کتاب خنده رهایی بخش
معرفی کتاب خنده رهایی بخش
کتاب خنده رهایی بخش نوشتهٔ پیتر برگر و ترجمهٔ محمود عبدالله زاده است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب در باب بُعد کمیک تجربهٔ انسانی است.
درباره کتاب خنده رهایی بخش
کتاب خنده رهایی بخش ابتدا در ۱۹۷۷ به انگلیسی چاپ شد، با ترجمههایی به آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی، ژاپنی و کاتالان. پیتر برگر نوشتن این کتاب را در ۱۹۶۶ تمام کرد و ۱۱ سال بعد آن را منتشر کرد. این کتاب به نحوی خام (یا به بیانی کمابیش مشابه، پدیدارشناسانه) بدون کمک گرفتن از هیچ رشتهٔ دانشگاهی و فقط با نگاه کردن به تجربهٔ امر کمیک به گونهای که در زندگی عادی ظاهر میشود، شروع میکند. در کل این کتاب به سه بخش تقسیم میشود. بخش نخست به آنچه میتوان آن را کالبدشناسی امر کمیک نامید، یعنی به مسئلهٔ چیستی دقیق امر کمیک میپردازد. رویکردهای مطالعهشده عبارتاند از رویکردهای فلسفه، فیزیولوژی، روانشناسی و علوم اجتماعی. دو میانپرده یا موضوعهایی حاشیهای نسبت به بحث اصلی وجود دارند. یکی از میانپردهها به طنز در آسیای شرقی میپردازد و میانپردهٔ دیگر تأملی دربارهٔ طنز یهودی است.
بخش دوم مطالعهٔ کلی ژانرهای مختلف یا شکلهای بیان امر کمیک است. اینها اغلب با مثالهایی از ادبیات توضیح داده میشوند. البته پیتر برگز در اینجا قصد نداشته نویسندگان این آثار را به نحو مبسوط معرفی کند. از آنها در اینجا صرفاً به عنوان آنچه ماکس وِبِر «موارد واضح» (یعنی مواردی از ژانرهای مضحک مختلف) مینامید، استفاده میشود. انواع بیان کمیک عبارتاند از طنز دلپذیر، تراژدیکمدی، شوخطبعی، هجو و مهمترین نوع برای بحث اصلی بدیلجهان عجیبِ آنچه در قرون وسطا «ابلهمآبی» نامیده میشد. از جمله نویسندگانی که بهعنوان مثال از آنان استفاده شده است میتوان به «پی جی وودهاوس»، «شالوم الیخم»، «اسکار وایلد» و «کارل کراوس» اشاره کرد.
در بخش سوم نویسنده تلاش کرده است تا پیامدهای دینی از بحث را بررسی کند. نویسنده در این فصل به رابطهٔ حماقت و رستگاری (رهایی) پرداخته است. در یک میانپرده کوشیده با این مسئله که چرا اغلب متألهان جماعتی جدی و خشکند روبهرو شود. فصل آخر، با نگریستن به امر کمیک بهعنوان نشانهای از تعالی (به دور از موعظهگری) و با شعری از «گیلبرت کیث چسترتون» دربارهٔ الاغی که عیسی سوار بر آن وارد بیتالمقدس شد* به پایان رسیده است.
خواندن کتاب خنده رهایی بخش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای جامعهشناسی و فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خنده رهایی بخش
«بلاهت مقدس در کلیسای شرقی احتمالاً به دوران اولیهٔ قدیسان بیابانی مصر بازمیگردد، اما این پدیده در قرن شانزدهم برجسته شد. موارد معروف عبارتند از موارد تئوفیلوس و ماریا اهل انطاکیه [جنوب ترکیه]، و سیمیون مقدس اهل اِمِسا [حُمص امروزی در سوریه]. تئوفیلوس و ماریا از خاندانهای اشرافی میآمدند. آنان نامزد بودند و میخواستند ازدواج کنند که در عوض تصمیم گرفتند مؤمنانی در راه عیسی مسیح بشوند. آنان در خیابانهای کلانشهر سوری پرسه میزدند و مردم را با رفتار عجیب و اغلب موهن خشمگین میکردند. به تدریج معلوم شد که این رفتار جلوهای از زهد نامتعارف بود. سن سیمیون نیز معتکفی در سرزمینهای شرق رود اردن بود که شروع به پرسه زدن در شهرها و روستاهای این منطقه کرد. او به طرف مردم در کلیسا گردو پرت میکرد، بساط فروشندگان خیابانی را واژگون میکرد، در خیابان میرقصید و آشکارا در ایام روزهداری روزهخواری میکرد. البته در ابتدا واکنش به این رفتار خشم و نفرت بود، اما بعدتر پذیرفته شد که این رفتار نماد رازهای دینی بزرگ بود و سیمیون به عنوان فردی مقدس مورد احترام قرار گرفت. این امر به شدت او را آزرد، زیرا شهرت قداست (بگذارید بگوییم) همهٔ برنامهٔ الوهیتزدایی را که باید شامل تواضع و خودخوارداشت مداوم میبود، تضعیف میکرد. سیمیون برای اینکه ثابت کند یک قدیس نیست وانمود کرد که تلاش میکند زن دکانداری را که گهگاه برایش کار میکرد فریب دهد. این دکاندار اعلام خطر کرد و سیمیون کتک خورد و کاملاً خوار و بیاعتبارشده از شهر بیرون رانده شد. شگفت آنکه این اتفاق بعداً تنها به شهرت او به عنوان یک احمق افزود. مشخص کردن اینکه آیا سیمیون واقعاً دیوانه بود یا فقط تظاهر به دیوانگی میکرد ــ یا در واقع اینکه آیا او یک فاجر واقعی بود یا یک فاجر خیالی ــ احتمالاً ناممکن است. حقیقت مهم این است که به اتفاق نظر، او یک احمق به شمار میآمد و به معنای واقعی کلمه کلیسای ارتدوکس به او مقام قدیسی بخشید.
شخصیتی مهم در شکلگیری این سنتْ سن اندرویِ احمق بود که از اواخر قرن نهم تا اوایل قرن دهم در قسطنطنیه میزیست. او، متولد سکا [در عهد باستان، منطقهٔ اوراسیای مرکزی]، گویا از تباری اسلاو، به عنوان یک برده به پایتخت سلطنتی آورده شده بود. او نیز رفتار احمقان را که حالا مرسوم شده بود در پیش گرفت و ویژگیهای شخصی برهنه راه رفتن و با سگهای ولگرد خوابیدن را نیز به آن افزود. او نیز قدیس خوانده شد. در جریان مسیحی شدن روسیه داستانهایی دربارهٔ او به آنجا برده شدند و او بهخصوص به عنوان یک هموطن اسلاو تکریم شد.»
حجم
۳۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه