
کتاب نیل آبی
معرفی کتاب نیل آبی
کتاب نیل آبی نوشتهٔ آلن مورهد و ترجمهٔ کاوه نگارش است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب تاریخ رود نیل و کشورهای اطراف آن است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نیل آبی
آلن مورهد در کتاب نیل آبی تاریخ جامع رود نیل و تأثیر آن بر سه کشور مصر، سودان و حبشه در قرن نوزدهم را بررسی کرده است. این قرن، دورهای پرآشوب و پویا در تاریخ جهان بود که تغییرات شگرف آن، نه تنها اروپا، بلکه بسیاری از مناطق دیگر را دگرگون کرد و زمینهساز پیشرفتهای قرن بیستم شد. این کتاب، به بررسی دقیق تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی این سه کشور در ارتباط با رود نیل میپردازد. نویسنده، با بهرهگیری از سالها تحقیق، بررسی و سفرهای متعدد، اثری خلق کرده که با استقبال گستردهای در غرب و سایر نقاط جهان روبرو شده و بارها به چاپ رسیده است. عنوان بخشهای کتاب حاضر عبارت است از «سفر شناسایی»، «فرانسویها در مصر»، «ترکها در سودان» و «بریتانیاییها در حبشه».
خواندن کتاب نیل آبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم. همچنین اگر میخواهید از سرنوشت رود نیل مطلع شوید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب نیل آبی
«زندگی فلاکتباری بود و گزارش بورکهارد از رفتار تجاری که با او همکاروان بودند صرفاً توصیفی است مانند داستان کاپیتان کید و دزدان دریای کاراییب. شرایط خود سفر به حد کافی سخت بود، زیرا هنوز مسافت زیادی پیش نرفته بودند که دچار حملۀ بیاباننشینان شدند و چیزی نمانده بود که همگی از تشنگی هلاک گردند، ولی این همسفران با آن رفتار غیر انسانیشان نسبت به همدیگر، شرایط را دشوارتر هم کرده بودند. آنان با هم مشاجره میکردند و اموال یکدیگر را میربودند و افراد ضعیف و بیماران رو به مرگ را در طول راه بر جای میگذاشتند.
نقطۀ شروع مشکل کوم اومبو بود که در فاصلۀ کمی از شمال آسوان قرار داشت، درست قبل از آنکه کاروان از سواحل سبز نیل دور شود به شترها سه وعده غذای سیر از ذرت داده شد زیرا انتظار میرفت که آن حیوانات در صحرای بدون آب و علفی که در پیش دارند به آن اندازه غذا نیاز دارند. وقتی حیوانی در اثر خستگی میمرد، که چنین اتفاقی چندین بار از همان آغاز راه روی داد، سر حیوان به سمت مکه گردانده شده صاحبش فوراً شروع به فروش گوشتش میکرد. استخوانهای حیوان در طول راه همه جا ریخته میشد. در هر بار توقف کاروان، بازرگانان دست به کندن زمین میزدند که در بعضی جاها منجر به یافتن آب میشد و در بعضی جاهای دیگر نه. کاروانیان از دم صبحِ بسیار سرد تا میانۀ روز که گرما به نهایت خود میرسید و آنان مجبور به توقف و زدن اردو میشدند راه میپیمودند و سپس میخوابیدند (هر شخص از بیم دزدی بر روی باروبنۀ خود میخوابید) و در خنکای بعدازظهر و عصر راهپیمایی ادامه مییافت. این کار که به پیمودن راه دریایی بیشباهت نبود. هر روز بر همین منوال تکرار میشد.
همانطوری که ملوانان برای رسیدن به خشکی انتظار میکشند، کاروانیان هم چشمبهراه رسیدن به سرزمین بربر بودند و هر کسی به خود وعده میداد که وقتی بدون برخورد با خطر به مقصد برسد، به یک خوشگذرانی حسابی خواهد پرداخت. این زمان مقارن با ۲۳ ماه مارس ۱۸۱۴ بود که سه هفته بیشتر از حرکت کاروان نمیگذشت، ولی زمانی رسید که ناگهان همگی وزش نسیمی تازه را در هوای اطراف احساس کردند. بورکهارد شنید که یکی از اعراب فریادزنان میگفت: «خدا را شکر! دوباره بوی رود نیل استشمام میشود»؛ و دو ساعت بعد آنان درست به پایینتر از محلی رسیدند که رود آتبارا به نیل میپیوست و مسافران کثیف و خاکآلود که حالا تعدادشان به هشتاد نفر تقلیل یافته بود، دانستند که به شهر بربر رسیدهاند. بربر با آن چهار روستای کثیفی که کلبههای مخروبهای را در بر داشت، در نظر آن مسافران خسته و محرومیتکشیده چیزی بود اندکی پایینتر از بهشت موعودشا»
حجم
۶۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۶۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه