کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز
معرفی کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز
کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز نوشتهٔ پیتر هالینز و ترجمهٔ میترا هراتیان است. نشر همراز این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب تمرکز و مقابله با طبیعت پریشان مغز در زندگی روزمره.
درباره کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز
نویسندهٔ کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز با بخشی به نام «خودانضباطی از دیدگاه علم اعصاب» آغاز شده و پس از گذر از فصلهای «فریب مغز»، «فریب مغز (قسمت دوم)»، «تغییر ذهن» و «ایجاد فضا و آرامش»، مطالب خود را با یک چکیده به پایان رسانده است. پیتر هالینز در این کتاب داستان دو مغز را تعریف کرده و درمورد برآوردهشدن نیازها و نقش سرعتِ عمل در خودانضباطی و مفهوم فداکاری و زنجیرهٔ رفتار و من (self) و... سخن گفته است. این کتاب درمورد مغز شماست.
خواندن کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب کارکرد مغز انسان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خودانضباطی با شناخت کارکرد مغز
«سبکِ خود را بشناسید.
بعد از همهٔ مثبتاندیشیهایی که تا به اینجا یاد گرفتیم (که شاید به شما این حس را داده باشند که با خودتان مانند کودکان رفتار میکنید) روش دیگری وجود دارد که خودانضباطی را از نظر ذهنی آسانتر میکند.
در این روش باید بدانید کدام سبک از انضباط برایتان مناسبتر است؛ امّا باید صادق باشید حتماً پاسخ صحیحی برایتان وجود دارد. برای خودانضباطی دو رویکرد اصلی داریم: میانهروی و پرهیز که هر یک کاستیها و برتریهای خود را دارند.
اجازه دهید با معنیِ این دو کلمه شروع کنیم. بر اساس فرهنگ لغت آکسفورد میانهروی یعنی «پرهیز از افراط یا تفریط». مثلاً فقط یک اسکوپ بستنی میخورید، حدِ غذا خوردنتان را میدانید، فقط روزی یک ساعت تلویزیون میبینید.
فرهنگ لغت مریام وبستر پرهیز را «عادت به انجام ندادن یا نداشتنِ چیزی که میخواهید» تعریف کرده است: «اجازه نداری بستنی بخوری، بازی نه، تلویزیون نه، سرگرمی نه». بیایید با میانهروی شروع کنیم. اگر بتوانید اعتدال را رعایت کنید، استراتژیای خواهید داشت که همزمان هم کیک بخورید و هم اینکه هنوز کیک داشته باشید. اگر در حد اعتدال دسر بخورید میتوانید از خوردن شیرینی لذت ببرید بدون اینکه زیادهروی کرده باشید. شما نباید روزی چندین کیک بخورید زیرا برای فشار خون، وزن و سلامتیتان ضرر دارد امّا هر از گاهی یک کیک پذیرفتنی است؛ به این کار در عمل میانهروی میگویند. حتماً این پند را شنیدهاید که میگوید «هر چیزی در حد اعتدال» که بیانگر آزاد بودن بدونِ تفریط و زیادهروی است.
خب، حالا کاربرد میانهروی در خودانضباطی چیست؟ اگر برای انجام کاری تلاش میکنید میتوانید هر از گاهی کمی استراحت کنید. میتوانید به چیزهای غیرمربوط فکر کنید، پیادهروی کنید یا حتی کمی کارتان را به تعویق بیاندازید. با رعایت میانهروی ذهنتان کمی استراحت میکند، سرزنده میشوید و دوباره با انرژی شروع به کار میکنید. در اینجا زمانبندی وجود دارد و تا وقتی به طور کلی به این زمانبندی پایبند باشید همه چیز خوب خواهد بود. البته برای پیروی از این استراتژی نیاز به درجهٔ مناسبی از خودانضباطیِ ذاتی دارید.
میانهروی به شما آزادی میدهد (آزادی در انتخاب و انعطافپذیری در سازگار کردن خودتان با شرایط و خواستههایتان). میانهٔ محورِ افراط و تفریط نقطهٔ ایدهآل و خوشحالی است و زمانی که بیابیدش میفهمید دیگر لازم نیست همهٔ کارها را انجام دهید (افراط) یا هیچ کاری نکنید (تفریط). البته با هشداری جدی روبهروایم، حواستان باشد که اگر با میانهروی در خودانضباطی همذاتپنداری میکنید شاید به این دلیل است که گمان میکنید میتوانید طوری با آن خودتان را تنظیم کنید تا زیادهروی شما را از مسیر خارج نکند. مثلاً شخصی معتاد به الکل یا هر چیز دیگر را تصور کنید، روش میانهروی اصلاً برای او مناسب نیست.
اینجاست که پرهیز وارد عمل میشود. برای کسانی که حس خودانضباطی ضعیفتری دارند و در بازیابیِ بهموقعِ تمرکز ناتواناند، با کارکرد عضلاتِ خودانضباطی ناآشنا هستند یا به دنبال روش راحتتریاند، نظریهٔ پرهیز مناسبتر است. ممکن است بتوانید خودِ عمل را کنار بگذارید و متوقفش کنید امّا برای مدت زمانِ خطرناکی مغز شما را اشغال خواهد کرد.»
حجم
۱۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
نظرات کاربران
بهترین کتابی که خوندم از صدتا سمینار و دوره بهتر بود