دانلود و خرید کتاب ژاژ نامه آیدین سیار سریع
تصویر جلد کتاب ژاژ نامه

کتاب ژاژ نامه

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۶۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ژاژ نامه

«ژاژنامه» مجموعه طنزی است به قلم آیدین سیار سریع ( - ۱۳۷۰) با همکاری مهدی احمدیان که کمیک‌استریپهای این اثر را خلق کرده است. همان گونه که سیار سریع خود در مقدمه نوشته‌است، ژاژنامه طنزهایی است که تاریخ مصرف ندارند و تلاش کرده‌اتد که آیینه‌ای باشند تا ما را به خودمان بنمایانند. محتوای این کتاب بیشتر طنز اجتماعی است، با مردم عادی سروکار دارد و با زبان طنز ا ز معضلات و عادات ناپسند اجتماعی دنیای امروز در جامعه ایرانی انتقاد کرده اس. هرچند به قول نویسنده در میانشان گاهی فکاهی صرف که تنها برای خواندن و خندیدن است نیز پیدا می‌شود. بخشی از کتاب: عادتهای بد منوچهر ما یک رفیقی داریم به اسم منوچهر که خیلی جو گیره. هر فیلم و سریالی که می‌بینه یک هفته الی یک ماه با نقش اصلی فیلم همذات‌پنداری می‌کنه و تیپ و رفتار نقش اول رو به‌صورت غیرارادی تقلید می‌کنه. قدیم‌ترها که جوّ دیدن سریال به این شکل نبود یه‌کم راحت‌تر بودیم. چند روز تو یه نقش فرو می‌رفت و بعدش خودش در می‌اومد و می‌رفت تو یه نقش دیگه. یادمه از نقش‌های رزمی به دلیل شکست‌هایی که می‌خورد راحت‌تر بیرون می‌اومد. مثلاً راکی یا استیون سیگال که می‌شد، می‌رفت تو محل‌شون دعوا و داد و بیداد می‌کرد، معمولاً آخرش این‌قدر کتک می‌خورد که مجبور می‌شد تا چند ماه روی تخت بیمارستان نقش دُن کارلئونه بعد از ترور رو بازی کنه. (تمام مدت فکش رو هم مثل مارلون براندو می‌آورد جلو، اُزگل) اما وقتی دسترسی به سریال‌های روز دنیا راحت شد کار برای منوچهر هم سخت‌تر شد. چون تعداد اپیزودهای سریال‌ها زیاد بود منوچهر مجبور می‌شد ناخودآگاه عمق بیشتری به نقش‌هاش بده. بریکینگ بد اومد، منوچهر کچل کرد و ریش پروفسوری گذاشت و رفت تو یه شیشه‌بری مشغول به کار شد! هوملند۴ که اومد، تا یه مدت هر جا می‌رفت می‌گفت من تو ارتش بودم، رفتم عراق هشت سال اسیر شدم....
ƒaɾʑaŋҽɧ
۱۳۹۷/۰۸/۰۶

چند ماه پیش بریده هایی که دوستان به اشتراک گذاشته بودند ( کم هم نبودند 😉) رو خوندم و خندیدم و لذت بردم برای همین دیگه سراغ کل کتاب نرفتم. ولی الان همش رو خوندم و بسیار لذت بردم.با اینکه

- بیشتر
rozalin
۱۳۹۷/۰۲/۲۲

بریده های این کتاب رو که یکی از کاربرها به اشتراک گذاشته بود خوندم فوق العاده بود ترغیب شدم بخرم. عالی

آلوین (هاجیك) ツ
۱۳۹۷/۰۲/۱۷

اقا خداو‌ِکیلی ام که خیلییی خنده دار بود! ‌من که به شخصه کلی مستفیض گردیدم و اینا😁

سیّد جواد
۱۳۹۶/۰۹/۱۶

کتاب ششم برنامه مطالعه از طرح خوب و جذاب " کتابخانه همگانی" متن هاش خوب و‌بامزه بود.‌سعی کردم بیشترش رو در بریده ها به اشتراک بذارم

منتظر
۱۳۹۸/۰۳/۲۷

بر خلاف چرتوپیا خیلی کتاب دندون گیری نیست

بلاتریکس لسترنج
۱۳۹۷/۰۷/۲۲

عالی بود یه گزارش مستند از زندگی الان

فرسا
۱۳۹۹/۰۳/۰۳

واقعا جای کتاب های طنز این چنینی در ایران خالیه . از کتاب لذت بسیاری بردم ولی متاسفانه کوتاه بود .

AmirTanazzoh
۱۳۹۷/۰۹/۲۷

اول فکر کردم کتاب مزخرفیه و میخواستم نصفه رهاش کنم اما چندتا داستان که جلو رفت بامزگیشو حس کردم تا بحال داستان"مراقب نوکیاهای والدینمان باشیم" جالب ترینش بود

امیرحسین
۱۳۹۷/۰۷/۲۱

عالی بود...

penelope
۱۳۹۷/۰۴/۲۰

خیلی خنده داره

«استاد! من متأسفانه یک هفته پیش طی یک حادثه‌ی رانندگی از دنیا رفتم. اگه به روح اعتقاد داری نمره بده.» «استاد! من نمی‌خواستم تا امروز این مسئله رو بهتون بگم، گفتم شاید در طول ترم روی رفتارتون تأثیر بذاره ولی الان وقتشه. استاد من پسرتم. نمره بده.» «در کتیبه‌های پارسی آمده است که امروز روز نُمَردارمزگان است. نقل است ایرانی‌ها در کلاس‌های هم حاضر می‌شدند و به هم نمره می‌دادند. ایرانی نیستی اگه نمره ندی استاد.»
سیّد جواد
- بابا؟ + بله؟ - می‌تونم یه سؤال بپرسم؟ + اگه بازم می‌خوای بپرسی آدما چه‌جوری بچه‌دار می‌شن نه. - راجع به اون نیست. + خب بپرس. - آدما برای چی با هم می‌جنگن؟ + پسرم... بیا بهت بگم آدما چه‌جوری بچه‌دار می‌شن.
سیّد جواد
یکی از روش‌های رایج که دانشجویان از دیرباز مورد استفاده قرار می‌داده‌اند نامه‌نوشتن برای استاد در انتهای برگه‌ی امتحان است. چه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که زیر برگه امتحانی به دیار باقی شتافتند، چه پدرهایی که روانه بیمارستان شدند و چه زندگی‌هایی از هم پاشیدند! البته اساتید سال‌هاست که دیگر گول این بهانه‌های نخ‌نما را نمی‌خورند. برای همین دانشجوها مجبورند از روش‌های جدیدتری استفاده کنند. از آخرین موارد نامه‌نویسی در برگه‌ی امتحان می‌شود به موارد زیر اشاره کرد: «استاد عزیز سلام، تو رو خدا به دادم برسین. دیروز مادر و برادر و خواهرم رو گروگان گرفتن. گروگانگیر دیروز زنگ زد. گفتیم هرچقدر پول بخواهی به تو می‌دهیم، گفت پول نمی‌خواهم. گفتیم هرچقدر چیز دیگری بخواهی به تو می‌دهیم، گفت آن را هم نمی‌خواهم. گفتیم پس چه می‌خواهی؟ گفت فقط در صورتی اعضای خانواده‌ات را آزاد می‌کنم که در درس مکانیک سیالات نمره‌ی بالای ۱۷ بیاوری. گفتم بابا تویی؟ گفت نه من یک گروگانگیر ساده هستم که به تحصیلات جوانان اهمیت می‌دهم. استاد! چشم یک خانواده به دستان شما دوخته شده. تو رو خدا بالای ۱۷ بده.»
سیّد جواد
در غرب به‌دلیل برخی کمبودها و نبود امکانات و عقل درست و حسابی مراسمی وجود دارد به نام هالووین که مرسوم است در این روز عده‌ای فریب‌خورده با لباس‌هایی عجیب و گریمی ترسناک به خیابان می‌آیند و همدیگر را می‌ترسانند. نفری یک کدوحلوایی هم می‌گیرند و تویش را خالی می‌کنند که بگویند ببینید ما چقدر ترسناکیم. واقعاً که غرب هر کاری که می‌کند با شو آف و نمایش همراه است. اینجا در خاورمیانه با اینکه مردم هر روزِ خدا هالووین دارند و کلاً توی هالووین زندگی می‌کنند، مراسمی از این دست را ساده و بدون هیچ تکلفی به انجام می‌رسانند. در بسیاری از مواقع هم نیازی نیست خود شخص خاورمیانه‌ای کاری انجام دهد، بقیه محبت دارند و هالووین را برایش ایجاد می‌کنند. مثلاً طرف با رفیقش دارد توی خیابان راه می‌رود، یکهو رفیقه بدو بدو به سمت مغازه‌ای می‌دود و می‌چسبد به شیشه مغازه و بااااامب... یکی هست که دیگه نیست! توی خانه نشسته‌ای یکهو بمب می‌افتد وسط هال و بااااامب... توی عروسی داری قر می‌دهی که یکهو باااااامب... سوپرمارکت داری تخم‌مرغ می‌خری باااااامب... توی حموم داری... بااااامب (خب بگذارید جمله کاملاً منعقد بشه بعداً بزنید، بی‌وجدانا!)
سیّد جواد
تمیزی سرویس بهداشتی بیشتر می‌تونه معرف شخصیت آدم باشه تا ماه تولد! از ما گفتن بود. دیگه خود دانید...
einlam
طرف دلش خوشه اسم وزیرِ اردشیر بابکان رو گذاشته رو پسرش. حالا اسم چیه؟ «گرانخوار»! بچه به‌دنیا اومده، پستونک زیر ۲۵ هزار تومن نمی‌خوره. مادرش می‌آد شیر بده اخم می‌کنه، می‌گه فقط کیم کارداشیان! آخر با چانه‌زنی و مذاکره، به شیر خشک نستله راضیش می‌کنن. قطره‌ی آهن خارجی‌اش هم دیگه بماند! این‌قدر به پدره فشار اومد رفت اسمش رو عوض کرد، گذاشت «ارزانخوار»، تو پرانتز «ایرانی‌خوار»؛ ولی خب گرانخواری و لوکس‌خواری رفته بود تو ذات بچه و دیگه نمی‌شد کاریش کرد.
سیّد جواد
- تور یک‌هفته‌ای استانبول مخصوص روزنامه‌نگاران... صبحانه و ناهار + توقیف و لغو امتیازی به‌یادماندنی. - سفر به سرزمین خاطره‌ها... نیجریه! بازدید از آخرین فعالیت‌های گروه تروریستی بوکوحرام، یک‌هفته‌ای بدون صبحانه و ناهار و آب و غذا و هوا و دستشویی، در چادرهای سه‌ستاره، احتمال مرگ بسیار بالا، فقط پانصد هزار تومان.
S
ماه تولد هم به‌خدا معرف شخصیت شما نیست. تمیزی سرویس بهداشتی بیشتر می‌تونه معرف شخصیت آدم باشه تا ماه تولد!
بلاتریکس لسترنج
یه سری هم فکر می‌کنن اگه اخباری رو که از احوالات شخصی استاد دارن، دستاویزی برای چانه‌مالی قرار بدن با نصف برگه جواب هم می‌تونن از مهلکه فرار کنن. مثلاً دوست عزیزمون که می‌دونه استاد تازه ازدواج کرده زیر برگه چشمه‌ی ذوقش قل‌قل می‌زنه و می‌نویسه: «خانه‌ای ساخته‌اید سایبانش همه عشق / زیر پا فرش غرور / و حصارش همه تکرار صفا / و اگر پاس شود این واحد / چه مصفا بشود محفل‌تان / و بپیچد روی ایوان شما عطر گذشت...» یعنی از برگه‌ی امتحان به‌راحتی و بدون اینکه کسی شک کنه می‌شه به‌عنوان کارت عروسی استفاده کرد.
سیّد جواد
+ فرهادخان من ترم یک‌اَم! - یعنی چی؟ + هنوز به این جاهایی که شما می‌گین نرسیدیم! - خاک بر سرت! من هم‌سن تو بودم ترم شیش بودم. گِل بگیرن در این دانشگاه‌ها رو. چی یاد میدن به شما؟ پی‌نوشت: واقعاً لزوم برگزاری یک‌سری کلاس فشرده توجیهی برای آشنایان و بستگان و معرفی رشته‌ها و اهداف‌شان به آن‌ها احساس می‌شود. بیایید با دانشجویان مهربان باشیم!
S

حجم

۳۵۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۳۵۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۱۶,۲۰۰
۱۱,۳۴۰
۳۰%
تومان