کتاب فضای پروستی
معرفی کتاب فضای پروستی
کتاب فضای پروستی نوشتهٔ ژرژ پوله و ترجمهٔ وحید قسمتی است. گروه انتشاراتی ققنوس این نقد ادبی را منتشر کرده است.
درباره کتاب فضای پروستی
ژرژ پوله، نویسندهٔ کتاب فضای پروستی منتقد بلژیکیتبار (۱۹۰۲ ــ ۱۹۹۱) است. او از اعضای مکتب ژنو در دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ بود. دیدگاه کلی مکتب ژنو روی گرداندن از پوزیتیویسم، رویکرد تاریخی و نقد بیوگرافیک و بازگشت به آگاهی نویسنده در بررسی متن است. از دیگر سوی، این مکتب نقادی از روش پدیدارشناسی استفاده میکند و ادبیات را چون نمود عمیق آگاهی آدمی در رابطهاش با جهان پیرامون در نظر میگیرد. به نظر پوله، اگرچه ادبیات ظاهراً از آثاری با ساختارهای مشخص (مانند شعر، رمان، نمایشنامه، نثر شاعرانه و...) تشکیل شده که هر یک با دیگری مرزبندی کمابیش مشخصی دارد، اما خود ادبیات ذاتی ساختاری ندارد. ذات ادبیات، یک اندیشه همیشه خاص است: «ساختار، زمان و فضای اثر ادبی، تنها صورتهای اندیشهای هستند که آنها را در بر میگیرد، بر آنها مقدم است و سپس از آنها پیشی میگیرد.» پس ادبیات، اگرچه در فضا، زمان و ساختار پدیدار میشود، ذات یگانهاش در آگاهی و اندیشه است. اگرچه تأکید اساسی پوله بر «من وجودی» نویسنده است، برای بازشناخت «نقطهٔ آغاز» آن نیز تلاش میکند. به نظر او تمامی آثار نویسنده، ریشه و مایه در جهانی پیشساخته دارد ــ در خودآگاهی عمیق وجودی. کشف این «نقطه آغاز»، کلید دست یافتن به «من وجودی» نویسنده خواهد بود. او در کتاب فضای پروستی برای همراه شدن با آگاهی آفرینشگر نویسنده چارهای جز راه بردن به تجربه «من آفرینشگر» ندارد، یعنی همان کشف مفهوم زمان و فضای وجودی خاص هر نویسنده. در این کتاب با رویکرد او همراه خواهید شد.
خواندن کتاب فضای پروستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ نقدهای ادبی پدیدارشناسانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فضای پروستی
«آخرین امکانات عکاسی ــ که تمامی خانههایی را که اغلب از نزدیک چون برجهای بلند به نظر میرسند در پای یک کلیسای جامع گرد میآورند ــ مدام همان بناها را چون لشگری در چندین ردیف، در سطحی گسترده و به هم فشرده به حرکت در میآورند، دو ستون پیاتستّا راکه تا چند لحظه پیش چنین دور از هم بودند به یکدیگر نزدیک میسازند، کلیسای نزدیک سالوت را دور میسازند و در دوردستیرنگپریده و نزار موفق به گنجاندن افقی وسیع ــ این بار با حالتی گیراتر ــ زیر تاق یک پل، در میان درگاهی یک پنجره، میان برگهای یک درخت در نمایی نزدیک میشوند، و به جای زمینه یک کلیسا تاقیهای کلیساهای دیگری را مینشانند ــ تنها این امکانات عکاسی میتوانند از چیزی با نمودی مشخص در ذهنمان، صد چیز دیگر خارج سازند که همگی نمود همان چیز اولیه هستند، زیرا هر کدامشان خاص دورنمایی به همان اندازه قابل قبول است. باری، همچنانکه آلبرتین در بلبک بیشتر اوقات برایم متفاوت جلوه کرده بود، اکنون ــ گویی با شتاب گرفتن چشمگیر تغییرات نقطه دید و تغییر حالتهایی که از یک شخص در دیدارهای گوناگونمان داریم، خواسته بودم که تمامی آنها را در چند لحظه یکجا جمع کنم تا بتوانم به صورت کاملاً ملموس تجربه پدیدهای را از سر بگذرانم که فردیت کسی را در نظرمان گونهگون میسازد، و از تمامی این تغییرات، همه توانهای وجودش را، گویی از داخل جعبهای، بیرون آورم ــ در این مسیر کوتاه چندین و چند آلبرتین دیدم: دختر جوانی که چون الههای چندسر بود. این دختر جوان آخرین تصویری بود که از او دیده بودم، و اگر تلاش میکردم به او نزدیکتر شوم، جایش را به تصویر دیگری میداد.»
حجم
۱۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه