دانلود و خرید کتاب او که در من بود... مریم ولی
تصویر جلد کتاب او که در من بود...

کتاب او که در من بود...

نویسنده:مریم ولی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب او که در من بود...

کتاب او که در من بود... نوشتهٔ مریم ولی است. انتشارات نیستان هنر این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب او که در من بود...

کتاب او که در من بود... برابر با یک رمان معاصر و ایرانی است. داستان چیست؟ «مهتاب» در آستانۀ چهل‌سالگی است و همین موضوع او را در تلۀ مقایسۀ روزمرگی‌هایش با دیگران انداخته است. او در این چالشْ خود را به‌جای بعضی از زن‌های اطرافش تصور و چند روزشان را زندگی می‌کند؛ هم‌زمان چند داستان مستقل از دغدغه‌های زنانه نیز با خط داستانی اصلی پیش می‌رود. راوی داستان اما دانای کلی است که گه‌گاه از چهارچوب‌های معمول خارج و در تعلیق‌ها با خواننده همراه می‌شود و حتی نویسنده و شخصیت‌ها را هم نقد می‌کند. این رمان ۱۴ فصل دارد.

خواندن کتاب او که در من بود... را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب او که در من بود...

«مهت. ا. ب

صبح امروز، بر خلاف روزهای دیگر، این مهتاب نیست که با سروصدا و قیل‌وقال، خواب را از سر اهالی خانه می‌پراند تا مهیای رفتن به مدرسه شوند. آنچه خواب را از سر آنها پرانده، نوشته‌ای است که در اتاق ستاره بر روی آینه، و در اتاق سهیل و سپهر بر در کمدهای‌شان چسبانده شده. از سکوت غیرمعمول خانه در این ساعت صبح، مهتاب حدس می‌زند که بچه‌ها در حال خواندن نوشته‌ها هستند. درست حدس زده. ستاره پتو پیچ، با موهای وزکرده و چشمان پف‌آلود، روبه‌روی آینه ایستاده و مشغول خواندن نوشته است. باورش نمی‌شود و پتو را از دور خود باز می‌کند و نوشته را با دقت بیشتر از اول می‌خواند:

«شنبه: ۳/۵ تا ۴ استراحت. ۴ تا ۵ مرور درس امروز. ۵ تا ۵/۵ استراحت. ۵/۵ تا ۶/۵ پیش‌خوانی درس فردا. ۷ ویزیت ارتودنسی.

یکشنبه:...

دوشنبه:...

نکته مهم: استفاده از کلمات بی‌ادبانه و اصطلاحات خارج از شأن خانواده، جریمه دارد. هر کلمه ۵۰ هزار تومان.

سهیل هم درحالی‌که کف دستش را، رفت و برگشتی، بر موهایش می‌کشد، مشغول خواندن برنامه خود است. و همین‌طور سپهر؛ طبق معمول دو دستش را محکم جلواش گرفته، این پا و آن پا می‌کند و برنامه‌اش را می‌خواند.

مهتاب در آشپزخانه دارد ظرف‌های ژله را در سبد پیک‌نیک می‌گذارد. خنده ریز موذیانه‌ای بر لب دارد و منتظر است تا صدای «مامان!» گفتن بچه‌ها در آید:

- مامان!

ستاره است که کاغذ در دست، در درگاه آشپزخانه می‌ایستد و خنده عصبی امانش نمی‌دهد که حرف بزند.

- مامان!

و به دنبال آن:

- ریخت!

این سپهراست که به آشپزخانه نرسیده، تغییر مسیر می‌دهد به سمت دستشویی.

و بالاخره سهیل:

- مامان!

و به دنبال آن:

- آخ! پام!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۲۸۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۲۳۷,۰۰۰
۷۱,۱۰۰
۷۰%
تومان