دانلود و خرید کتاب ابر شهر (جلد اول) محمد رودگر
تصویر جلد کتاب ابر شهر (جلد اول)

کتاب ابر شهر (جلد اول)

معرفی کتاب ابر شهر (جلد اول)

کتاب ابر شهر (جلد اول) نوشتهٔ محمد رودگر است. انتشارات کتابستان معرفت این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب ابر شهر (جلد اول)

کتاب ابر شهر (جلد اول) حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که چند فصل دارد. «ابرشهر» نامی است برای نیشابور که مهد و موطن بسیاری از عرفای نامی در روزگاران مختلف بوده است. «رضا» راوی رمان «ابرشهر» است. او با تصرفی باطنی و دستیابی به علم انساب وارد ابرشهر می‌شود. نویسنده در کنار قصه‌ای که با شیوهٔ رئالیسم عرفانی نوشته شده و در این زمینه، نوعی شیوهٔ جدید برای قصه‌گویی ایرانی خلق کرده است، از دوران امام رضا علیه السلام آغاز می‌شود و با تأکید بر زندگی «محمد محروق» پیش می‌رود و با روشی نو و بدیع به‌سراغ بسیاری از عرفا و زاهدان نامی می‌رود و قصه را به زمانهٔ روح‌الله خمینی می‌رساند. در این میان شخصیت‌هایی همچون احمد غزالی، بایزید بسطامی، سید حیدر آملی، سید علی قاضی ملا حسین قلی همدانی و ده‌ها عارف زن و مرد دیگر نیز وارد رمان حاضر می‌شوند.

خواندن کتاب ابر شهر (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ابر شهر (جلد اول)

«اوّلین شخصیّت شجره‌نامه است که به یک سلسلهٔ باطنیِ صوفیانه وصل شده بود و رسماً صدایش می‌زدند صوفی. در یکی از تذکره‌های صوفیه دیده‌ام که اسمش را نوشته بودند ابوعبدالله میرمحمّد صوفی نیشابوری. چیزی که من در صفحات زندگیِ اجدادم می‌بینم، گرچه نامحدود نیست، خیلی خیلی مفصّل‌تر از چیزهایی است که در کتاب‌هاست. میرمحمّد صوفی یا سیّد محمّد مسافر کسی است که داستان اصلیِ تبارنامهٔ من با او شروع می‌شود. او بود که زهد ناشی از عزلت و خفقان پس از شهادت محمّد محروق را به عشق درونی سوق داد، اوّلین شخصیّت تبارنامه که به‌صراحت با عنوان صوفی از او یاد شده. عارف سیّار بود و عمرش را در دشت‌ها و بیابان‌ها گذرانده بود. ده‌ها بار پای پیاده به حج مشرّف شده بود. جوشیدن آب از زمین، کرامت مشهورش بود که بارها از او دیده بودند. به نظر من، میرمحمّد یک پیر صحبت داشت، یک پیر ارادت و یک پیر سَبَق؛ پیر صحبتش شیخ ابوالعبّاس قصّاب آملی بود، پیر ارادتش شیخ ابوسعید ابوالخیر و پیر سَبَق خضر نبیّ. تصرّف باطنی ابوالعبّاس آملی در او و اشراف بر تبارنامه، تصرّف باطنی آقاجان در مرا برایم توجیه‌پذیر کرده و به من این جرئت را داده که دست به قلم ببرم و درباره‌اش بنویسم. من به او می‌گویم میرمحمّد نَسّابه. آستانهٔ او در جزیرهٔ آبسکون است، در عمق دریای خزر.

رضی‌الدّین دوّم نزدیک نود سال داشت که پسرش میرمحمّد به دنیا آمد. پیش از آن، او از هیچ زنی بچّه‌دار نشده بود. شهرزاد برای شوهرش زنی دیگر گرفت، نفیسه. نفیسه هم مثل شهرزاد نازا از آب درآمد. شهرزاد کاملاً پیر و شکسته شده بود که دید تمام علائم بارداری را دارد. همه این طفل را به انبوه کرامات پدرش، رضی‌الدّین، ملحق کردند. وقتی شهرزاد به او باردار بود، همین‌که به‌سمت غذای دیگران دست دراز می‌کرد، طفلش آن‌قدر در شکم او می‌تپید تا دست بکشد. شهرزاد، مثل تمام زن‌های باردار ویار داشت، ویار ترشی. روزی در خانهٔ همسایه میهمان بود و در ایوان ترشی آلو پهن کرده بودند آفتاب بخورَد. شهرزاد جلوی روی همسایه کمی از آن بُرید و در دهان گذاشت. بچّه‌اش چنان خود را به شکم او زد که بلافاصله شهرزاد از همسایه اجازه گرفت. بچّه آرام شد.

میرمحمّد به دنیا آمد، امّا مادرش برای به‌دنیاآوردنش زیادی پیر بود، سرِ زا رفت. نامادری‌اش، نفیسه، قصد جانش را کرد. میرمحمّد را به دستور پدرش به دایه‌ای سپردند و به نیشابور فرستادند. نزدیک نیشابور، حرامی‌ها به کاروان زدند. یکی از حرامی‌ها قنداقهٔ میرمحمّد را از دست دایه‌اش کشید و با خود بُرد به زنش داد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
«در عَجَبم از کسی که از ترس بیماری حاضر است از غذا پرهیز کند، امّا از ترس دوزخ حاضر نیست از گناه پرهیز کند! ایّهاالنّاس! هرکه به‌اختیار خدا را نپرستد، به‌اجبار بنده‌اش را خواهد پرستید.»
ZH
روزی مردی از مصر آمد و از ابوالعبّاس کرامت خواست. گفت: «کرامت من این است که با بار گناه به این سنگینی، می‌توانم روی زمین راه بروم.»
کاربر ۸۵۴۷۷۲

حجم

۴۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۴۶۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان