کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه نوشتهٔ رونالد د. سوسا و ترجمهٔ مهدی غفوریان است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۸۵ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه (Emotion; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۸۵ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب که ۱۲ فصل دارد، به عواطف و جغرافیای ذهن، عواطف بهمنزله احساسات، رویکردهای روانشناختی و تکاملی، عقلانیت و عواطف، اخلاق و عواطف، خلاصهای از گرایشها و شاخههای اخیر در رشتههای خویشاوند و... پرداخته است.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه پیشنهاد میکنیم.
درباره مسعود علیا
مسعود علیا در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمده است. او مترجم و پژوهشگر ایرانی حوزهٔ فلسفه و نیز استادیار گروه فلسفهٔ هنر در «دانشگاه هنر تهران» است. کتاب «جنبش پدیدارشناسی» با ترجمهٔ او برندهٔ جایزهٔ کتاب سال شد. او دورهٔ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران و دورهٔ کارشناسیارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند. از میان موضوعاتی که مسعود علیا برای پژوهشهای خود بهسراغ آنها رفته است میتوان به گستره راز و تقلیل آن به مسئله در فلسفهٔ گابریل مارسل و نیز موضوع اصالت تجربه و دگرگونی در منابع مابعدالطبیعه در فلسفه گابریل مارسل اشاره کرد. او در تیرماه ۱۳۸۷ دورهٔ دکتری فلسفه را با نگارش رسالهای تحتعنوان «شرط امکان اخلاق در اندیشهٔ لویناس» به راهنمایی عبدالکریم رشیدیان در «مؤسسه حکمت و فلسفه» به پایان برد. بخشی از ترجمههای مسعود علیا عبارتند از «هنر بهمنزلهٔ تجربه» نوشتهٔ جان دیویی، «وضع بشر» نوشتهٔ هانا آرنت، «آشنایی با هگل» نوشتهٔ پل استراترن، «الفبای فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون، «اگزیستانسیالیسم و اخلاق» نوشتهٔ مری وارنوک، «هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی» نوشتهٔ جوئل واینسهایمر، «مسیح و اساطیر» نوشتهٔ رودلف کارل بولتمان و «دیباچهای بر فلسفهٔ قرون وسطی» نوشتهٔ فردریک چارلز کاپلستون. بخشی از تألیفات مسعود علیا عبارتند از «فرهنگ توصیفی فلسفهٔ اخلاق»، «کشف دیگری همراه با لویناس»، «عطار»، «سهروردی»، «فرزانگان خاک». او دبیری مجموعهٔ «دانشنامه فلسفه استنفورد» (از گروه انتشاراتی ققنوس) در ایران را بر عهده داشته است.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ عاطفه
«ما غالباً این فرض «دکارتی» را در سر داریم که اگر کسی بتواند عواطفمان را بشناسد، آن کس خودمان هستیم. دکارت این مطلب را چنین بیان کرد: «ممکن نیست که نفس انفعالی را احساس کند بدون آنکه آن انفعال حقیقتاً چنان باشد که او آن را احساس میکند.» با این همه، در همان صفحه بعد خاطرنشان کرد: «آنهایی که بیش از همه به موجب انفعالاتشان برانگیخته میشوند همان کسانی نیستند که بهتر از همه آن انفعالات را میشناسند» (۳۳۹-Descartes ۱۹۸۴) ۱۶۴۹ (۳۳۸). در واقع، انواع اندکی از خودشناسی میتوانند بیش از شناختنِ مجموعه واکنشهای عاطفی خویشتن اهمیت داشته باشند. در عین حال، عواطف هم علت و هم موضوع بسیاری از ناکامیهای خودشناسیاند. پیچیدگی آنها متضمن قابلیت زیادی برای گمراه کردن یا گمراه شدن است. بیشتر عواطف از آن حیث که متضمنِ باور هستند، استعداد باور برای خودفریبی را به ارث میبرند. نوشتههای اخیر در باب خودفریبی کوشیدهاند جلوه تناقضی را که این مفهومْ زمانی پیش میآورْد از میان بردارند (Fingarette ۱۹۶۹, Mele ۱۹۸۷). علاوه بر این، مغزشناسان به ماهیت فراگیر خودفریبی و انواع مختلف «افسانهبافی» توجه دادهاند، و برای پرده برداشتن از فرایندهای بنیادینِ عصبشناختی حرکت رو به پیشی را آغاز کردهاند (Hirstein ۲۰۰۵). اما سه منشأ متمایزِ خودفریبی به قوت خود باقیاند که در خصوصیاتی از عواطف که پیش از این به آنها اشاره کردیم ریشه دارند.
اولین (منشأ خودفریبی) از ارتباط عاطفه با تغییرات جسمی حاصل میآید. این مدعای جیمز حقیقتی را بیان میکرد که عاطفه تابع تغییرات جسمانی ارادی و غیرارادی است، که بیانگر آن قلمداد میشوند، نه علت آن تغییرات. از آنجا که برخی از این تغییرات به طور مستقیم یا غیرمستقیم تابع انتخابهای ما هستند، میتوانیم به داشتن عاطفه تظاهر کنیم یا آن را کتمان کنیم. این امر متضمن آن است که گاهی ممکن است در تظاهری که خودمان میکنیم گرفتار شویم. گاهی عواطفمان را با آنچه احساس میکنیم یکی میشناسیم: و اگر طرحی به قصد فریبکاری، آنچه را احساس میکنیم، تحریف کرده باشد، آنگاه عواطفمان را درست تشخیص نخواهیم داد.»
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه