دانلود و خرید کتاب میراث پادشاه ویلیام الیوت گریفیس ترجمه ابراهیم شیری
تصویر جلد کتاب میراث پادشاه

کتاب میراث پادشاه

انتشارات:سبزان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب میراث پادشاه

کتاب الکترونیکی «میراث پادشاه» نوشتهٔ ویلیام الیوت گریفیس با ترجمهٔ ابراهیم شیری در نشر سبزان چاپ شده است. این مجموعه داستان از داستان میراث پادشاه و بیست و سه داستان کوتاه دیگر تشکیل شده است.

درباره کتاب میراث پادشاه

شرق‌شناس آمریکایی، وزیر کنگره، مدرس و نویسنده‌ای پرکار بود. در طول سال‌ها او به انتشار مجموعه قصه‌های فولکلور از سراسر جهان ادامه داد. کتاب‌هایی همچون افسانه‌های ژاپنی پریان، افسانه‌های عاشقانهٔ پریان و افسانه‌های کهن ژاپن، افسانه‌های بلژیکی پریان، افسانه‌های سوئیسی پریان، افسانه‌های ولزی پریان و افسانه‌های کره‌ای پریان از جمله کارهای اوست. او از سال ۱۹۰۰ به بعد کتاب‌های زیادی در رابطه با قصه‌های پریان به رشتهٔ تحریر درآورد. داستان‌هایی که در کتاب میراث پادشاه آورده شده اند عبارت‌اند از:

۱. خرگوش ولزی و خرگوش صحرایی شکار

۲. اَفَنگ، هیولای نیرومند

۳. دو جادوگر گربه‌نما

۴. چه شد که مردم سرزمین ولز را برای زندگی انتخاب کردند؟

۵. پسری که نامش را دردسر نهادند.

۶. چنگ طلایی

۷. اژدهای سرخ و بزرگِ ولز

۸. لمس گِل

۹. لمس آهن

۱۰. دختر جنگل سبز

۱۱. گنج سنگی پریان

۱۲. تامِ غول‌پیکر و بلابِ غول

۱۳. پسری که از سرزمین پریان دیدن کرد.

۱۴. ولزی‌ها و نورمن‌ها

۱۵. دورهمی پریان ولزی

۱۶. غار شاه آرتور

۱۷. بانوی دریاچه

۱۸. نگه‌دارندهٔ پاهای پادشاه

۱۹. پاول، شاهزادهٔ دیفید

۲۰. پاول و عروسش

۲۱. چرا درِ پشتی در جلو قرار داشت؟

۲۲. راهزنان سرخ مونتگومری

۲۳. اجتماع پریان

۲۴. میراث پادشاه

کتاب میراث پادشاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران داستان‌های پریان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب میراث پادشاه

«و رستاخیز همواره باشکوه بوده است. نه با قدرت سرباز، یا با اسلحه یا جنگ. هرچند ولزی‌ها هرگز از وظیفۀ خود شانه خالی نکردند یا از دشمن فرار نکردند. اما با قدرت شاعر و خواننده و راوی داستان‌هایی که تخیل را لمس می‌کنند، و روح را به درستکاری هدایت می‌کنند، این نتایج حاصل شده است. بنابراین، شمشیر خوب آرتور در بالای آب موج زد و به یک شمشیر واقعی و معنوی تبدیل شد.»

«این موجود زشت در پشتش فلس‌هایی فلزی و دم بلندی داشت که می‌توانست خودش را به دور یک کوه بپیچد. او چهار پا در جلو داشت و زانوهای بزرگی داشت که مثل زانوهای ملخ خم می‌شدند، ولی با فلس‌هایی مثل زره پوشیده بودند که مثل فولاد سخت بودند و در قسمت ران‌ها برآمده بودند. در پشتش، یک ستون از شاخ‌ها مثل تیغ وجود داشت که بلندتر از تیغ‌های پشت یک تمساح بود. در برابر چنین پوست زمختی، وقتی شکارچیان با دارت به او شلیک می‌کردند و نیزه‌ها را به سمت او پرتاب می‌کردند، این سلاح‌ها مثل سوزن‌های بی‌خطر روی زمین می‌افتادند.

روی سر این هیولا، گوش‌های بزرگی بود که اندازه‌شان چیزی میان گوش‌های یک الاغ و یک فیل بود. چشمانش سبز مثل تره‌فرنگی و گرد بودند، ولی مثل کدو در لبه‌ها بریدگی داشتند و به اندازهٔ کدوحلوایی بزرگ بودند.

صورت افنگ خیلی شبیه به‌صورت میمون یا گوریل بود، و مثل والروس موهای خاکستری پخش‌وپلای بلندی روی گونه‌هایش وجود داشت. موها همیشه مثل دستمال‌سفره به نظر می‌رسید و به اندازه حوله بزرگ بودند و لازم بود که نگذارد وارد دهانش شوند. با این حال، آب از دهانش جاری می‌شد، طوری که هیچ پری‌ای دوست نداشت نزدیک این هیولا شود.

وقتی افنگ می‌غرید، بوته‌ها تکان می‌خوردند و برگ‌های بلوط روی شاخه‌ها می‌لرزیدند، گویی که باد شدیدی می‌وزید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۱۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان