کتاب در دام افتاده
معرفی کتاب در دام افتاده
کتاب در دام افتاده نوشتهٔ آیریس مرداک و ترجمهٔ حمیدرضا زمانیان است. نشر ثالث این رمان معاصر انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب در دام افتاده
کتاب در دام افتاده (Under the Net) برابر با یک رمان معاصر، انگلیسی، پیکارسکِ کُمیک و فلسفی است. داستان چیست؟ «دوناهیو»ی بیخانمان، نویسنده و مترجم خوشقریحه ولی بداقبالی است که از سر درماندگی دست به دامن گذشتۀ پر فرازونشیب خود شده و زندگیاش درگیر زنجیرهای از حوادث غیرمترقبه میشود. در این رمان مانند دیگر آثار آیریس مرداک، واکاوی هوشمندانه و موشکافانۀ شخصیتها و مکانها مورد توجه بوده است. در سال ۲۰۰۵ میلادی بود که نشریۀ تایمز این اثر را در فهرست ۱۰۰ رمان برترِ منتشرشده پس از سال ۱۹۲۳ قرار داد. مؤسسۀ انتشاراتِ «مادرن لایبرِری» این کتاب را یکی از درخشانترین آثار قرن بیستم میلادی معرفی کرده است. آیریس مرداک در رمان «در دام افتاده» از شکست و طردشدگی و سرگشتگی و بدبیاری، از عشق و ثروت و شهرت و نیز از ادبیات گفته و از خلال داستانی پرماجرا به کندوکاو در پیچیدگیهای انسان و روابط عاطفی و انسانی و موقعیتهای بغرنجی که انسان در زندگی با آنها مواجه میشود، پرداخته است. این رمان ۲۰ فصل دارد.
خواندن کتاب در دام افتاده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در دام افتاده
«مارز از دیدنم بسیار خوشحال بود. از قرار معلوم کل روز را در خانه حبس شده بود. به او خوراک دادم و باقیماندهٔ گوشت را بستهبندی کردم. بعد از آن چند تکه لباس درون کیفی گذاشتم. چند نامه و یک بسته را برایم در پذیرایی گذاشته بودند، آنها را هم نخوانده درون کیف چپاندم. یادداشتی برای دیو نوشتم و بابت مهماننوازیاش تشکر کردم و همراه با مارز خانه را ترک کردم. سوار اتوبوس شمارهٔ هشتادوهشت شدم. مارز حسابی مسئول بررسی بلیت را سر شوق آورد و ما روی ردیف اول صندلیها در طبقهٔ اول نشستیم، درست همان صندلی که من چندی پیش روی آن غرق در رؤیای آنا بودم و به ناچار از رویش بلند شدم و در جستجوی او شهر را زیرورو کردم. حالا که از بالا به ازدحام مردم در خیابان آکسفورد نگاه و سر مارز را نوازش میکردم، نه خوشحال بودم نه غمگین؛ احساس مردی را داشتم که در زندانی شیشهای حبس شده است. رویدادها درست مانند این ازدحام از جلوی ما عبور میکنند و هر کدام را فقط یک دقیقه نظاره میکنیم. یک امر ضروری، برای همیشه ضروری نمیماند و عموماً زودگذر است. همهٔ گرفتاریها و عاشقیها، جستجوی شهرت و ثروت و تکاپو برای یافتن حقیقت، درست مثل ذات آنها، مانند لحظههایی هستند که میگذرند و نیست میشوند. با وجود این، در دلِ همین سیاهچالهٔ نیستیهاست که ما پیش میرویم و با شور زندگیِ معجزهآسا، زندگانی مخاطرهآمیز خود را در گذشته و آینده خلق میکنیم. به این ترتیب زنده میمانیم، مانند روحی که بر فراز مرگِ ممتدِ زمان، معنای مفقودشده، لحظههای ازدسترفته و چهرههای بربادرفته پر میکشد و معلق میماند و ضربهٔ مهلکِ نهاییاش همهٔ لحظههایمان را مثله میکند و دست آخر، آن روح را به درون همان سیاهچالهای میافکند که از آن سر برآورده بود.»
حجم
۳۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
حجم
۳۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه