کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق
معرفی کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق
کتاب الکترونیکی «اگزیستانسیالیسم و اخلاق» نوشتهٔ مری وارنوک با ترجمهٔ مسعود علیا در گروه انتشاراتی ققنوس چاپ شده است. اگزیستانسیالیسم و اخلاق مروری جامع بر آرای ۳ فیلسوف برجستهٔ اگزیستانسیالیست، سورن کییرکگور، مارتین هایدگر و ژان پل سارتر است. این کتاب به نحوهٔ پیوند فلسفه اگزیستانسیالیسم با مسائل اخلاقی میپردازد و نقش انسان و مسئولیتهای اخلاقیاش را در جهان بررسی میکند.
درباره کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق
اگزیستانسیالیسم و اخلاق یکی از مهمترین آثار مری وارناک است که به تحلیل و بررسی آرای ۳ فیلسوف مهم در جنبش اگزیستانسیالیسم، یعنی کی یرکگور، هایدگر و سارتر پرداخته و سعی کرده است تا ارتباط میان فلسفهٔ آنها و اخلاقیات را روشن کند. در این کتاب، وارناک به بررسی این مسئله میپردازد که چگونه نظریات فلسفی این ۳ متفکر بر اخلاقیات تأثیر میگذارند و مسئولیتهای فردی انسان را در مواجهه با بیمعنایی زندگی برجسته میکنند. مری وارناک فیلسوف، نویسنده و مدرس بریتانیایی بود که در حوزههای فلسفهٔ اخلاق و فلسفهٔ ذهن فعالیت میکرد. او به دلیل پژوهشهای ارزشمندش در زمینهٔ اگزیستانسیالیسم و اخلاق شهرت داشت و آثارش تأثیر مهمی بر فلسفهٔ مدرن گذاشته است. وارناک همچنین در زمینهٔ سیاستگذاری آموزش و حقوق بشر در بریتانیا فعالیتهای مهمی داشت.
اگزیستانسیالیسم که یکی از مکاتب فلسفی قرن بیستم است، بر این باور است که انسانها در جهانی بیمعنا زندگی میکنند و باید معنای زندگی خود را از طریق اعمال و تصمیمات فردی بسازند. این مکتب، برخلاف فلسفههای سنتی که اخلاق را بر پایه قوانین ثابت و عمومی بنا میکنند، به نوعی اخلاق شخصی و فردگرا تأکید دارد که بر مبنای تصمیمات و انتخابهای شخصی شکل میگیرد. وارناک با دقت به تفاوتها و شباهتهای دیدگاههای این ۳ فیلسوف میپردازد و نشان میدهد که هر یک از آنها چگونه به مسائل اخلاقی پاسخ میدهند.
در بخش اول کتاب، وارناک به آرای سورن کی یرکگور میپردازد که به عنوان یکی از پیشگامان فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم شناخته میشود. کی یرکگور معتقد بود که فرد باید با تنهایی وجودی خود مواجه شود و از طریق ایمان و تصمیمگیریهای اخلاقی، معنای زندگی را بیابد. او به اهمیت مسئولیت فردی و آزادی در انتخاب تأکید دارد.
در بخش دوم، وارناک به بررسی مارتین هایدگر و مفهوم کلیدی او یعنی «بودن» (Dasein) میپردازد. هایدگر معتقد بود که انسانها در جهانی زندگی میکنند که از معنا تهی است و هر فرد باید از طریق خودآگاهی و مواجهه با مرگ، معنای زندگی خود را بیابد. او به نقش اصالت در رفتارهای اخلاقی اشاره میکند و تأکید دارد که افراد باید با پذیرش شرایط واقعی زندگی، تصمیمات اخلاقی خود را بگیرند.
در بخش سوم، وارناک به آرای ژان پل سارتر میپردازد که معتقد بود انسانها محکوم به آزادیاند و هیچ گونه ماهیت یا ذات ثابتی ندارند که پیش از تولد آنها وجود داشته باشد. سارتر بهشدت بر مسئولیت فردی و اخلاقی تأکید میکند و باور دارد که هر فرد باید به تنهایی مسئولیت اعمال و تصمیمات خود را بپذیرد. او به مفهوم اصالت و زندگی بدون دروغ و تظاهر میپردازد و میگوید که انسانها باید با انتخابهای آزادانهٔ خود معنا و جهت زندگیشان را بسازند.
وارناک در کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق نشان میدهد که هر ۳ فیلسوف به مسئلهٔ آزادی و مسئولیت فردی در برابر جهان بیمعنا پرداختهاند، اما با رویکردهایی متفاوت و منحصر به فرد. او به این نتیجه میرسد که در فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم، اخلاقیات نه بر پایهٔ قوانین خارجی و عمومی، بلکه بر مبنای تصمیمات و انتخابهای شخصی بنا میشود.
کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهٔ وجودگرایی، فلسفهٔ اخلاق و فلسفهٔ معاصر مناسب است. همچنین کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق به افرادی که مایل به مطالعهٔ بیشتر در آثار سورن کییرکگور، مارتین هایدگر و ژان پل سارتر هستند، پیشنهاد میشود.
درباره مری وارناک
مری وارناک فیلسوف و نویسندهٔ بریتانیایی بود که در ۱۴ آوریل ۱۹۲۴ در ویلتشایر، انگلستان به دنیا آمد و در ۲۰ مارس ۲۰۱۹ درگذشت. او بیشتر بهخاطر آثارش در زمینههای فلسفهٔ اخلاق، فلسفهٔ آموزش و اخلاق کاربردی شناخته میشود. وارناک در طول زندگی حرفهای خود بهعنوان یک روشنفکر برجسته و فعال در سیاستگذاریهای عمومی و اخلاقیات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرد. وی از چهرههای تأثیرگذار در مباحث فلسفی مربوط به اگزیستانسیالیسم و اخلاق بود و همچنین در حوزههای دیگر مانند آموزش و حقوق بشر هم نقش داشت.
مری وارناک در مدرسهٔ دخترانه سنتسوایتهینز و سپس در کالج لیدی مارگارت هال دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد. او تحت تأثیر اساتید برجستهای مانند جی. ال. آستین بود و پس از فارغالتحصیلی، به تدریس فلسفه در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه آکسفورد و دانشگاه گولدرسمیت لندن پرداخت.
یکی از مهمترین نقشهای وارناک در حوزهٔ سیاست، مشارکت او در تنظیم گزارش وارناک (Warnock Report) در سال ۱۹۷۸ بود که به بررسی مسائل مربوط به آموزش کودکان دارای نیازهای ویژه پرداخت. این گزارش تأثیر عمیقی بر سیاستهای آموزشی بریتانیا داشت و به گسترش مفاهیمی مانند آموزش فراگیر و حقوق کودکان کمک کرد.
علاوه بر فعالیتهای فلسفیاش، وارناک در زمینهٔ اخلاق کاربردی و مسائل مربوط به زیستاخلاق (bioethics) نیز کارهای مهمی انجام داد. او در زمینهٔ مباحث حساس اخلاقی مانند شبیهسازی انسانی، درمانهای باروری و پایان زندگی مشارکت داشت و از پیشروان این مباحث شناخته میشود. مری وارناک به دلیل آثار عمیق و تأثیرگذار خود در حوزه فلسفه و اخلاق، بهویژه در مسائل مرتبط با اگزیستانسیالیسم و اخلاق، به عنوان یکی از مهمترین فیلسوفان زن قرن بیستم شناخته میشود. آثار او نه تنها در محافل آکادمیک، بلکه در سیاستگذاریهای عمومی و مسائل اجتماعی نیز تأثیر زیادی داشته است.
برخی از آثار مهم مری وارناک:
Existentialist Ethics (1967) – بررسی آرای اخلاقی کی یرکگور، هایدگر و سارتر
The Warnock Report (1978) – گزارشی درباره آموزش کودکان دارای نیازهای ویژه
A Memoir: People and Places (2000) – خودزندگینامه وارناک
Making Babies: Is There A Right to Have Children? (2002) – بررسی مسائل اخلاقی مرتبط با درمان باروری
مری وارناک با تحلیلهای دقیق و نگاهی عمیق به فلسفه اخلاق و مسائل روزمره زندگی، میراثی ماندگار از خود به جا گذاشته که همچنان در حوزههای فلسفی و اجتماعی تأثیرگذار است.
درباره مسعود علیا
مسعود علیا در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمده است. او مترجم و پژوهشگر ایرانی حوزهٔ فلسفه و نیز استادیار گروه فلسفهٔ هنر در «دانشگاه هنر تهران» است. کتاب «جنبش پدیدارشناسی» با ترجمهٔ او برندهٔ جایزهٔ کتاب سال شد. او دورهٔ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران و دورهٔ کارشناسیارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند. از میان موضوعاتی که مسعود علیا برای پژوهشهای خود بهسراغ آنها رفته است میتوان به گستره راز و تقلیل آن به مسئله در فلسفهٔ گابریل مارسل و نیز موضوع اصالت تجربه و دگرگونی در منابع مابعدالطبیعه در فلسفه گابریل مارسل اشاره کرد. او در تیرماه ۱۳۸۷ دورهٔ دکتری فلسفه را با نگارش رسالهای تحتعنوان «شرط امکان اخلاق در اندیشهٔ لویناس» به راهنمایی عبدالکریم رشیدیان در «مؤسسه حکمت و فلسفه» به پایان برد. بخشی از ترجمههای مسعود علیا عبارتند از «هنر بهمنزلهٔ تجربه» نوشتهٔ جان دیویی، «وضع بشر» نوشتهٔ هانا آرنت، «آشنایی با هگل» نوشتهٔ پل استراترن، «الفبای فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون، «اگزیستانسیالیسم و اخلاق» نوشتهٔ مری وارنوک، «هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی» نوشتهٔ جوئل واینسهایمر، «مسیح و اساطیر» نوشتهٔ رودلف کارل بولتمان و «دیباچهای بر فلسفهٔ قرون وسطی» نوشتهٔ فردریک چارلز کاپلستون. بخشی از تألیفات مسعود علیا عبارتند از «فرهنگ توصیفی فلسفهٔ اخلاق»، «کشف دیگری همراه با لویناس»، «عطار»، «سهروردی»، «فرزانگان خاک». او دبیری مجموعهٔ «دانشنامه فلسفه استنفورد» (از گروه انتشاراتی ققنوس) در ایران را بر عهده داشته است.
درباره سورن کیرکگور
سورن کیرکگور در سال ۱۸۱۳ به دنیا آمد و در سال ۱۸۵۵ درگذشت. او فیلسوفی مسیحی و دانمارکی بود که با مفاهیی همچون ایمان، وجود، انتخاب و تعهد یا سرسپردگی انسان سروکار داشت و اساساً بر الهیات جدید و فلسفه، بهویژه فلسفهٔ وجودی (اگزیستانسیالیسم) تأثیر گذاشت. از او بهعنوان «پدر اگزیستانسیالیسم» یاد میشود. گفته میشود که آثار کیرکگور تعمداً بینظام است و مشتمل بر مقالات، سخنان کوتاه، گفتارهای حکیمانه، نامههای ساختگی، روزنامهها، و دیگر شکلهای ادبی است. او اصطلاح وجودی (اگزیستانس) را برای فلسفهاش برگزید؛ زیرا این فلسفه را بهعنوان بیانی از یک زندگی فردی شدیداً آزمونشده ملاحظه کرده بود و نه بهعنوان ساختاری از یک نظام یکپارچه در روش فیلسوف آلمانی قرن نوزدهمی یعنی گئورگ ویلهلم فریدریش هگل که کیرکگور در جایی به او تاخته است.
عنوان برخی از آثار سورن کیرکگور عبارت است از: مفهوم آیرونی؛ با ارجاع مدام به سقراط، یا این/ یا آن (۱۸۴۳)، ترس و لرز (۱۸۴۳)، تکرار، مفهوم دلهره (۱۸۴۴)، پارههای فلسفی (۱۸۴۴)، مراحلی در مسیر زندگی (۱۸۴۵)، پینوشتهای ناعلمی پایانی بر پارههای فلسفی (۱۸۴۶)، تجربه در مسیحیت (۱۸۵۰)، بیماری تا سر حد مرگ (۱۸۴۹).
درباره مارتین هایدگر
مارتین هایدگر در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ به دنیا آمد و در ۲۶ مهٔ ۱۹۷۶ درگذشت. او یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم میلادی و اهل آلمان بود. مطالعهٔ الهیات را از سال ۱۹۰۹ در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و پس از آن به فلسفه روی آورد. مدتی از اعضای حزب نازی و نمایندهٔ این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود. فعالیت ذهنی و فلسفی او همواره تحتتأثیر استادش «ادموند هوسرل» بود. فلسفهٔ او بر دیدگاههای بسیاری از فیلسوفها اثر گذاشت؛ از جمله «میشل فوکو»، «ژاک دریدا» و «هانس گئورگ گادامر». هایدگر با شیوهای نو به تفکر دربارهٔ وجود هستی پرداخت. او عالم را نه مجموعهای از اشیا و موجودات بلکه شبکهٔ نسبتهای دازاین با وجود میدانست و ازاینرو در عالم بودن را بهعنوان یکی از عناصر وجود دازاین معرفی میکرد. از زمان انتشار کتاب «هستی و زمان» (۱۹۲۷)، مارتین هایدگر یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در اندیشهٔ معاصر باقی مانده است. او به مفاهیمی مانند زمان، حدود نظریه، تاریخ هستی، منشأ اثر هنری، زبان، اثر ادبی و شعر و سیاست پرداخته است. در نظر هایدگر، تاریخ متافیزیک برابر است با تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطهٔ موجودانگاری. مقصود او از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود بهمعنای اصیل آن بازمانده است. از کتابهای او میتوان به «متافیزیک نیچه»، «پدیدارشناسی روح هگل»، «مسائل اساسی پدیدارشناسی»، «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آن چه خوانندش تفکر»، «پایان فلسفه» و «سرآغاز کار هنری» اشاره کرد.
درباره ژان پل سارتر
ژان پل سارتر در سال ۱۹۸۰ به دنیا آمد. او فیلسوف، فعال اجتماعی و نویسندهای فرانسوی و نیز همسر «سیمون دوبوار» بود. سارتر به آزادی بنیادی انسان و اینکه «انسان، محکوم به آزادی است» باور داشت. بهطور کلی، ۲ دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود دارد؛ نخستین دوره، دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفش «هستی و نیستی» و دومین دوره، پس از نگارش رمان «تهوع» است. در دومین دورهٔ حرفهای زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته شد. او از طرفداران کمونیسم بود؛ هرچند هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. سارتر بیشتر عمرش را صرف تطبیق ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. او معتقد بود که انسان باید خودش سرنوشتش را تعیین کند؛ همچنین مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی - اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.
سارتر، در سال ۱۹۶۴، جایزهٔ ادبی نوبل را برنده شد، ولی از پذیرفتن این جایزه پرهیز و خودداری کرد. او در نامهای که به آکادمی نوبل نوشت، توضیح داد که نمیتواند جایزه را بپذیرد و نمیخواهد که هرگز نامش در فهرست دریافتکنندگان آن جایزه قرار گیرد. این فیلسوف فرانسوی، بهعنوان یک نویسنده نمیخواست نامش با سازمانی مرتبط گردد. بعضی از فیلسوفان معتقد هستند که سارتر در کارهایش مفاهیم متناقضی را در کنار هم قرار داده است. او از سال ۱۹۷۳ به بعد، تقریباً تمامی قدرت بینایی خود را از دست داد و دیگر قادر به نوشتن نبود؛ بااینهمه کوشید با انجام مصاحبهها، دیدارها و حضور در مراسمها کماکان چهرهای فعال و اجتماعی از خود نشان دهد. او در جایی از مبارزۀ مردم ایران علیه محمدرضاشاه پهلوی و آزادی زندانیان سیاسی و همچنین مبارزۀ مردم شیلی علیه دیکتاتوری آگوستو پینوشه طرفداری کرد.
بخشی از آثار مهم سارتر عبارتند از: رمان «تهوع» (یا «غثیان»)، «زنده باد چگوارا»، «دیوار» (مجموعه داستان)، «هستی و نیستی» (رساله فلسفی)، «خروج ممنوع» (نمایشنامه)، «مردههای بیکفنودفن» (نمایشنامه)، «روسپی بزرگوار» (نمایشنامه)، «دستهای آلوده» (نمایشنامه)، «گوشهنشینان آلتونا» (نمایشنامه)، «مگس ها» (نمایشنامه)، «راههای آزادی»، «نقد عقل دیالکتیکی» (رسالهٔ فلسفی)، «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» (رسالهٔ فلسفی)، «ادبیات چیست؟» (رسالهٔ ادبی - فلسفی)، «اندیشههایی دربارهٔ مسئلهٔ یهود» (رساله)، «چرخدنده» (فیلمنامه) و کتاب «واژهها». ژان پل سارتر در سال ۱۹۰۵ درگذشت.
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه