
کتاب مادر
معرفی کتاب مادر
کتاب مادر با عنوان اصلی La mère نوشتهٔ فلوریان زلر و ترجمهٔ ساناز فلاح فرد (دبیر مجموعهٔ «درام معاصر فرانسوی») است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را بهعنوان جلد ۲ از مجموعهٔ «درام معاصر فرانسوی» منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات نمایشی قرن ۲۰ فرانسه قرار گرفته، یک نمایشنامهٔ چهارپردهای در باب تنهایی انسان معاصر، بحرانهای خانوادگی و از دست دادن حس واقعیت است. این اثر دربارهٔ مادر در یک حانوادهٔ چهارنفره است. این مادر به سندروم «آشیانهٔ خالی» مبتلا شده است. نویسنده این متن را یک طنز تلخ نامیده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مادر اثر فلوریان زلر
کتاب «مادر» که نخستینبار در سال ۲۰۱۰ میلادی و در ایران در سال ۱۳۹۷ منتشر شده، یک نمایشنامهٔ چهارپردهای است که چهار شخصیت دارد. این شخصیتها عبارتند از «آن» (مادر)، «پییر» (پدر)، «اِلودی» (دختر) و «نیـکُلا» (پسر). ساختار این نمایشنامه مبتنی بر تکرار است و به این وسیله وضعیت بحرانی و تنهایی انسان معاصر را روایت میکند. مادر خانواده به سندروم «آشیانهٔ خالی» مبتلا است؛ نوعی حس اندوه و تنهایی که پس از آنکه فرزندان بهقصد زندگی جدا یا رفتن به دانشگاه برای اولینبار خانه را ترک میکنند، پدر و مادر یا سرپرست ممکن است به آن دچار شود. این مسئله میتواند برای پدر و مادر به حالت افسردگی و حس بیهدفی منجر شود؛ چراکه ترک «آشیانه» توسط فرزند باعث ایجاد تغییراتی در جریان زندگی پدر و مادر میشود. سندرم «آشیانهٔ خالی» بهویژه در میان مادران خانهدار شایع است.
تلفیق دنیای ذهنی و عینی، شکست زمانی و تکرار صحنهها از ویژگیهای آثار «فلوریان زلر»، نویشندهٔ نمایشنامهٔ «مادر» محسوب میشود؛ تاجاییکه در مواقعی، تفکیک دنیای ذهنی و انتزاعی اثر از واقعیت برای مخاطب سخت میشود. این نویسنده، نمایشنامهٔ «مادر» را طنزی تلخ دانسته که در آن مضحکهٔ زندگی بهتدریج به تراژدی عمیقی بدل میشود. این تراژدی از ذات شخصیت اصلی، یعنی مادر سرچشمه میگیرد. ساختار تکرارشوندهٔ صحنهها با تغییرات جزئی، مرز بین واقعیت و رؤیا را مبهم کرده و تماشاگر را در تشخیص زمان و مکان رویدادها سرگردان میسازد؛ گویی همهچیز در ذهن آشفتهٔ مادر رخ میدهد. در این متن نمایشی همانند آثار دیگر به قلم فلوریان زلر، جنبههای روانشناختی و نگاه انسانی به شخصیتها برجسته است و بهطور ضمنی یا مستقیم به مسائلی همچون عقدهٔ ادیپ با رویکردی فرویدی پرداخته شده است. عقدهٔ ادیپ در نمایشنامهٔ «مادر» بهشکل معکوس نمود یافته؛ پسر بهدلیل وابستگی شدید مادر، از او دوری گزیده و گاه حس نفرت پیدا میکند.
نمایشنامهٔ «مادر» در ایران، بهکارگردانی «علی احمدی» در سالن «فرهاد ناظرزادهٔ کرمانی» در تماشاخانهٔ ایرانشهر و در سال ۱۳۹۸ روی صحنه رفته است.
خلاصه داستان نمایشنامه مادر
نمایشنامهٔ «مادر» داستان زنی در دههٔ ۱۹۵۰ میلادی است که پس از ترک خانه توسط پسر بزرگش با یک بحران شخصی روبهرو میشود. «آن» از سویی با بیتوجهی پسرش روبهرو است و از سوی دیگر از هوسرانی همسرش به ستوه آمده است. این اثر فرانسوی دربارهٔ زندگی مادری و پدری است که دختر و پسرشان از آنها جدا شده و زندگی مستقلی را در پیش گرفتهاند. مادر تمام طول زندگی اش و از ۲۲سالگی برای رضایت فرزندان و همسرش تلاش کرده، اما حالا که فرزندانش بزرگ شدهاند او را تنها گذاشتند و همسرش نیز از او دور شده و زن تصور میکند به او دروغ میگوید و سرش به معشوقههایش گرم است. مادر در این نمایشنامه بهدلیل کمبود عاطفی و وابستگی زیادی که به پسرش دارد، دچار افسردگی شدید شده و به جنون نزدیک میشود. در درونمایهٔ اثر حاضر با جهانی دوگانه مواجهیم؛ آیا «آن» یک زن متوهم است و یا این حقیقت زندگی او است؟؛ تعلیقی که به جذابیتهای داستان افزوده است.
چرا باید کتاب مادر را بخوانیم؟
مطالعهٔ این نمایشنامه از کشور فرانسه شما را با سندروم «آشیانهٔ خالی» که مادر به آن مبتلا شده، آشنا و با این مادر همراه میکند؛ این اثر نیز شما را در احساس تنهاییِ انسان معاصر همراهی میکند.
کتاب مادر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۲۰ فرانسه و قالب نمایشنامه (طنز تلخ) دربارهٔ مادری که به سندروم «آشیانهٔ خالی» مبتلا است، پیشنهاد میکنیم.
درباره فلوریان زلر
«فلوریان زلر» (Florian Zeller) در ۲۸ ژوئن ۱۹۷۹ میلادی به دنیا آمد. او رماننویس، نمایشنامهنویس، برندهٔ جایزهٔ «پریکس اینترالیه» در سال ۲۰۰۴ برای رمانش «شیفتگی شیطان» و اهل فرانسه است. این نویسنده تعدادی جایزهٔ مولیر برای نمایشنامههایش دریافت کرده است. از نمایشنامههای میتوان به «مادر»، «او منتظرت است»، «پدر»، «دروغ»، «آن سوی آینه»، «دیگری» و «قبل از پرواز» اشاره کرد. او جایزه مولیر (Molière Award) را برای برخی از نمایشنامههای خود، نیز «پدر» (Le Père)دریافت کرده است. نمایشنامهٔ «مادر» در سال ۲۰۱۶ در لندن، نامزد دریافت جایزهٔ بهترین نمایشنامه از جوایز WhatsOnStage شده است. اقتباسهای سینمایی آثار فلوریان زلر از جمله فیلم «پدر»، جوایز متعددی از جمله جایزهٔ اسکار برای بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و جایزهٔ بفتا را برای بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی کسب کرده است. برخی فلوریان زلر را ادامهدهندهٔ راه «اریک امانوئل اشمیت» و «یاسمینا رضا» در هنر نمایشنامهنویسی دانستهاند. از زلر بهعنوان نمایشنامهنویسی فرانسوی یاد شده که نمایشنامههایش از همه بیشتر در دنیا اجرا میشود. مجلهٔ گاردین (Guardian) فلوریان زلر را هیجانانگیزترین نمایشنامهنویس قرن ۲۰ میلادی خوانده؛ نویسندهای که سبک منحصربهفردش جوایز بریگادیه و مولیر (۲۰۱۴) و نامزدی جایزهٔ تونی (۲۰۱۶) را برایش به ارمغان آورده است. نمایشنامهٔ «مادر» بههمراه نمایشنامههای «پدر» و «پسر» یک سهگانه را تشکیل دادهاند که در کارنامهٔ فلوریان زلر متفاوت به نظر میرسند. آثار او با نمایشنامههای معمول فرانسوی که [بهگفتهٔ برخی] اغلب بهدلیل تفاوتهای فرهنگی برای مخاطب ایرانی چندان آشنا نیست، تفاوت دارد. او مضامین جهانشمول خیانت، دروغ و فراموشی را با پرداختی پیچیده و هزارتویی در فضای ذهنی شخصیتها به تصویر میکشد و تماشاگر را در این پیچیدگیها سهیم میکند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
اجرای نمایشنامهٔ «مادر» در لندن در سال ۲۰۱۶، این اثر را نامزد جایزهٔ Whatsonstage برای بهترین نمایشنامه (WhatsOnStage Award for Best New Play) کرد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب «مادر» در سال ۱۳۹۶ با ترجمهٔ «تینوش نظمجو» بهوسیلهٔ نشر نی منتشر شده است.
بخشی از کتاب مادر
«در سالن، فردای آن روز. مادر پیراهن قرمزش را پوشیده است. آینهای هست و او خودش را مینگرد. پسر افسرده به نظر میآید.
پسر: الودی هنوز بهم زنگ نزده.
مادر: پیرهن من رو دیدی؟
پسر: دو روز شده.
مادر: تو اونجا رو ترک کردی نیکُلا. منطقی باش. چرا منتظر زنگ اونی؟
پسر: منتظر نیستم. فقط گفتم که هنوز زنگ نزده.
مادر: چرا باید به اینجا زنگ بزنه؟ منظورم اینه که چرا اینجا؟ تو که بهش نگفتی کجا میری.
پسر: خودش باید حدس بزنه که من برگشتهم اینجا. کجا میتونستم برم؟ غیر از اینجا...
مادر: پیرهن من رو دیدی؟
پسر: تازهست؟
مادر: آره. دیروز خریدمش. دوسش داری؟ (معصومانه دور خود میچرخد.) هان؟ دوسش داری؟
پسر: اون... قرمزه.
مادر: دوسش نداری؟
پسر: چرا. بهت میآد.
مادر: راست میگی؟
پسر: آره.
مادر: با این پیرهن چند ساله به نظر میآم؟
پسر: نمیدونم.
درنگ.
مادر: نمیخوای امشب بریم یه جایی؟
پسر: کجا؟
مادر: نمیدونم. یه جایی.
پسر: که چیکار کنیم؟
مادر: نمیدونم. که بریم بیرون. (پسر شانههایش را بالا میاندازد.) که فکرهامون رو به هم بگیم. دو روزه که داری دور خودت میپیچی.
پسر: واسه همین این پیرهن رو پوشیدی؟
مادر: دیروز خریدمش. بدون دلیل خاصی. رنگیه که دوست دارم. خب؟ موافقی؟
پسر: میدونی، من واقعاً دلم نمیخواد برم بیرون.
مادر: حالت رو جا میآره.
پسر: واقعاً حوصلهش رو ندارم.
مادر: دقیقاً. (درنگ. او خوشحال است.) میتونیم بریم جایی شام بخوریم. غذای دریایی سفارش بدیم. با یه نوشیدنی خوب. نه؟ بعدش هم بریم برقصیم. یه کم بریم هواخوری. با هم حرف بزنیم.
پسر: لطف داری ولی دلم نمیخواد.
مادر: جوابم رو ندادی... به نظرت توی این پیرهن جوونتر به نظر نمیآم؟»
حجم
۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
حجم
۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه