دانلود و خرید کتاب شاهزاده خانم کوچولو فرانسس هاجسن برنت ترجمه آرزو احمی
تصویر جلد کتاب شاهزاده خانم کوچولو

کتاب شاهزاده خانم کوچولو

معرفی کتاب شاهزاده خانم کوچولو

کتاب شاهزاده خانم کوچولو نوشتهٔ فرانسس هاجسن برنت و ترجمهٔ آرزو احمی است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای کودکان نوشته شده و جلد سوم از مجموعهٔ «رنگین‌کمان کلاسیک» است.

درباره کتاب شاهزاده خانم کوچولو

کتاب شاهزاده خانم کوچولو (A little princess) برابر است با یک رمان برای کودکان. این کتاب از آن داستان هایی است که در چندین سطح از روان بشر معناسازند؛ به ویژه در سطوحی که برای کودکان اهمیت بسیار دارد. در این رمان، بذری از حقیقت نهفته است که می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری ذهن کودک ایفا کند. کودکان ناخودآگاه سفت‌وسخت‌ترین باورها، درک قوانین اخلاقی، معیارهای ارزشی و اولین و آخرین فلسفهٔ زندگیشان را از چنین قصه‌هایی کسب می‌کنند. این رمان ۱۹ فصل دارد. در انتهای کتاب حاضر بخش‌هایی به نام «پرسش‌هایی برای تفکر بیشتر» و «فعالیت‌هایی با الهام از داستان» قرار گرفته است. داستان چیست؟ «سارا» دختری است که فرانسس هاجسن برنت او را با اتاق مجلل، لباس‌های شیک و اسباب‌بازی‌های گران‌قیمتش به‌عنوان شاهزاده‌ای کوچک معرفی می‌‌کند، اما حتی وقتی تمام دارایی‌اش را از دست می‌دهد ذره‌ای از جذابیت او کم نمی‌شود. شخصیت قوی، مهربان و شجاع او به‌علاوهٔ تخیلِ عمیق و گسترده‌‌اش به ما نشان می‌دهد که فقط نگرش‌ها و باورهایمان در زندگی ماندگار و ارزشمندند؛ پس با سارا همراه شوید.

خواندن کتاب شاهزاده خانم کوچولو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شاهزاده خانم کوچولو

«این خانم کارمایکلِ خوشگل و خوش‌مشرب بود که همه‌چیز را برایش توضیح داد. بلافاصله دنبال خانم کارمایکل فرستادند و او هم از آن‌طرف میدان آمد تا سارا را در آغوش بگیرد و هرچه را که اتفاق افتاده برایش توضیح بدهد. هیجان این کشف غیرمنتظره خیلی به آقای کاریسفورد و جسم شکننده‌اش فشار آورده بود.

پس از اینکه پیشنهاد کردند دختر کوچولو به اتاق دیگری برود، آقای کاریسفورد با ضعف به آقای کارمایکل گفت:‌ «خدایا، نمی‌خواهم چشم از او بردارم.»

جانت گفت: «من مراقبش هستم، مامان هم تا چند دقیقهٔ دیگر می‌آید.» این جانت بود که سارا را با خود برد.

او گفت: «خیلی خوشحالیم که پیدایت کردیم. نمی‌دانی چقدر خوشحالیم.»

دونالد، دست‌درجیب، ایستاده بود و با چشم‌هایی تیز و نگاهی پشیمان سارا را نگاه می‌کرد.

گفت: «اگر وقتی سکه را به تو دادم اسمت را پرسیده بودم، می‌گفتی اسمت سارا کرو است و یک‌دقیقه‌ای پیدایت می‌کردیم.» سپس خانم کارمایکل وارد شد. او که حسابی جا خورده بود، یک‌دفعه سارا را در آغوش کشید و بوسید.

گفت: «چقدر گیج شده‌ای، طفلک بیچاره.»

سارا فقط یک فکر در سر داشت.

نگاهی به درِ بستهٔ کتابخانه انداخت و گفت: «او... او همان دوست بدجنس است؟ خواهش می‌کنم بگویید.»

خانم کارمایکل در میان گریه او را دوباره بوسید. حس می‌کرد باید سارا را زیاد ببوسند چون مدت‌ها بود کسی او را نبوسیده بود.

خانم کارمایکل جواب داد: «او بدجنس نیست. او پول‌های پدرت را به باد نداد. فکر می‌کرد آن را به باد داده و از بس پدرت را دوست داشت از ناراحتی بیمار شد و مدتی ذهنش درست کار نمی‌کرد. نزدیک بود از تب مغزی بمیرد و پدرت هم خیلی پیش از آنکه او حالش خوب شود مرده بود.»

سارا زیرلب گفت: «و نمی‌دانست چطور من را پیدا کند، آن هم وقتی این‌قدر نزدیکش بودم.» مدام به این فکر می‌کرد که چقدر به او نزدیک بوده است.

خانم کارمایکل گفت: «فکر می‌کرد تو در مدرسه‌ای در فرانسه‌ای. سرنخ‌های اشتباه مدام گمراهش می‌کردند. همه‌جا را دنبالت گشت. وقتی می‌دید غمگین و بی‌کس از اینجا رد می‌شوی، به خواب هم نمی‌دید همان بچهٔ بیچارهٔ دوستش باشی، اما چون کوچولو بودی، دلش برایت سوخت و می‌خواست شادت کند. به رام داس گفت از پنجرهٔ اتاق زیرشیروانی‌ات داخل شود و اتاق را به جای راحت‌تری تبدیل کند.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۷۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۱۴۲,۵۰۰
۴۲,۷۵۰
۷۰%
تومان