دانلود و خرید کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳ فاطمه علی اصغر
تصویر جلد کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳

کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳

معرفی کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳

کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳ نوشتهٔ فاطمه علی اصغر است. نشر چشمه این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی روایتی از سقوط قلعهٔ تسخیرناپذیر «الموت» است.

درباره کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳

کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳ حاوی ناداستان است. این کتاب حاوی روایتی از سقوط قلعهٔ تسخیرناپذیر «الموت» است. در دوران آغازین اسلام، امام جعفر صادق (ع)، امام ششم شیعیان، نخست اسماعیل، پسر بزرگش را برای امامت پس از خود برگزید، اما اسماعیل در زمان حیات پدرش درگذشت و پس از آن موسی کاظم (ع)، فرزند دیگرش، را جانشین خود اعلام کرد. بااین‌حال، عده‌ای این انتخاب را برنتافتند و قیام کردند، چون اعتقاد داشتند «نص اول» درست است و «اسماعیل» را امام غایب پنداشتند. گروهی از محققان آغاز فعالیت این فرقه را قرن دوم هجری می‌دانند و «حمدان بن قرمط» و «عبدالله بن میمون قداح» را در خوزستان آغازگر این قیام می‌خوانند. این قیام پس از دو قرن اختفا در شمال آفریقا بار دیگر با نام خلافت فاطمیان به پرچم‌داری «عبیدالله بن مهدی» در مصر تداوم می‌یابد و به چنان قدرتی می‌رسد که رقیب خلافت بغداد می‌شود. عجیب این است که باورمندان به نص اول در امامت، که پایه‌واساس شکل‌گیری فرقه‌شان است، در زمان «معاذ مستنصر بالله»، هشتمین خلیفهٔ فاطمیان، بار دیگر گرفتار بحبوحهٔ انتخاب جانشین می‌شوند. مستنصر بالله نص اول را از «نزار»، پسر بزرگش، برمی‌دارد و بر «مستعلی»، پسر کوچکش، می‌گذارد. این اتفاق بین فاطمیان اختلاف می‌اندازد. «حسن صباح» که پس‌از سفر به مصر از داعیان مهم این فرقه شده است، نص اول را برمی‌گزیند و خود را پیرو نزار اعلام می‌کند. از این‌رو، اسماعیلیان ایران در ابتدا شهره به «نزاریان» می‌شوند. البته حسن صباح چندان به نزار هم وفادار نمی‌ماند و پایه‌گذار «دعوت جدید» یا «دعوت هادیه» می‌شود. پس از فتح قلعهٔ الموت، او و هفت جانشین خود، حوادث تاریخی تکان‌دهنده‌ای را در ایران رقم می‌زنند. باستان‌شناسان بیش‌از ۲۰ سال است که در این قلعه کاوش می‌کنند تا اسرار ناگفتهٔ آن را هویدا کنند. کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳ روایت حوادث این قلعه و واقعهٔ رخ‌داده در آن در بستر یافته‌های باستان‌شناسی است، کشف‌وشهود یک روزنامه‌نگار در تاریخ که روایتگر فروپاشی قلعه‌ای افسانه‌ای می‌شود به نام الموت، مشهور به «آشیانهٔ عقاب».

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی.

خواندن کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و روایت‌های مذهبی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب واقعه ناتمام ۴۸۳

«هنگامی که محمد، فرمانروای دولت الموت، به مناسبت ساختن دژ به لار و دیگر جاها رفت، پسر خود حسن را به نیابت در الموت تعیین کرد. حسن در این هنگام بیست و یک‌ساله بود. حسن جوان در مدتی کوتاه تجربه‌هایی در ادارهٔ الموت به دست آورد و اطلاعاتی دربارهٔ مردم آن کسب کرد. پس از چهار سال، در ۱۴ محرم ۵۴۵، فرماندهی سپاه اسماعیلی در حمله به روستای ری به حسن بیست و چهارساله سپرده شد. عملیات موفقیت‌آمیز انجام شد و اسماعیلیان احشام بسیار آوردند.

واقعیت این است که در این زمان سه دوره از حکم‌رانی اسماعیلیان گذشته بود و دیگر نه از آن‌همه تاخت‌وتاز و تکاپوی زمان حسن صباح خبری بود و نه امیدی به تجدید قوا و پیشرفت بود. جامعه در بن‌بست افتاده بود و نیاز به تغییری بزرگ داشت. الموت از آرمان‌هایش فاصله گرفته بود؟ نمی‌دانیم. اما گویا مردم در دورهٔ سیدنا احساس عدالت و برابری بیش‌تری می‌کردند. نکبت «غنی و فقیر» دوباره به جان‌شان افتاده بود. مردم قلعه‌ها انتظار می‌کشیدند تا وعدهٔ سیدنا محقق شود، امام‌شان ظهور کند و بی‌عدالتی را ریشه‌کن کند. مردم آتش زیر خاکستر بودند و حسن دوم وعده‌هایی می‌داد که این آتش را شعله‌ور می‌کرد. این شعله‌ها ترس به جان محافل حاکم دولت اسماعیلی انداخته بود و پیوسته از کیا محمد پشتیبانی می‌کردند. آن‌ها از تبلیغات حسن بین تودهٔ مردم می‌ترسیدند. پس پدر را علیه پسر شوراندند. او هم مردمان را گرد آورد و اعلام کرد: «حسن پسر من است. من امام نیستم و پسرم هم امام نیست.» او به همین گفته‌ها اکتفا نکرد و دستور داد «۲۵۰ نفر از اطرافیان پسرش را بکشند و جنازه‌های‌شان را بر دوش ۲۵۰ نفر دیگرشان بگذارند و از قلعه بیرون کنند.» حسن علیٰ ذکره السلام در این دوران سکوت می‌کند. روزگار اما ساکت نمی‌نشیند، آن‌قدر می‌چرخد تا نسخهٔ مرگ سومین خداوندگار الموت در زمانهٔ مسعود سلجوقی پیچیده می‌شود.

حکومت سلجوقی دیگر روزگار چندان خوشی نداشت. در میانهٔ حکومت کیا محمد بزرگ‌امید، سلطان سنجر درگذشت. او را در مرو به خاک سپردند. پیش از آن، جنگ‌های بسیاری بر سر قدرت بین پسران سلطان محمد و خلفای عباسی درگرفت. سرانجام، سلطان غیاث‌الدین مسعود بن محمد بن ملکشاه دهمین پادشاه سلسلهٔ سلجوقیان شد. مسعود عزمی برای جنگیدن با اسماعیلیان نداشت و برخلاف نیاکانش خلفای عباسی را دشمن اصلی خود می‌دانست. او در نبردی نزدیک همدان مسترشد، بیست و نهمین خلیفهٔ عباسی بغداد، را شکست داد، خلیفه‌ای که در نهایت به کارد فداییان کشته شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۲۰۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۹۶,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۵۰%
تومان