
کتاب عمه میم
معرفی کتاب عمه میم
کتاب عمه میم (و ماجراجوییهای جسورانه) با عنوان اصلی Auntie Mame, an irreverent escapade نوشتهٔ پاتریک دنیس و ترجمهٔ مزدک بلوری است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر رمانی آمریکایی است که در زمانهٔ چاپ، رکوردهای فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز را شکست. اقتباسهای اجرایی و سینمایی بسیاری از این اثر شده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عمه میم
کتاب عمه میم رمانی است که در سال ۱۹۵۵ توسط نویسندهٔ آمریکایی، پاتریک دنیس، نوشته شد. این کتاب ماجراهای دیوانهوار پسری به نام «پاتریک» را روایت میکند که بهعنوان فرزندخواندهٔ عمهٔ خود، «مِیم دنیس»، خواهر پدر مرحومش، بزرگ میشود. اغلب گفته میشود که این کتاب از عمهٔ عجیبغریب واقعی نویسنده، «ماریون تانر»، الهام گرفته شده است که زندگی و دیدگاهش بازتابی از مِیم بود، اما پاتریک دنیس این ارتباط را انکار کرد. این رمان فروشی بیسابقه داشت و رکوردهای فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز را شکست و در زمان انتشار اولیه بیش از ۲ میلیون نسخه از آن چاپ شد. این کتاب مبنایی برای یک نمایش صحنهای، یک فیلم، یک نمایش موزیکال صحنهای و یک فیلم موزیکال شد. پاتریک دنیس در در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «دور دنیا با عمه مِیم» نوشت که داستان آن در ادامهٔ داستانِ کتاب حاضر است. این اثر در دستهٔ آثار طنز کلاسیک قرن بیستم قرار میگیرد و روایتگر ماجراهای جذاب و خندهدار این عمه و برادرزاده را به تصویر میکشد. در سال ۲۰۰۹، ناشر ایتالیایی «آدلفی» این کتاب را که سالها در ترجمه ایتالیاییاش نایاب بود، با عنوان «عمه مِیم» مجدداً منتشر کرد. این کتاب به صدر فهرست پرفروشترینهای ایتالیا رسید و هفتههای زیادی در آنجا باقی ماند، که برای یک چاپ مجدد یک عملکرد غیرمعمول بود. در سپتامبر ۲۰۰۱، این کتاب در نسخهٔ کاغذی توسط «برادوی بوکز»، زیرمجموعهای از «راندوم هاوس»، مجدداً منتشر شد. این اثر در ۱۱ فصل با عناوین «عمه مِیم و پسر یتیم»، «عمه مِیم و ساعت بچهها»، «عمه مِیم در معبد ثروت»، «عمه مِیم و زیبارویِ جنوبی»، «عمه مِیم، بانوی ادبیات»، «عمه مِیم در مأموریت نجات»، «عمه مِیم در جامعهٔ دانشگاههای شرق امریکا»، «عمه مِیم و عشق ناکام من»، «عمه مِیم و دعوت به مبارزه»، «عمه مِیم و تابستان طلاییاش» و «عمه مِیم و تجدید دیدار خانوادگی» منتشر شده است.
اقتباسهای صحنهای
این رمان توسط «جروم لارنس» و «رابرت ای. لی» برای صحنه اقتباس شد. اولین اجرای آن از ۳۱ اکتبر ۱۹۵۶ تا ۲۸ ژوئن ۱۹۵۸ در تئاتر برادهرست اجرا شد و «رزالیند راسل» در نقش اصلی بازی کرد. یک تور نمایشی در ساحل غربی با بازی «ایو آردن» در نقش اصلی و «بنای ونوتا» در نقش ورا چارلز، از ۴ اوت تا ۱۳ دسامبر ۱۹۵۸ اجرا شد و در سندیگو، لسآنجلس و سانفرانسیسکو به روی صحنه رفت. در سال ۱۹۶۶، نسخهٔ موزیکال این داستان با عنوان «مِیم» با بازی «آنجلا لنسبوری» و «بی آرتور» در برادوی اجرا شد.
اقتباسهای سینمایی
در دسامبر ۱۹۵۸، فیلمی با عنوان همین رمان توسط «برادران وارنر» منتشر شد که برخی از بازیگران آن نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شدند و برندهٔ جایزه گلدن گلوب شد. در سال ۱۹۷۴، نسخهٔ موزیکال فیلمی با همین عنوان اکران شد، اما این فیلم در گیشه شکست خورد. با این حال، در زمان اکران در رادیو سیتی میوزیک هال رکوردهای حضور تماشاگران را شکست. منتقدان عموماً توانایی آوازخوانی یکی از بازیگران را نقد کردند و معتقد بودند که او برای این نقش مناسب نیست، چراکه او ۶۲ساله بود.
خلاصه کتاب عمه میم
مِیم دنیس، نماد یک زن مدرن و مستقل در دههٔ ۱۹۲۰، با ظاهری جذاب و لباسهایی شیک، روحیهای سرزنده و بیاعتنا به قواعد سنتی دارد. او از زندگی لذت میبرد و به دنبال تجربههای جدید است. پس از فوت برادرش، مِیم مسئولیت نگهداری از پسر ۱۰سالهاش، پاتریک را بر عهده میگیرد. پاتریک به دنیای پرماجرای عمهاش وارد میشود و رابطهای صمیمانه و پر از خنده بین آن دو شکل میگیرد.
چرا باید کتاب عمه میم را بخوانیم؟
پاتریک دنیس با طنز گزندهاش، تصویری زنده از زندگی و رویدادهای آن دوران ارائه میدهد و خواننده را به سفری در زمان میبرد.
خواندن کتاب عمه میم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر به داستانهای طنز و کلاسیک علاقه دارید، خواندن این رمان را از دست ندهید. علاقهمندان به ادبیات داستانی آمریکا در قرن بیستم نیز از مطالعهٔ کتاب حاضر لذت خواهند برد.
درباره پاتریک دنیس
پاتریک دنیس نامِ مستعار ادوارد اورت تانر سوم، نویسندهای آمریکایی بود که در قرن بیستم با رمان پرفروش خود، «عمه میم» به شهرت رسید. این رمان، داستان پسری به نام پاتریک را روایت می کند که با عمهٔ عجیبغریب خود، میم دنیس، بزرگ می شود. علاوه بر این، پاتریک دنیس چندین رمان را نیز با نام مستعار «ویرجینیا روونز» به چاپ رسانده است.
بخشی از کتاب عمه میم
«پیردختر نازنین مجلهٔ دایجست به قابلهبودن هم شهرت داشت. خب، قابلهٔ واقعی که نه، اما در بزرگکردن این بچهٔ سرراهی چنان عالی عمل کرده بود که مادران جوان دیگر نزد او میآمدند ــ و باید بگویم او زنی بود که هرگز حتا ازدواج هم نکرده بودــ نزد او میآمدند تا در مورد بچهآوردن و مراقبتکردن از بچه توصیههایش را بشنوند. و مقاله میگوید او هیچوقت آنقدر سرش شلوغ نبود که نتواند همه چیز را رها کند و بلافاصله وارد میدان شود.
من یکی گمان نمیکنم این حرفها خیلی منصفانه باشد. اولاً من ده ساله بودم و خیلی از زمان پوشک و شیر خشکم گذشته بود که عمه مِیم برای اولینبار دستش به من رسید. اگر کوچکتر بودم، کی میداند چه چیزها ممکن بود اتفاق نیفتد.
اما عمه مِیم با کمال میل حاضر شد زندگی خودش را دچار وقفه کند و یکراست وارد زندگی شخص دیگری بشود و با اینکه خودش هیچوقت بچهای نداشت و هرگز دور و بر هیچ بچهای نبود و حتا از بچهها خوشش نمیآمد، احساس میکرد بهقدر کافی سررشته دارد که تا آخر دوران بارداری به دختر جوانی کمک کند.
فکر میکردم از دست برایان اوبانیونِ نگونبخت و اگنس گوچِ به مراتب نگونبختتر خلاص شدهام، اما نشده بودم. یک سال و نیم بعد اگنس شخصاً و برایان دستکم نیابتاً به زندگی و زندگی تحصیلیام هجوم آوردند. آخرین ترمم در آکادمی سِنت بانیفس در آپاتیِ ماساچوست۳۳۵ بود و روزها را میشمردم تا جشن پایانِ تحصیل مرا از آن آموزشگاه دلگیر خلاص کند. اما بعدازظهر یک روز خنک بهاری داشتیم قدمرو ــ هیچوقت در سِنت بانیفس راه نمیرفتیم، قدمرو میرفتیمــ از مراسم نیایش به زمین بازی میرفتیم که صدای فسفسی از توی بوتهها شنیدم. برگشتم و خیره نگاه کردم. بقیه هم برگشتند و خیره شدند. ایتو بود. دستش یکدفعه بیرون آمد و یکی از پاکت نامههای آبی بزرگ عمه مِیم را انداخت توی دست من و بعد دوباره در رنگبندی استتارکنندهٔ یاس زرد از دیدهها پنهان شد.»
حجم
۳۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه
حجم
۳۸۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۱ صفحه