
کتاب شاگردپروری
معرفی کتاب شاگردپروری
کتاب شاگردپروری نوشتهٔ محمدرضا عابدینی و گردآوری حسین قاسمی است. نشر معارف این کتاب را منتشر کرده است. این اثر دفتر پنجم از مجموعهٔ «سلسله درسهای علم الهی». نویسنده در این اثر از تربیت شاگردان در سیرهٔ تربیتی اهل بیت (ع) سخن گفته است.
درباره کتاب شاگردپروری
کتاب شاگردپروری در دو بخش با عناوین «مبانی و اصول شاگردپروری از منظر الهی» و «شاگردپروری در سیرهٔ تربیتی اهل بیت (علیهم السلام)» نگاشته شده است. فصلهای «توجه به روش های صحیح جذب شاگردان»، «جذب هدف مند افراد در نظام شاگردپروری»، «تمسک به مقام ولایت» و «اصول شاگردپروری از منظر دینی» در بخش اول و فصلهای «توجه به روش های صحیح جذب شاگردان»، «جذب هدف مند افراد در نظام شاگردپروری»، «سطح بندی شاگردان در نظام سلسله مراتبی»، «تربیت شاگردان در عرصهٔ عملی» و «ارتباطات حبّی در نظام شاگردپروری». نویسنده در این کتاب به تبیین شاگردپروری در مکتب اهل بیت (ع) پرداخته است. این کتاب از دو قسمت عمده تشکیل شده که قسمت اول مبانی بحث شاگردپروری را بیان نموده و قسمت دوم به صورت مصداقی به جلوههایی از شاگردپروری در مکتب اهل بیت (ع) پرداخته است که قسمت عمدهٔ کتاب را شکل داده است. نویسنده در کتاب حاضر به بررسی مصداقی شاگردپروری در سیره اهل بیت (ع) نیز پرداخته است.
خواندن کتاب شاگردپروری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تعالیم اهلبیت (ع) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شاگردپروری
«در روایات، بارها تأکید شده است که هشام در میان یاران امام صادق (ع) از همه جوانتر، اما بااستعدادتر بود؛ لذا حضرت میان یارانش، به او تشخص میدهند که این نشان از جوانگرایی حضرت و ایجاد زمینه برای رشد استعدادهای ویژهٔ این جوان دارد. در نقل پیشین، مشخص است که حضرت ماجرا را میدانستند و از جزئیات مطلع بودند، اما از باب شخصیتسازی به هشام امر میکنند تا در مقابل همهٔ یاران، این واقعه را بازگو کند تا جایگاهش تثبیت شود. ما نیز باید این روش را به کار بندیم و آن کسانی را که در رشتهای تبحر دارند، عَلَم و شاخص کنیم.
در روایت زیبای دیگری وارد شده است که وقتی شاگردان امام صادق (ع) در ایام حج، در خیمهٔ ایشان حاضر میشوند، حضرت گویا هنوز منتظر کسی هستند. خودشان سر مبارک را از خیمه بیرون میکنند و از دور شتری را میبینند که شتابان میآید. میفرمایند: «هِشَامٌ وَ رَبِّ الْکعْبَۀ»؛ به خدا قسم، او هشام است! این ماجرا که در مقابل چشم اصحاب و شاگردان واقع شده است، شوق حضرت و از طرف دیگر، شوق هشام را نشان میدهد که گویی الهامی دریافت کرده است که حضرت او را احضار فرمودند و شتابان میآید. وقتی هشام میرسد، امام(ع) او را به داخل خیمه هدایت میکنند و در کنار خود برایش جا باز میکنند. ایشان به این مقدار اکتفا نکردند، بلکه دربارهٔ هشام میفرمایند: «نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ یدِه»؛ او کسی است که ما را با قلبش، زبانش و دستش یاری میدهد. خوشا به حالش که لایق چنین تعاریفی از امام زمان خودش شده است! بزرگانی همچون مؤمن طاق و هشام بن سالم، که از اعظم تلامذه و صحابهٔ حضرت بودند، در جلسه حضور دارند و حتی راوی اینگونه نقل میکند که در جلسه، سنّ و سال همه بیشتر از هشام بود، اما امام معصوم(ع) از هشام اینگونه تعریف میکنند. این یعنی حضرت دأب داشتند که حتی میان شاگردان، جایگاه و شخصیت ممتاز هشام را به نمایش بگذارند.»
حجم
۱۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
حجم
۱۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه