
کتاب قمارباز
معرفی کتاب قمارباز
کتاب «قمارباز» نوشتۀ فئودور داستایفسکی و ترجمۀ مریم کرمی و مرتضی هانی است و انتشارات شاپرک سرخ آن را منتشر کرده است. قمارباز یکی از گنجینههای از بین نرفتنی و جاودان ادبیات روسیه است.
درباره کتاب قمارباز
رمان قمارباز اثری است روانکاوانه، تلخ و تماشایی که لایههای پنهان درون انسان را با همان دقت همیشگی داستایفسکی به تصویر میکشد. این داستان تنها یک روایت ساده از سقوط انسان در دام قمار نیست، بلکه بازتابی است از وسوسه، امید، ترس، عشق و هویت.
داستان قمارباز در فضایی اروپایی، در شهری خیالی به نام رولتنبورگ میگذرد و قهرمان اصلی آن، الکسی ایوانویچ، مردی است که با نقش معلم سرخانه وارد خانوادهای اشرافی و ورشکسته میشود. او در ظاهر فردی آرام و معمولیست اما در درونش طوفانی از احساسات و تمایلات متضاد در جریان است؛ هم عاشق است و هم بردهٔ قمار. عشق او به پولینا، دخترخواندۀ ژنرال، یکطرفه و پرتنش است؛ عشقی آمیخته با تحقیر، سرسپردگی و میل به اثبات خود.
قمار در این رمان نهتنها فعالیتی برای کسب پول بلکه استعارهای از زندگی است؛ از طمع و توهم تا سرخوشیهای لحظهای و سقوطی که بیرحمانه از پی میآید. داستایفسکی که خود درگیر اعتیاد به قمار بود، این رمان را در مدت کوتاه و تحتفشار مالی شدید نوشت و همین تجربۀ شخصی باعث شده است فضای داستان واقعی و نفسگیر باشد. شخصیتها بهقدری زنده و ملموس تصویر شدهاند که خواننده گویی در کنار آنها در کازینو ایستاده، نبضشان را حس میکند و نگاهشان را در لحظات بردوباخت میخواند.
قمارباز داستان انسانی است که در میانۀ بحران هویت و وابستگیهای عاطفی، خود را به دستان شانس میسپارد؛ داستان انسانی که میبازد، ولی باز هم قمار میکند، چون باختن برایش بهتر از هیچ کاری نکردن است. داستایفسکی در این کتاب، همچون دیگر آثارش، عمق روان آدمی را میکاود و نشان میدهد که چطور انسان در پیچوخم وسوسهها، خود را گم میکند و باز هم از نو، به همان راه برمیگردد.
خواندن کتاب قمارباز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران آثار برتر ادبیات جهان پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ فئودور داستایفسکی
فئودور میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایِفسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغالتحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. اما در سال ۱۸۴۹ به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. حکم اعدام او مشمول بخشش شد و در عوض او چهار سال در زندان سیبری زندانی بود و بعد از آن نیز با لباس سرباز ساده خدمت میکرد. شهرت فئودور داستایفسکی به خاطر رمانهایش: ابله، قمارباز، برادران کارامازوف و جنایت و مکافات است. داستایفسکی در۵۹ سالگی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ در سن پترزبورگ از دنیا رفت.
بخشی از کتاب قمارباز
«پس از دو هفته دوری، بالاخره به خانه برگشتم و متوجه شدم که افـراد مـا از سه روز پیش در رولتنبورگ حضور دارند. تصـورم بر این بـود کـه بیصبرانه منتظرم هستند، اما اشتباه میکردم. ژنرال با تکبر خاصی با من برخورد کرد و پس از یک گفتگوی کوتاه، مرا به نزد خواهرش فرستاد. به نظر میرسید که از کسی پول قرض کردهاند. به گمانم، ژنرال از روبهروشدن با من اجتناب میکند. ماریا فیلیپوونا که بهشدت مشغول به نظر میرسید، بیش از چند کلمه با مـن صحبت نکرد. بااینحال، پول را از من گرفت و شـمرد و تمـام گزارشـم را بادقت گوش داد. برای شام مجللی که به رسم مسکوییها در زمـان ثروتمنـد شدن برگـزار میشود، در انتظـار «مزنتسـوف»، مـرد فرانسـوی و یـک مـرد انگلیسی بودند. بهمحض اینکه پولینا الکساندرونا مرا دید، دلیل دیـر آمـدنم را پرسید و بدون انتظار برای پاسخ من، بهسرعت دور شد. مشخص بود که ایـن کار را عمدی انجام داده، اما باید با هم صحبت میکردیم.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه