کتاب مروارید ادب ایران
معرفی کتاب مروارید ادب ایران
کتاب مروارید ادب ایران نوشتهٔ سمانه سنگچولی است. نشر ثالث این پژوهش ادبی را منتشر کرده است.
درباره کتاب مروارید ادب ایران
دبیری و نویسندگی از دیرباز جزو یکی از طبقههای اجتماعی، به خصوص در دربار سلاطین بوده است و دبیران از ارزش و احترام خاصی در دربارها برخوردار بودهاند. چنان که در دورهٔ ساسانیان، دبیران در طبقهٔ سوم اجتماع، بعد از شاهزادگان و موبدان، به شمار میرفتهاند. در همان دوره، بزرگمهر و برزویه شیوههای فن دبیری را نوشتند که ترجمهٔ آن را در الادب الکبیر و الادب الصغیر ابن مقفّع میتوان دید. قابل توجه است که در دربارهای خلفای بنیامیه، دبیری به زبان فارسی و مطابق شیوه و دستور دبیری ایرانیان بوده است. منشیان چیرهدستی، چون خاندان بلعمی و جیهانی و بونصر مشکان و ابوالفضل بیهقی در دستگاه سامانیان و غزنویان، از وزیران و سیاستمداران آن روزگار بودهاند. امروزه آثارشان یکی از پایههای کتب فارسی به شمار میرود که ضمن توضیح و شرح حوادث تاریخی و سیاسی، روش کار تألیف را به مؤلفان میآموزد.
شهابالدین عبداللّه مروارید ملقب به بیانی کرمانی نیز در چگونگی آداب دبیری شرفنامه نوشته است. بیانی در آنجا خطاب خود را برای صدور نامهها به صورت «رباعی» سروده است. مروارید تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شهرت یافته و به جهت ابداع این شیوه، او را صاحب سبک میدانند. قالب رباعی، چون صنعت دبیری، پیشینهای دیرینه دارد و تا کنون نظریههای گوناگونی در مورد پدید آمدن وزن ترانه و رباعی مطرح شده است. صاحبنظران منشأ پیدایش رباعی را در خراسان و قدیمیترین صورت آن را به زبان پهلوی خراسانی دانستهاند. از قرون هشتم، نهم و دهم هجری، کمتر شاعری به رباعیسرایی شهرت یافته است. شهابالدین عبداللّه مروارید از رباعیسرایانی بود که اغلب، موضوعهای خاصی را در اشعارش لحاظ میکرد و به سبب مهارت در دبیری و برتری و فضیلتی که در این رشته داشت، توانست موضوعهای مربوط به اصطلاحهای دیوانی و مخاطبان را در رباعیات خود بیاورد تا مترسلان و دبیران بتوانند از آن در سرفصل نامههایشان بهره گیرند. آنچه را در ابتدای نامهها، دیگران برای افراد گوناگون با عناوین مخاطبهای و کلمههای متکلف به نثر آوردهاند، شهابالدین عبداللّه مروارید به رباعی، بیان کرده است. این سرایش نوع جدید ادبی را، چون نوع «شهرآشوب»، به وجود آورد. رباعیات مروارید مقدمهای بر به وجود آمدن مکتب وقوع و واسوختهای درونی است. از دیگر ابداعات بیانی کرمانی میتوان به «افشان غبار»، «کاغذ ابر و باد» و تکنیک «گرفت» در ساز قانون اشاره کرد.
در کتاب مروارید ادب ایران، خاندان مروارید از شمسالدین محمد مروارید (قرن نهم ھ.ق) تا مرواریدهای معاصر معرفی شده است. بیشتر مطالب کتاب مربوط به شهابالدین عبداللّه مروارید است و به احترام مروارید مشهور قرن، آیتالله حسنعلی مروارید، اشارهای مختصر به خاندان معاصر نیز شده است. جدول معرفی خاندان محترم حجتالاسلام و المسلین حسنعلی مروارید و آنچه در بخش معاصرین مکتوب شده است، به ترتیب توسط «علی خراسانی»، پژوهشگر و نویسندهٔ حوزهٔ فرهنگ و رسانه و «محمدرضا مروارید»، اولین معاون علمی بنیاد پژوهشهای اسلامی استان قدس رضوی، تهیه و تنظیم شد.
خواندن کتاب مروارید ادب ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب ادبیات و علاقهمندان به پژوهشهای ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مروارید ادب ایران
«فصلنامهٔ موسیقی ماهور، «حیات موسیقایی در دوران تیموریان، از سمرقند تا هرات» سال ۱۳۸۰، فصلنامهٔ موسیقی ماهور، «مطالعهٔ سازشناختی در رسالات و نگارههای موسیقایی تیموری» سال ۱۳۸۳.
در ضمن، مروارید در آهنگسازی یا به اصطلاح آن زمان «صورت بستن» آثاری زیادی حضور داشته که مختصری ثبت شده است. ترانهها و تصنیفهای او بین مردم هرات شهرت بسیار داشت و در محافل خصوصی و عمومی از آنها استفاده میکردند. ترانهای معروف به نام سرمست و یَقَم چاک از اوست؛ شعرش، غزلی است از امیرعلیشیر که مروارید بر آن آهنگ نوشته است و حکایتش از این قرار است که در منطقهای از شهر مشهد، افراد زیادی تجمع کرده بودند و لولی زیبارخی معرکهٔ میدان شهر شده بود، و در غایت حُسن وخوبی، آهنگ بیاتی را که منسوب به خواجه عبدالله مروارید بود، چنان میخواند که بر زبان مردم آن روزگار نشسته بود و بیشتر مردم آن ترانه را زمزمه میکردند.
مروارید و خوشنویسی
در گذشته، خطی به نام معقلی وجود داشته و وجه تسمیهٔ آن این است که این خط محل تعقل است. بعد از آن خط کوفی را وضع کردند و وجه تسمیهاش به وجود آمدن آن در شهر کوفه است. خط ثلث خطیست که ابنمقله اختراع کرد. وی از خط ثلث پنج قلم استخراج کرد که با خود آن خط، شش قلم میشود و به اقلام سته شهرت یافتهاند. بنای خط ثلث بر نقطه است. ابن مقله یک نقطه بر خط ثلث افزود و چون خواناتر شد، نامش را «مُحقَّق» نهاد. و باز دَور به آن افزود و یک نقطه از آن کم کرد و نامش را «توقیع» نهاد و با آن خط توقیعات مینوشتند. قلم ثلث را کمی باریکتر کرد و سه قلم دیگر ابداع کرد. باریکی ثلث را «نسخ» نامید و آن را ناسخ خطها میدانست. اکثر کتابها را به این خط مکتوب میکنند. قلم مُحقَّق را قدری باریک نمود و چون رنگ و بوی مُحقَّق داشت، قلم «ریحان» نام کرد. باریکی قلم توقیع را رقاع نامید که با آن رقعهها مینویسند. بعد از این اقلام، خط تعلیق، برای اینکه تعلقی به نسخ دارد، به وجود آمد و در ادامه نسخ تعلیق (نستعلیق) پیدا شد. بعضی اقسام خط را بر مبنای هفت گرفتهاند و طومار را یک قسم دیگر از خط بیان کردهاند.»
حجم
۲۹۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۲۹۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه