتها، رویدادها و مفاهیم و اصطلاحات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار در انقلاب اسلامی را به روانترین شکل آن به آیندگان و جوانان معرفی مینماید:
محمدجواد تندگویان در روز دوشنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۳۲۹ در خانیآباد تهران دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی و علوم قرآنی را نزد پدر فراگرفت و سپس وارد مدرسه شد، دورههای ابتدایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت. پس از دریافت دیپلم ریاضی و عبور از سد کنکور، به دانشکدهی نفت آبادان راه یافت.
وی در طول دوران تحصیل در این دانشکده، فعالیتهای سیاسیـ مذهبیاش را گسترش داد. از جمله انجمن اسلامی آنجا را که بیشتر به صورت مخفیانه فعالیت میکرد، فعالتر کرد. پس از دریافت مدرک کارشناسی، به خدمت سربازی اعزام شد. بعد از پایان دورهی آموزشی، در پالایشگاه تهران مشغول خدمت شد. در همین ایام طی مسافرتی به دانشکدهی آبادان، توسط ساواک دستگیر و به یک سال زندان محکوم گردید.
پس از آزادی از زندان، در آبان ۱۳۵۳ و اتمام خدمت وظیفه، ابتدا در شرکت بوتان و سپس در کارخانهی پارس توشیبا مشغول کار شد.
تندگویان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به مدیریت کارخانه پارس توشیبا برگزیده شد امّا پس از چندی یعنی در آذر ماه ۱۳۵۸ به وزارت نفت رفت. در تیر ماه ۱۳۵۹ به سرپرستی مناطق نفتخیز انتخاب شد. سپس در کابینهی شهید رجایی، به وزارت نفت منصوب گردید. در آبان ماه همان سال (۱۳۵۹) در طی سفری به منطقهی جنوب، به اسارت نیروهای عراقی درآمد و پس از یازده سال تحمل شکنجه و آزار و اذیت، سرانجام به فوز عظیم شهادت در راه اسلام و قرآن رسید. پیکر پاکش در سال ۱۳۷۰ به وطن بازگشت و در بهشت زهرا، قطعه «۷۲ تن» به خاک سپرده شد.
روزگاران: کتاب اسارت![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
لیلا قلیپوراسکویی
چه کسی لباس مرا پوشید؛ خاطرات آزاده محسن فلاحمحبوبه شمشیرگرها
اسوه اخلاق: زندگینامه و خاطرات آیت الله فیض مشکینیمرتضی کرامتی مشکینی
زیستنامه مادر امام رضا (ع)ناهید طیبی
مدافعان حرمگروه نویسندگان
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراقمهناز فتاحی
روزگاران: کتاب از سفر برگشتگانآرش حکمیان
من کنیز زینبمگروه نویسندگان
هم مرز با آتشحمید قبادی
راز رجعتربابه امانی
فاطمیون: زندگینامه و حکایتهای شنیدنی از چهل شهید لشکر فاطمیونگروه نویسندگان
شهید شعبانعلی عفیفه؛ نیمه پنهان ماه ۳۳عالمه طهماسبی
اشتباه میکنید! من زندهام؛ شهید علی شرفخانلوحسین شرفخانلو
کتاب سهراب عیسیپور؛ یادگاران ۲۸سید احمد معصومینژاد
شهید اصغر قجاوند؛ نیمه پنهان ماه ۱۳نجمه کتانچی
همیشه منتظرمریم عرفانیان
رستگاری در جزیرهمحمدعلی آقامیرزایی
جای امن گلولهها![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
جواد کامور بخشایش
خاطرات آیتالله سیدمحمد خامنهای؛ جلد اولجواد کامور بخشایش
تلخی رهاییجواد کامور بخشایش
زندان موصلعلیاصغر رباطجزی
سید احمد خمینیجواد کامور بخشایش
جای امن گلولهها: خاطرات عبدالرضا آلبوغبیشجواد کامور بخشایش
خاطرات سیدکاظم اکرمیمسعود کرمیان
سحری با ملکجواد کامور بخشایش
روزشمار ۱۵ خرداد ۱۳۴۱ (۱۳۴۱/۴/۱ تا ۱۳۴۱/۶/۳۱)؛ جلد دومجواد کامور بخشایش
تاریخ شفاهی مساجد تاثیرگذار در انقلاب اسلامی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
حمیدرضا مازندرانیان
به سوی روشناییرضا کایدخورده
معلم انقلابیسمیرا عظیمی گلوجه
سیاست آمریکا در قبال ایران در طول جنگ سرد ۱۹۹۱ - ۱۹۴۷دانشگاه جورج واشینگتن
خاطرات دکتر فریدون سیامک نژادرضا بسطامی
جلوه هایی از ادبیات سیاسی امروز ایرانمحمدرضا سرشار
تسخیر وال استریتنویسندگانی برای ۹۹ درصد
شهید مطهری در حدیث دیگرانرضا مختاری اصفهانی
انقلاب اسلامی در نیشابورحسن شمس آبادی
۵۳ سال عصر پهلوی به روایت دربارریحانه درودی
حجم
۱۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
آشنایی من با شهید تندگویان، شکنجه های مخوف ایشون توسط رژیم بعث در سالهای اسارتشون بوده که بارها درموردش شنیده بودم و همیشه صرف تصورش هم یه تلخی بدی به کامم مینشونه . در بخشی از کتاب میخونیم :« آفتاب درست
خیلی محکم خیلی عجیب ...