دانلود و خرید کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول محمدرضا عابدینی
تصویر جلد کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول

کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول

معرفی کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول

کتاب الکترونیکی سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول نوشتهٔ محمدرضا عابدینی در نشر معارف چاپ شده است. این جلد از مجموعه کتاب‌های سیرهٔ پیامبران‌علیهم‌السلام دربارهٔ حضرت یوسف‌علیه‌السلام است. محتوای این کتاب به‌صورت گفتاری از شبکهٔ سوم سیمای جمهوری اسلامی، در برنامهٔ سمت خدا ارائه شده است.

درباره کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول

 تنها قصه‌ای از پیامبران که در قرآن از ابتدا تا انتها در یک سوره آمده و نظم دقیق زمانی هم در آن رعایت شده، داستان حضرت یوسف‌علیه‌السلام است. در سرگذشت پیامبران دیگر این‌گونه نبود و داستان آن‌ها در جاهای مختلف آمده بود. هدایتگری در بیان سرگذشت آن‌ها آن‌گونه بود؛ ولی در این سوره نظم سوره، نظم عجیبی است که هرکدام برای ما درس است. لذا با همان سیری که قرآن کریم داستان حضرت یوسف‌علیه‌السلام را آغاز کرده شروع می‌کنیم. در دیگر مجلدات هم سعی کردیم محور اصلی ما آیات قرآن باشد؛ ولی در اینجا نظمِ سیر ما هم تابع نظمی است که قرآن در سورهٔ یوسف قرار داده است. در این مباحث از کتاب‌های تفسیر قیم المیزان، نوشته علامه طباطبایی‌رحمه‌الله و تفسیر تسنیم، نوشتهٔ آیت‌الله جوادی آملی‌حفظه‌الله‌تعالی و تفسیر حدائق الحقایق، نوشتهٔ معین‌الدین فراهی هروی (مشهور به ملا مسکین) و بسیاری از تفاسیر و تواریخ دیگر استفاده شده است که نام قسمتی از آن‌ها در کتاب‌نامه ذکر می‌شود.

کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعه در زندگی و سیرهٔ پیامبران پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد اول

پنجرهٔ دیگری از سوی دیگر باز می‌شود که در آن میهمانی و قربانی و اطعام از سوی یعقوب نبی‌علیه‌السلام در کار است. در روایتی آمده است که سائل گرسنه‌ای به در خانهٔ یعقوب‌علیه‌السلام آمد و به او بدون اینکه عمدی در کار باشد بی‌اعتنایی شد؛ ازاین‌رو خدا یعقوب‌علیه‌السلام را عتاب کرد و فرمود: از این به بعد منتظر بلا و آزمایش من نسبت به خودت و فرزندانت باش. یوسف‌علیه‌السلام همان شب این خواب را دید و وقتی آن را برای یعقوب‌علیه‌السلام تعریف کرد، فهمید این خواب با عتاب الهی و ابتلایی که خدا فرموده است، تناسب دارد و آن ابتلا همین واقعه است که درباره یوسف پیش خواهد آمد. یعقوب‌علیه‌السلام نبی الهی است و می‌داند که باید بین فرزندانش تساوی محبت را رعایت کند؛ هرچند در دلش می‌داند که این فرزند جزء اولیای خاص الهی است و نمی‌تواند در دلش تفاوت نگذارد؛ اما در ظهور و بروزش مراقب است. این پدر با پیش آمدن این حادثه و از آن سو، عتاب الهی که منتظر باش می‌خواهم در فرزندانت مبتلایت کنم، و از سوی دیگر این خواب که معلوم می‌شود این ابتلا نسبت به یوسف‌علیه‌السلام است، چطور گرفتار می‌شود که از سویی می‌خواهد ابراز نکند و تفاوت نگذارد و از سوی دیگر هر لحظه منتظر است که در مورد یوسف‌علیه‌السلام به حادثه‌ای مبتلا شود و چقدر سخت است اظهار نکند. لذا فرزندان از زوایای رفتار یعقوب‌علیه‌السلام، فهمیدند که یوسف در نظر پدر عظمت بیشتری پیدا کرده است. یعقوب‌علیه‌السلام دیگر نمی‌توانست بیش از این کتمان کند؛ لذا اجازه نمی‌داد او را بیرون ببرند. یوسف کمالات مشهودی داشت، هم سیرت زیبا داشت و هم صورت زیبا. صورت و سیرت او هرکسی را به مدح و ثنا وامی‌داشت؛ هرکس را با یک نگاه، به محبت خود می‌کشاند.

سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد سوم
محمدرضا عابدینی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت یوسف (ع)، جلد دوم
محمدرضا عابدینی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت ابراهیم (ع)
محمدرضا عابدینی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت نوح (ع)
محمدرضا عابدینی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت ادریس (ع)
محمدرضا عابدینی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت آدم (ع)، دفتر اول
محمدرضا عابدینی
سرّ خدا (بحث‌هایی در امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام)
سیدحسین نجیب‌محمد
سرنوشت انسان (جلد اول)
مسعود عالی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت صالح (ع)
محمدرضا عابدینی
اگر غم لشگر انگیزد
سیدمهدی شجاعی
قبله آخرین (جلد اول)
مسعود عالی
اجتهاد روایت محور و فقاهت محور
علی نصیری
نماز چیست؟
سیدمحمد بهشتی
سیره تربیتی پیامبران؛ حضرت ادریس (ع)
محمدرضا عابدینی
نقد شبهات قرآنی
علی نصیری
راهنمای تحصیل در حوزه (جلد دوم؛ روش شناسی تحصیل)
علی نصیری
درس امامت؛ دوره‌ی عقاید قرآنی از سری دوره‌های نور معرفت
سید محسن میرباقری
آیینه شکنان
محمدرضا سنگری
سیری در تاریخ حضرت فاطمه زهرا (س)
احمد گلستانه
تولدهای سه گانه
علی کورانی عاملی
کاربر ۴۴۳۱۳۸۶
۱۴۰۱/۱۰/۰۸

متن ساده و روان ومناسب وقابل فهم برای عموم افراد نکته مثبت بعدی اینکه درهرقسمت آیه مرتبط بااون شرح وبسط داده شده

در علم اخلاق و روایات معصومان‌علیهم‌السلام سفارش شده است: «اگر غضبناک شدی، چنانچه ایستاده‌ای، بنشین! اگر نشسته‌ای، برخیز!» یا «وضو بگیر و آبی به صورت بزن! بگذار آتش غضب فروکش کند! در آن لحظه تصمیم نگیر!»
امیر حسین
ولی چه باید کرد که انسان مقداری از توانش را به‌کار می‌گیرد، ولی شیطان تمام توانش را به‌کار گرفته است؛ ازاین‌رو نمی‌تواند بر شیطان غلبه کند. دغدغهٔ مقابله با شیطان برای ما هر لحظه و دائمی نیست، درصورتی‌که عداوت شیطان، عداوتی عظیم و همیشگی است؛ به همین جهت بسیاری از اوقات زمین می‌خوریم، ولی کسانی که باور کردند شیطان دشمن آشکار و قسم‌خورده است و مراقب او هستند بر او غلبه می‌کنند و اگر گاهی هم ضربه‌ای بخورند به‌سرعت با توبه و اعمال صالح جبران می‌کنند.
امیر حسین
گاهی شخصی خصوصیت بدی دارد، اما انسان باید برای خصوصیات خوبش، به او محبت کند.
امیر حسین
انسان‌ها وقتی در امر ناشایستی کنار هم قرار می‌گیرند و با هم گفت‌وگو می‌کنند، به هم جرئت و جسارت می‌دهند. همین مسئله باعث می‌شود که قبح آن کار ناشایست فروریزد. در کارهای خیر نیز همین‌گونه است. وقتی جمعی کنار هم قرار می‌گیرند، انجام کار شایسته، آسان‌تر می‌شود. برادران یوسف نیز با هم جمع می‌شدند و یکی می‌گفت: (أُقْتُلُوهُ) (او را بکشید). دیگری می‌گفت: (أَوِ اطْرَحُوهُ) (یا او را در بیابان رها کنید). به همین ترتیب، جرئت پیدا می‌کردند و میزان قبح آن کارهای ناشایست، ریخته می‌شد. همین امر نشان می‌دهد که اگر جمع و گروهی تشکیل شود و در رأس آن، راهنمایی الهی نباشد؛ این گروه آرام‌آرام به فساد کشیده می‌شود.
امیر حسین
ازآنجاکه ما دنبال شیطان در بیرون از وجود خودمان هستیم، خیالمان از خودمان راحت است؛ درصورتی‌که شیطان تصرف خود در انسان را از مراتب خطورات درونی انسان آغاز می‌کند و انسان القائات درونی خود را غیر و بیگانه نمی‌بیند. خطورات یعنی آنچه به ذهن انسان می‌آید و نقشه‌هایی که در درونش می‌کشد؛ انسان اینها را کار و نقشه و حرف خودش می‌بیند، نه شیطان؛ ازاین‌رو احساس نمی‌کند که این ذهنیات از شیطان است تا مقاومت کند و در برابرش بایستد. سبب وادادگی انسان در برابر شیطان همین مسئله است.
امیر حسین
دربارهٔ نوح نبی‌علیه‌السلام گفته شد که او را تا سرحد مرگ می‌زدند، به‌گونه‌ای که از هوش می‌رفت و گاهی سه روز از شدت ضرباتی که زده بودند، به هوش نمی‌آمد و فکر می‌کردند او را کشته‌اند. با این حال وقتی بلند می‌شد، می‌گفت: خدایا، قوم من جاهل هستند، آن‌ها را بیامرز! اولین دعای آن‌ها این بود که خدایا، این مردم نمی‌فهمند! انبیای الهی به ما صبوری و رفتار با دیگران را می‌آموزند.
امیر حسین
نکته‌ای تربیتی است که باید سعی کنیم پرده‌های حیا در مورد خطاکاران دریده نشود و حالتی از شرم و حیا در بین افراد باقی بماند.
امیر حسین
از این مطلب نتیجه گرفته می‌شود که اگر انسان در جمعی قرار گرفت که بر کار ناصحیحی اتفاق کرده‌اند و او نمی‌تواست جلوی آن را بگیرد، نباید ساکت شود؛ بلکه باید آن را تا جایی که می‌تواند تخفیف و میزان گناه را کاهش دهد.
امیر حسین
اگر انسان به چیزی بدبین شود، رفتارهای عادی را نیز بد می‌بیند. این یکی از خطراتی است که بین روابط ما شکل می‌گیرد. اگر به کسی بدبین شویم، خوبی‌هایش را هم بد می‌بینیم
امیر حسین
خداوند متعال انسان را به‌گونه‌ای قرار داده که اولاً شیطانِ هرکسی در حدِ وجودی اوست، نه بالاتر و بلکه به‌گونه‌ای است که اگر انسان اراده کند و قوایش را به‌کار بگیرد به‌یقین بر او غلبه می‌کند.
امیر حسین
نقل شده است که در لحظه آخر، وقتی می‌خواستند یوسف‌علیه‌السلام را به چاه بیندازند، بعضی از برادران به‌ویژه یکی از آنان بسیار منقلب شد و خواست مانع این کار شود. برادران دیگر گفتند عیب ندارد، اما یوسف دیگر فهمیده است که می‌خواهیم با او چه کنیم، اگر نزد پدر بازگردد همه را برای او خواهد گفت و نمی‌توانیم جواب‌گو باشیم. آن برادر نیز چاره‌ای ندید و راضی به این کار شد. وقتی انسان در آستانهٔ کار بدی قرار گرفت، همین باعث می‌شود که تحت‌فشار قرار گیرد و آن کار را تا پایان انجام دهد؛ بنابراین باید از ابتدا جلوی ورود یا شرکت در خلاف را گرفت. انسان نباید فکر کند، این مقدار شراکت در خلاف چیزی نیست. وقتی وارد شود، شریک جرم می‌شود و آشکار شدن آن برای او نیز جرم و رسوایی است و به همین دلیل مجبور می‌شود تا آخر با آن‌ها همراه شود.
امیر حسین
«من گاهی بعضی از بچه‌هایم را عمداً روی پایم می‌نشاندم، با اینکه این تکلیف من نبود و شأن آن فرزند نیز این نبود، اما این کار را می‌کردم که همان داستان یعقوب‌علیه‌السلام و یوسف‌علیه‌السلام و برادران او اتفاق نیفتد». یعنی امام‌علیه‌السلام دربارهٔ بعضی از فرزندانشان که زمینهٔ حسادت در آن‌ها وجود داشت، توجه ویژه‌ای می‌کرد تا به گناه و خطا نیفتند.
امیر حسین
وعدهٔ الهی به تکرار تمام سنت‌های پیشین، در امت خاتم می‌تواند فرصتی را ایجاد کند که با تبیین زندگی و حوادث امت‌های گذشته و نحوهٔ برخورد صحیح انبیا در رفع مشکلات، انسان مسلمان عمری طولانی به وسعت تاریخ انسانی بیابد و با آمادگی کامل حوادث را پیش‌بینی کند و راه برون‌رفت صحیح از آن‌ها را تشخیص دهد و با عبرت از سرگذشت کسانی که انتخاب غلط کرده‌اند، از تکرار عمل غلط آن‌ها و ابتلا به سرگذشت ذلت‌بارشان مصون و محفوظ بماند.
کاربر ۳۲۷۸۰۲۹
یک نکته این است که نباید قبایح را به‌صورت آشکارا بیان کرد؛ زیرا این پرده‌دری باعث می‌شود برای دیگران نیز قبح آن فروبریزد و امکان انجام آن برای آن‌ها تداعی شود.
امیر حسین
در روایت آمده است: «اگر کسی خود را از تفریح دور کرد، مانند مرکبی است که زخمی می‌شود و این مرکب دیگر او را به مقصد نمی‌رساند».
امیر حسین
ما باید بدانیم به زبان آوردن برخی از مسائل و حساسیت داشتن دربارهٔ آن‌ها، باعث می‌شود بعضی از وقایع اتفاق بیفتد. در روایت آمده است که اگر چیزی به ذهن رسید که خوب نبود، به زبان نیاورید؛ زیرا به زبان آوردن، در تحقق آن تأثیر دارد.
امیر حسین
شیطان تک‌تک انسان‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند تا بفهمد بهترین نقطه برای تصرف کدام است. پس از اینکه توانست نقطه‌ای را بیابد، بسیار آرام و بدون اینکه انسان حساس شود، از آن نقطه نفوذ کرده و کم‌کم آن را توسعه می‌دهد و عمیق می‌کند.
امیر حسین
ده برادرِ هم‌خون برای کشتن یوسف‌علیه‌السلام متفق شدند و یوسف‌علیه‌السلام را در چاه انداختند، سپس اسیر شد، عبد شد، فروخته شد، سالیان درازی دور از پدر بود، پدر آن‌گونه در فراق او اشک ریخت و آن‌ها هجده سال چیزی نگفتند! حسادت، انسان را تا این مرحله می‌کشاند و تا این اندازه کشش دارد!
امیر حسین
تدریجی بودن وسوسه‌های شیطان برای گناهان بزرگ قرآن این گفت‌وگوها را در یک آیه بیان می‌کند، اما این گفت‌وگوها و رسیدن به نتیجه و تصمیم‌گیری، چند سال به‌طول انجامید. آن‌ها سال‌ها حرص می‌خوردند و کینهٔ بیشتری پیدا می‌کردند. کینه و حسد آرام‌آرام در وجودشان نهادینه شد تا جایی که قبح عمل ریخت و ده برادر با همدیگر اتفاق کردند که در مقابل پدر بایستند و سرانجام تصمیم به قتل یوسف‌علیه‌السلام بگیرند.
امیر حسین
دیدگاه اشتباهی وجود دارد که می‌گوید: «هدف وسیله را توجیه می‌کند»؛ هدف عالی است، اما وسیله غلط است. در نگاه الهی وسیله مسیر هدف و جزئی از هدف است. هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ بلکه خود وسیله نیز برای ما هدف است و موضوعیت دارد.
امیر حسین

حجم

۲۶۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۲۶۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان