کتاب تماشای روایت
معرفی کتاب تماشای روایت
کتاب تماشای روایت نوشتهٔ مجید آقایی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این کتاب از روش انتقال عناصر داستان از روایت به درام یک بررسی تحلیلی ارائه کرده است.
درباره کتاب تماشای روایت
مجید آقایی در کتاب تماشای روایت بیان کرده است که ما در برههای از تاریخ فرهنگی ایرانزمین زیست میکنیم که طول عمر، حیات و تأثیر اجتماعی متون ادبی و نمایشی بسیار کوتاه شده است. به عقیدهٔ نویسنده این آسیبی نگرانکننده است. نویسنده در این اثر تلاش کرده تا با تبیین چگونگی ادراک واقعیت در فرایند روایتگری و داستانگویی ــ که اساساً ماهیتی هستیشناختی و معرفتشناختی دارند ــ به ارتباط زبان بهمثابهٔ عامل پیوند اجتماعی و انتقال مفاهیم، با روایت و داستان بپردازد. نویسنده برای این کار منظری ساختارگرایانه از تأثیر مباحث زبانی در شکلگیری الگوهای روایی و نهایتاً داستانی ارائه داده و تئوریهای متأخر تحلیل ساختار داستان و فرایند انتقال و تبدیل عناصر توصیفی آن به متنی نمایشی، بهویژه فیلمنامه را شرح داده است. کتاب حاضر در پنج فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «خاستگاه هستیشناختی و مبانی معرفتشناختی داستان»، «زبان و تحلیل فلسفی»، «زبانشناسی و تحلیل کارکردهای ارتباطی و ادراکی زبان»، «ساختارگرایی، روایتشناسی و ادراک متن» و «روایت، داستان، درام و فرایند اقتباس».
خواندن کتاب تماشای روایت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستاننویسی و علاقهمندان به روایت و روایتگری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تماشای روایت
«در نتیجه، ساختارگرایی نوعی سادهسازی امور برای قابل فهم کردن آنها نیست، بلکه تحلیل رخدادها و پیچیدگی نهفته درآنها بر اساس تحلیل الگوی روابط میان اشیاء و عناصر ملموس و مشاهدهپذیر در سطح جهان اجتماعی به جای پرداختن به خود اشیاء یا تمرکز بر سطح روابط آنهاست، چرا که از نگاه ساختارگرایان، کاستی اساسی بسیاری از تحلیلهای اجتماعی، آن است که این تحلیل ها، پدیدهها و کل جهان اجتماعی را به امور مشاهدهپذیر و روابط حاکم میان آنها تقلیل میدهند، در حالی که از منظر ساختارگرایی، اگر میان این امور و روابط بین آنها، پیشاپیش طرح و الگویی درکار نباشد که جایگاه و جهت این روابط و امور را تعیین نماید، آن امور و نهایتاً عملکردشان بیمعنا و غیرقابل درک میشود. عناصر و روابط میان این عناصر تنها در قالب یک طرح پیشینی و الگویی که مسیر، جهت روابط و درنتیجه جایگاه عناصر را تعیین نماید، معنادار و قابل درک میشود. از این رو، عناصر و روابط میان آنها همواره ممکن است تغییر کند، جای یک عنصر را عنصر دیگری بگیرد و نوعی رابطه میان دو عنصر در جریان زمان نیز تغییر کند، اما ساختار و طرح پیشینی همچنان بدون تغییر و پابرجا باقی بماند.
این نکته حکایت از آن دارد که از دیدگاه ساختارگرایان، صرفِ عناصر و روابط میان آنها از اصالت برخوردار نیست. جابهجایی و تغییر در این عناصر و روابط، همواره موجب تغییر و دگرگونی اساسی نمیشود. میتوان همهٔ این عناصر را تغییر داد، بی آنکه رهایی از تغییرات در سطح ساختار امکانپذیر شود. اما زمانی که ساختار به مثابهٔ روابطی متکی بر الگویی معین و در جهت کارکردی معین، تغییر میکند، همه چیز از جمله عناصر و روابط میان آنها نیز تغییر میکنند. تفاوت نمیکند که این عناصر همان عناصر پیشین باشد، یا عناصر دیگری جای آنها»
حجم
۵۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۹ صفحه
حجم
۵۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۹ صفحه