کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه نوشتهٔ شماس میلر و ترجمهٔ مریم خدادادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۷۵ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه (Torture; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۷۵ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. کتاب حاضر چهار بخش دارد. بخش نخست در باب چیستی شکنجه سخن گفته است. بخش دوم به اینکه شکنجه چه ایرادی دارد، پرداخته است. بخش سوم به اینکه آیا شکنجه هیچگاه اخلاقاً توجیهپذیر است، پرداخته و بخش پایانی به اینکه آیا باید اصلاً شکنجه قانونی یا بهنحو دیگری نهادینه شود یا نه، پرداخته است.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب شکنجه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ شکنجه
«در مقابل قانون، اخلاق ابزار تیزی است. اخلاق میتواند، و معمولاً باید، در مورد موقعیت خاصی با همه جزئیاتش به کار بسته شود. (البته این بدان معنا نیست که موقعیتهای اخلاقی تکراریای وجود ندارند که در مورد آنها حکم اخلاقی یکسانی باید صادر شود، و نیز به این معنا نیست که اخلاق نباید احکام کلی صادر کند.) بر این اساس، آنچه ممکن است انجام دادنش در موقعیتی استثنایی، یعنی تکرارنشدنی، با در نظر گرفتن همه چیز، برای عامل اخلاقاً بهترین عمل باشد امکان دارد عملی نباشد که باید قانونی شود. مثال واقعی پنج دریانوردی را که در میانه اقیانوس بدون غذا بر کلکی نشستهاند در نظر بگیرید. چهار نفر از آنها تصمیم میگیرند برای زنده ماندن نفر پنجم ــ خدمتکار کشتی ــ را بخورند. این مثال هم موردی از قتل است هم موردی از آدمخواری. آیا کشتن و خوردن آن پسر، با توجه به اینکه بدیل آن، مرگ هر پنج نفر است، اخلاقاً مجاز است؟ با در نظر گرفتن اینکه خدمتکار کاملا بیگناه است، شاید نه. اما میتوان استدلال کرد که این عمل اخلاقاً قابل توجیه است و در واقع، هرچند دریانوردان محکوم به قتل و آدمخواری میشدند، حکم آنها با آگاهی از این امر تخفیف مییافت. اما چنین پیشنهادی مطرح نبود که قوانینِ علیه قتل و آدمخواری، استثنایی را در چنین مورد حادی برتابند؛ دریانوردان متهم و محکوم به قتل و آدمخواری شدند. یا قانونِ بلااستثنا علیه ترک میدان نبرد در زمان جنگ را در نظر بگیرید. شاید کار سربازی در ترک همقطارانش اخلاقاً موجه باشد وقتی از نیاز اخلاقاً مبرمتری باخبر میشود که همسرش در خانه به او دارد، همسری که دچار بیماری مهلکی شده است. اما قانونِ علیه ترک میدان نبرد تغییر نخواهد یافت و نباید تغییر یابد تا ترک میدان نبرد را در چنین مواردی روا بدارد.»
حجم
۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه