دانلود و خرید کتاب رنج ندیدن تو روسا مونترو ترجمه علی‌اکبر فلاحی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب رنج ندیدن تو

کتاب رنج ندیدن تو

نویسنده:روسا مونترو
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب رنج ندیدن تو

کتاب رنج ندیدن تو نوشتهٔ روسا مونترو و ترجمهٔ علی‌اکبر فلاحی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب رنج ندیدن تو

وقتی روسا مونترو، برنده‌ٔ جایزه‌ٔ ملی ادبیات اسپانیا، دفترچه‌ٔ خاطرات شگفت‌انگیز ماری کوری را ورق زد، سیلاب احساسات و افکاری او را فرا گرفت. این طوفان درونی، موجب خلق رمان رنج ندیدن تو شد. رمانی که ما را به سفری عمیق در دنیای درد و مرگ می‌برد؛ دنیایی که در آن لذت زیستن، لزوم عشق ورزیدن و رازهای مرگ با هم درآمیخته‌اند. مونترو در این کتاب نه تنها از غلبه بر درد می‌گوید، بلکه از رابطهٔ پیچیده‌ٔ زن و مرد، از شادی وصال و از هنر خوب زیستن و خوب مردن سخن گفته است. او در این اثر به ما نشان داده که ادبیات و خرد چگونه می‌توانند در سخت‌ترین لحظات زندگی، ما را نجات دهند. با خواندن این کتاب، هر یک از ما خود را در شخصیت‌ها و روایت‌های آن می‌یابیم، گویی این کتاب به طور خاص برای ما نوشته شده است.

خواندن کتاب رنج ندیدن تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی اسپانیا و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رنج ندیدن تو

«پس از برنده شدن جایزهٔ نوبل، خانم و آقای کوری به شهرت جهانی رسیدند. به لطف آن شهرت، تقدیری که طی مدتی طولانی از ایشان دریغ شده بود رفته‌رفته نصیبشان شد. زیرا علی‌رغم کشف رادیوم و پرتوزایی هسته‌ای، جامعهٔ فرانسه در حقیقت تا آن موقع تنگ‌نظرانه با آن‌ها برخورد کرده بود. پیر تلاش کرد که کرسی استادی رشتهٔ کانی‌شناسی دانشگاه سوربن را به دست آورد و از اعتبار کافی برای آن شغل برخوردار بود، اما آن جایگاه به او داده نشد؛ سپس برای فرهنگستان علوم درخواست کار فرستاد که آن هم رد شد. درآمد آن زوج بسیار مختصر بود. ماری مجبور بود هفته‌ای چند روز برای تدریس به سِور برود و پیر ضعیف شده بود و زیر بار آموزش به شاگردانش هر روز فرسوده‌تر می‌شد. اما از همه بدتر نداشتن آزمایشگاه خوب بود. ماری و پیر کوری دنبال مکان مناسبی بودند، اما به هر دری زدند موفق نشدند. در سال ۱۹۰۲ قصد داشتند به پیر نشان لژیون دونور اعطا کنند و او با این جمله از دریافتش امتناع کرد: «لطفاً از طرف من از وزیر تشکر کنید و به ایشان اطلاع دهید که من هیچ نیازی ندارم که ازم تقدیر کنند، اما به‌شدت به یک آزمایشگاه نیاز دارم.» خب حتی این درخواست هم اجابت نشد. پیر در روزی دلگیر به ماری گفت: «راه سختی برای زندگی‌مان انتخاب کرده‌ایم.»

اما با دریافت جایزهٔ نوبل وضعیت رفته‌رفته تغییر کرد. دانشگاه سوربن سرانجام یک کرسی استادی به پیر پیشنهاد کرد و پس از مذاکرات فراوان آزمایشگاهی در اختیارش گذاشت که مکانی کوچک با فقط دو اتاق بود که از هر لحاظ ناکافی بود. سال‌ها بعد, ماری نوشت: «ناگزیر کامت تلخ می‌شود وقتی می‌بینی که [...] یکی از بهترین دانشمندان فرانسه هرگز از آزمایشگاهی مناسب برخوردار نبوده است، هرچند نبوغش از بیست‌سالگی آشکار بود.» اما با این حال، همان دو اتاق سزاوارتر از آن انبار مخروبه بود و از همه بهتر این‌که دانشگاه سوربن ماری را به ریاست آزمایشگاه منصوب کرده بود. بدین صورت مادام کوری توانست پژوهش‌هایش را با تکیه بر حقوق و سمتی درخور انجام دهد. تمام کارهای قبلی‌اش از جمله کشف رادیوم را رایگان و به شکل غیررسمی انجام داده بود، مثل زنی بی‌خانمان که ساکن آن انباری کهنه و کثیف باشد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
افسوس پاک و مقدس است و حتی مرگ هم می‌تواند حاوی زیبایی باشد، اگر بدانیم چگونه با تجربه‌اش روبه‌رو شویم.
سمیرا میرزایی
خیلی از زنان می‌ترسند که مبادا نیازهای عاطفی راه استقلالشان را سد کنند, آن هم وقتی که استقلالت را مثل ماری با آن‌همه سختی و مشقت به دست آورده باشی.
سمیرا میرزایی
بعضی آدم‌ها در غمشان آشیانه‌ای از درد برای خود می‌سازند و برای همیشه ساکنش می‌شوند.
سمیرا میرزایی
آه از آن پدر و مادرهایی که هرگز رضایت خاطرشان جلب نمی‌شود و هیچ‌چیز برایشان کافی نیست...
سمیرا میرزایی
مرگ بخشی از زندگی و بخشی از داستان زندگی است. آخرین فرصت برای یافتن معنا و دادن مفهومی منسجم به وقایعی است که پیش از آن رخ داده است.
سمیرا میرزایی
مردن بخشی از زندگی است, نه بخشی از مرگ: باید مرگ را زندگی و تجربه کرد.
سمیرا میرزایی
مردگانمان را بر دوش می‌کشیم: این را عاموس عوز در یک مصاحبه به من گفت (به قول او یهودیان آن‌قدر مرده دارند که تحمل وزنشان امری مافوق بشری است). شاید هم به‌نوعی ضریح عزیزان ازدست‌رفته‌ایم. یعنی آن‌ها را درونمان حمل می‌کنیم. ما یاد و خاطره‌شان هستیم و نمی‌خواهیم فراموش کنیم:
سمیرا میرزایی
مطمئنم که همهٔ ما با مردگانمان صحبت می‌کنیم؛ با این‌که من به حیات پس از مرگ اعتقادی ندارم همیشه این کار را می‌کنم.
سمیرا میرزایی
عدم‌تمایل به فراموشی امری بدیهی است، فراموشی فضایی عادی است، اما عالم و آدم تو را از آن برحذر می‌دارد و این رفتار بی‌شک سوگواری را دشوارتر و طولانی‌تر می‌کند. اما ایستادگی در برابر فراموشی منطقی است, زیرا فراموشی به منزلهٔ شکست نهایی از دشمن اصلی‌مان است، به معنی شکست در برابر مرگ است، این مرگ چندش‌آور که نابودگر شیرین‌کامی‌های زندگی، برهم‌زنندهٔ جمع عزیزان، ویران‌کنندهٔ کاخ‌ها و آبادکنندهٔ گورهاست.
سمیرا میرزایی
اگر از حال من بپرسی، خیلی خوشحالم، چون اغلب فقدان مطلق شادمانی را با خندیدن مخفی می‌کنم. این را وقتی یاد گرفتم که فهمیدم موجوداتی مثل من که چنین پرشوروحرارت زندگی می‌کنند و نمی‌توانند طبیعتشان را تغییر دهند باید ذاتشان را تا آن‌جا که می‌توانند مخفی کنند.
سمیرا میرزایی

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان