کتاب رابطه ایران و ایالات متحد
معرفی کتاب رابطه ایران و ایالات متحد
کتاب رابطه ایران و ایالات متحد (آغازی برای یک گفتگو) نوشتهٔ عباس ملکی و جان تیرمن و ترجمهٔ مریم هاشم نژاد است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب رابطه ایران و ایالات متحد
عباس ملکی و جان تیرمن در کتاب رابطه ایران و ایالات متحد (U.S.-Iran misperceptions: a dialogue) بیان کردهاند که روابط ایران و ایالات متحد آمریکا در مقایسه با روابط ایران و کشورهای دیگر پرسابقه و قدیمی نیست، اما جز در سالهای ابتدایی همیشه پیچیده و پرتنازع بوده است. به عقیدهٔ نویسندگان اکثراً رویارویی دو ملت طی رویدادهای ناخوشایندی به وقوع پیوسته است. مثلاً بیشتر آمریکاییها، اولین بار زمان گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی بود که از وجود کشوری به نام ایران آگاه شدند. از آن طرف هم اولین مواجهه مهم ایرانیان با آمریکا طی کودتای سازمان سیا در ایران در ۱۹۵۳ (کودتای ۲۸ مرداد) اتفاق افتاد. در نتیجه جای تعجب نیست که روابط ایران و ایالات متحد نه تنها مملو از اختلاف نظرهای مبتنی بر عوامل ساختاری و مادی است، بلکه با سوءظن و سوءبرداشتهای متقابل نیز همراه است که مجموعاً منجر به فقدان ارتباطات اساسی و شکست مداوم در سرمایهگذاری روی وجوه و منافع مشترک میان دو طرف شده است. اوج دشمنی ایالات متحد آمریکا در حوادثی نظیر همکاری با دولت بریتانیا برای سرنگونی دولت ملی (دکتر مصدق) در ۱۹۵۳ و همچنین حملهٔ پهپادی به فرودگاه بغداد و ترور قاسم سلیمانی در ۲۰۲۰ است. ایران نیز با اشغال سفارت آمریکا در تهران در ۱۹۷۹ و پیگیری غنیسازی اورانیوم از ۲۰۰۳، علیرغم نگرانی شدید آمریکا، مراتب عداوت و دشمنی با ایالات متحد را به نمایش گذاشته است. برای آگاهی از جزئیات بیشتر روابط میان این دو کشور، کتاب حاضر را بخوانید.
خواندن کتاب رابطه ایران و ایالات متحد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رابطه ایران و ایالات متحد
«از زمان انقلاب اسلامی ایران در ۱۹۷۹ منطقهٔ خاورمیانه از منظر بروز معضلات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک، عرصهٔ منازعات میان ایران و آمریکا تلقی شده است. برخی دیدگاههای رایج در غرب بر این باورند که از سرگیری روابط دو کشور، تنها با تمرکز بر مسائل منطقهای و تأمین منافع مشترک ژئوپلیتیک دو کشور امکانپذیر است. برخلاف این دیدگاه، نویسنده معتقد است سیاستهای ایران و آمریکا در منطقه در طول سیوچهار سال گذشته، خود، عامل جدی اختلاف بوده است. البته نگارنده این استدلال را میپذیرد که منطقه جایی است که منافع دو کشور در برقراری ثبات، جلوگیری از افراطگرایی و مبارزه با تروریسم و غیره، به هم نزدیک میشود. با این حال، همزمان منطقه محل تشدید حس تهدید متقابلِ ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک دو کشور نیز است. به همین دلیل، هر دو طرف راهبردهای ویژهٔ خود را برای بازدارندگی یکدیگر دارند. به عبارت دیگر، به دلیل میزان قدرت، نفوذ و نقشی که هر دو کشور قادر به ایفای آنند، هیچکدام نمیتواند دیگری را در یک چالش مستقیم شکست دهند. بنابراین، هر دو تمایل دارند نقش یکدیگر و منافع ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک خود را به واسطهٔ مسائل منطقه پیگیری کنند؛ زیرا این روش، هزینههای هر گونه منازعهٔ مستقیمِ خصمانه را برای طرفین کاهش میدهد. در این چارچوب، دو کشور به دنبال افزایش نقش منطقهای خود بر اساس منافع و ارزشهای خودشانند.
از سوی دیگر، ویژگیهای سیاسی و ماهیت قدرت و سیاست در منطقه به گونهای است که سیاستهای دو کشور در جهتهای بسیار متفاوتی شکل میگیرند. اگر پیشینهٔ روابط ایران و آمریکا را مرور کنیم، میتوانیم به این درک برسیم که وقتی منطقه با تحولات سیاسی یا امنیتی خاصی روبرو نیست، دو کشور به یکدیگر نزدیکتر میشوند. در مقابل، زمانی که منطقه مشکل مهمی دارد، دو دولت نیز از یکدیگر دورتر میشوند. به عنوان مثال میتوان به ظهور بهار عربی و متعاقب آن، تغییر رژیمها در برخی از کشورهای عربی اشاره کرد که موجب بروز معضلات سیاسی و استراتژیک بیشتر میان دو طرف شده است، به ویژه اینکه دو کشور دو سیاست متفاوت را در برخورد با این تحولات منطقهای اتخاذ کردهاند. این بدان معناست که تهدیدِ منطقه یکی از بزرگترین چالشهای دو کشور بوده که آنها را مجبور کرده است سیاستهای خود را بر اساس «مهار دیگری» شکل دهند.»
حجم
۲۰۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۲۰۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه