کتاب مهمانی ابیگل
معرفی کتاب مهمانی ابیگل
کتاب مهمانی ابیگل نوشتهٔ مایک لی و ترجمهٔ خاطره کردکریمی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی نمایشنامهای دوپردهای.
درباره کتاب مهمانی ابیگل
کتاب مهمانی ابیگل دربردارندهٔ نمایشنامهای دوپردهای نوشتهٔ مایک لی است. «لارنس»، «بورلی»، «آنجلا»، «سوزان» و «تونی» نام شخصیتهای این متن نمایشی هستند. پردهٔ اول این متن نمایشی «سرِ شبی بهاری» و پردهٔ دوم آن «دیرترِ همان شب، زمان حال» نام دارد.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب مهمانی ابیگل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای انگلیسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مهمانی ابیگل
«بورلی: احمق نباش سو، هنوز قهوه نخوردیم آخه. بشین حالا.
(بورلی خارج میشود)
لارنس: (به دنبالش میرود) بورلی!
اَنجلا: (رو به سوزان) زود میریم حالا.
(گفتوگوی زیر از بیرون صحنه)
لارنس: بورلی، اون تابلوئه رو نیار پایین!
بورلی: اوه، بکش کنار لارنس!
لارنس: بورلی!
بورلی: بمیر بابا!
تونی: (رو به اَنجلا) تو نمیتونی اون دهن گُندهت رو ببندی، نه؟ پا شو!
(اَنجلا بلند میشود. لارنس سریع وارد میشود. میرود طرف ضبط، میگردد و صفحهای پیدا میکند و میگذارد توی دستگاه. بعد روشنش میکند. در طول مکثی تا موسیقی واقعاً شروع شود)
لارنس: بشینید. لطفاً!
(خودش مینشیند. اَنجلا مینشیند. سوزان مینشیند. تونی نمینشیند. لارنس از جا میپرد، میرود تا به صفحه نگاه کند. بعد میرود طرف در، میایستد، به تونی نگاه میکند، مینشیند، منتظر میماند. موسیقی شروع میشود. سمفونی شمارهٔ پنج بتهوون، موومان اول. حالا لارنس حملهای قلبی را از سر میگذراند. او سعی میکند در حین تشدید حمله، پنهانش کند. دیگران، گیج، تماشا میکنند. بعد، یک گرفتگی، و نقش زمین میشود. اَنجلا، سوزان و تونی در طول گفتوگوی زیر میروند طرفش)
اَنجلا: لارنس؟ لارنس!
سوزان: چی شد؟
تونی: چِش شد اَنج؟
اَنجلا: یه دیقه فقط.
(اَنجلا مشغول معاینهٔ لارنس است: کرواتش را شُل میکند)
تونی: اَنج، چِش شده؟
اَنجلا: هنوز نمیدونم!
(اَنجلا چشمهای لارنس را معاینه میکند)
تونی میتونی کمکم کنی درازش کنیم رو زمین؟
(اَنجلا و تونی با کمک سوزان، لارنس را جابهجا میکنند. بورلی وارد میشود و تابلوی «بالهای عشق»۱۲ اثر استفان پییرسن۱۳ را نشان میدهد. در طول گفتوگوی پایین، اَنجلا نبض لارنس را میگیرد)
یه چیزی بدید بذارم زیر سرش. و پاهاش رو هم بگیرید بالاتر. نه اون خیلی بزرگه.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه