
کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
معرفی کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید با عنوان اصلی The next person you meet in Heaven نوشتهٔ میچ آلبوم، ترجمهٔ سمیرا بیات و ویراستهٔ «فرزانه نصرتی» است. انتشارات باران خرد این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا قرار گرفته، یک رمان است که تصویر «میچ آلبوم» از آخرت را بازگو میکند. بهنظر این نویسنده، آخرت تنها یک رؤیا است و نه یک عقیده. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید اثر میچ آلبوم
کتاب «نفر بعدی که در بهشت ملاقات میکنید» که نخستینبار در سال ۲۰۱۸ میلادی و در ایران در سال ۱۳۹۸ منتشر شده، دنبالهای بر رمان محبوب «پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید» است. «میچ آلبوم» در این رمان به داستان «آنی» پرداخته است؛ دختری که «ادی»، شخصیت محبوب رمان قبلی و تعمیرکار شهربازی جانش را برای نجات او از دست داد. حادثهٔ مرگ ادی تأثیری عمیق و ماندگار بر زندگی آنی گذاشته است. او در کودکی توسط همسالانش مورد آزار قرار میگیرد و خاطرهای مبهم همواره او را آزار میدهد. آنی در تلاش برای یافتن پذیرش در میان اطرافیانش و درعینحال کنارآمدن با گذشتهاش است. او با ورود دوبارهٔ عشق قدیمش، «پائولو» به زندگیاش امیدوار میشود که سرانجام خوشبختی را تجربه کند.
خلاصه داستان نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
این رمان شامل داستان تجدید دیدار «ادی» با «آنی»، دختر کوچکی است که او بر روی زمین نجاتش داد و جان خود را از دست داد. سفر ادی به بهشت به او آموخت که هر زندگی اهمیت دارد. در این دنباله، میچ آلبوم داستان آنی را نشان میدهد. حادثهای که ادی را کشته بود، تأثیری ماندگار بر آنی به جا گذاشت. حالا آنی نمیتواند با همسالانش ارتباط خوبی داشته باشد و مغلوب چیزی شده که نمیتواند آن را به خاطر بیاورد. او برای پذیرفتهشدن در جامعه تلاش میکند. هنگامی که بهعنوان یک زن جوان با «پائولو»، عشق دوران کودکی خود ارتباط برقرار میکند، فکر میکند که بالأخره شادی را به دست آورده است. داستان آنی از پایان شروع میشود؛ با سقوط از آسمان. از آنجا که آنی جوان بود، هرگز به پایان نیندیشید و هرگز به بهشت نیندیشید، اما همهٔ پایانها خود نیز آغازی هستند و بهشت همیشه به ما فکر میکند.
چرا باید کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید را بخوانیم؟
این اثر دنبالهٔ رمان «پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید» است. اگر از کتاب اول لذت بردهاید، این اثر فرصتی برای تعمیق در مفاهیم مطرحشده و دیدن تأثیر زندگی یک شخصیت دیگر بر داستان اصلی ارائه داده است. نویسنده در این کتاب، مفهوم زندگی پس از مرگ و ارتباطات معنوی را به تصویر کشیده است. داستان از دیدگاه «آنی»، همسر «ادی» در کتاب اول روایت میشود و تجربهٔ او از بهشت و ملاقات با پنج نفر را نشان میدهد.
کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا و قالب رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
درباره میچ آلبوم
«میچ دیوید آلبوم» در ۲۳ می سال ۱۹۵۸ در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. او نویسندهٔ آمریکایی و روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده بوده است. کتابهای میچ آلبوم (Mitch Albom) بیش از ۳۵ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته شدهاند. میچ آلبوم را البته بهخاطر داستانهای الهامبخشش میشناسند. از آثار معروف او که به زبان فارسی ترجمه شده و از استقبال خوبی هم برخوردار بوده، میتوان به «در جستوجوی چیکا» یا «یافتن چیکا» (Finding Chika)، «یک روز دیگر»، «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند»، «نفر دیگری که در بهشت ملاقات میکنید»، «سهشنبهها با موری» و «به اولین تماس تلفنی از بهشت» اشاره کرد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- Library Journal استعداد میچ آلبوم در داستانگویی را ستوده است.
- AARP Magazine رمان حاضر را دارای پیچشهای غیرمنتظره و چرخشهای هوشمندانهای دانسته که طرفداران پرشور نویسنده را خوشحال خواهد کرد.
- Woman's World Magazine گفته است که این اثر دارای داستانی پر از شادی، عشق و خرد است تا یادآوری کند عزیزترین افراد زندگیمان را گرامی بداریم.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر در سالهای مختلف توسط مترجمان و ناشران متفاوت منتشر و تجدید چاپ شده است. این اثر با ترجمهٔ «مبینا شاهری لنگرودی» در انتشارت جامی (مصدق) (۱۳۹۷)، با ترجمهٔ «الهه شمسنژاد» در انتشارت مروارید (۱۳۹۹) و با ترجمهٔ «ماندانا قهرمانلو» در انتشارت قطره (۱۴۰۳) منتشر شده است.
بخشی از کتاب نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید
«دستش هنوز هم در پانسمان بود. او روی تختش نشسته بود و کاری نداشت انجام دهد. او حق بیرون رفتن نداشت و مادرش بنا بر دلایلی کابل تلویزیون را قطع کرده و سیم آن را با قیچی بریده بود.
آنی پشت پنجره رفت و لورین را دید که مشغول سیگار کشیدن است و با چشمهای تار به خانههای اطراف نگاه میکرد. آنی بعضی وقتها متوجه میشد که مادرش با زحمت و سختی از او مراقبت میکند. شاید مشکل این بود که والدین انتظار دارند که فرزندانشان فوقالعاده باشند.
او صدای تقتقی از طبقه پایین شنید. مردم معمولاً زنگ میزدند. او دوباره صدای نرم تقتق را شنید و دستگیره را چرخاند.
زنی روی ایوان ایستاده بود با لباسی شیک و صورتی پر از آرایش.
زن: «حالت چه طوره عزیزم؟»
آنی: «خوبم.»
زن: «ما نگرانت بودیم.»
زن خودش را مدام باد میزد و انگار با دستش هوا را هل میداد.
زن: «میدونی چه قدر خوششانسی؟»
آنی: «من که احساس خوش بختی نمیکنم.»
زن: «نمیکنی؟ خوب قابل درکه، بازوت هنوز درد میکنه؟ همهٔ این حرفها رو به دوستای من بگو.»
بعد هم یک عده با میکروفون و دوربین به دوش به سمت آنها ریختند.
زن: «اول بگو چی یادته؟ رفتی رابی پییر و بعد؟»
آنی قدمی به عقب برداشت همهٔ این آدمها با دوربین و میکروفون روی ایوان خانه بودند. ناگهان او روی پیراهنش بالا آورد. مادرش آمد و آنی را عقب برد. آنی بوی سیگار را از لباسهای مادرش حس میکرد.
مادرش داد زد: «ما رو تنها بزارید. قسم میخورم زنگ میزنم پلیس.»
و در را محکم کوبید.
او عصبانی رو به آنی گفت: «چه جوری باید بهت بگم هرکاری که کردی در رو باز نکن میفهمی؟ هیچوقت.»»
حجم
۱۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه