دانلود و خرید کتاب تباهکار (جلد دوم) فرشته تات شهدوست
تصویر جلد کتاب تباهکار (جلد دوم)

کتاب تباهکار (جلد دوم)

معرفی کتاب تباهکار (جلد دوم)

کتاب الکترونیکی تباهکار (جلد دوم) نوشتۀ فرشته تات شهدوست در انتشارات آراسبان چاپ شده است. این رمان عاشقانه و اجتماعی با داستانی پرتنش به بررسی عشق، نفرت، رقابت و تقابل دو خانواده می‌پردازد. داستان در فضایی پرتعلیق روایت می‌شود و شخصیت‌های آن درگیر کشمکش‌های درونی و بیرونی هستند که به چالش‌هایی از جنس عشق و قدرت منتهی می‌شود.

درباره کتاب تباهکار (جلد دوم)

تباهکار روایت زندگی ۳ شخصیت اصلی است:

اهورا، مردی که نفرت ناشی از گذشته‌ای تلخ و انتقام‌جویانه وجودش را تسخیر کرده است.

طاها، افسری که برای حفاظت از لیلی در برابر اهورا هر کاری می‌کند.

لیلی، دختری که قربانی معامله‌ای از سوی پدرش شده و با ترس و اضطراب زندگی می‌کند.

این رمان داستان دشمنی عمیق دو خانواده را در بستری از نفرت و رقابت عشقی روایت می‌کند. عشق، که در برابر نفرت و قدرت‌طلبی قرار گرفته، محور اصلی داستان است و سوال اصلی آن است که آیا عشق می‌تواند بر نفرت و قدرت پیروز شود یا خیر.

داستان با قلمی توصیفی و روان نوشته شده و با کشمکش‌های درونی شخصیت‌ها و روابط پیچیدۀ میان آنها، مخاطب را به دنیای پرهیجان خود می‌برد. فضای رمان، ترکیبی از عشق، انتقام و تلاش برای بقا است که شخصیت‌ها را در موقعیت‌های سخت و تصمیم‌گیری‌های حیاتی قرار می‌دهد.

کتاب تباهکار (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه با مضامین اجتماعی و داستان‌هایی پر از تعلیق و کشمکش‌های عاطفی و خانوادگی مناسب است.

بخشی از کتاب تباهکار (جلد دوم)

«در حالی که بغضم گرفته بود و نمی‌خواستم اهورا چیزی بفهمه یک قدم عقب رفتم..

می دیدم که عصبانیه. و شاید من از اون بیشتر عصبی بودم.. از دست ِ مهتاب.. شکور.. حتی ازدست ِ خودم که چرا نمی‌تونم جلوی زبونم رو بگیرم تا کار دست ِ خودم و اطرافیانم ندم؟

شاید اگر به حرف ِ اهورا گوش داده بودم اون مردک ِ احمق هم به خودش جرات نمی‌داد که بخواد چنین پیشنهادی رو از طریق اون دخترهٔ نفهم مطرح کنه..

اهورا همون‌طور ایستاده و نگاهم می‌کرد که با ناراحتی روی تخت نشستم و زمزمه کردم:

-شنیدی چی گفت؟

نفسش رو بیرون داد.. نگاهش رو تو کل اتاق چرخوند و دستی به صورتش کشید.. لحنش عصبی بود..

-با اون کاری که تو وسط میدون کردی می‌دونستم دیر یا زود همچین پیشنهادی رو میده..

با تعجب سرمو بلند کردم..

-از اول می‌دونستی؟

نگاهم نمی‌کرد.. به سمت پنجره رفت و پرده رو کنار زد..»

کتاب‌خوان
۱۴۰۳/۰۹/۲۳

یه کتاب عالی و پر هیجان خوندنش رو به شما توصیه میکنم

حجم

۵۶۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۷۲ صفحه

حجم

۵۶۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۷۲ صفحه

قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
۴۱,۱۰۰
۷۰%
تومان