کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی نوشتهٔ تامس نیکلز و ترجمهٔ یاسر خوشنویس است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۷۳ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی (Scientific Revolutions; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۷۳ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب نگاهی فلسفی به موضوع انداخته است.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آگاهی از نگاهی فلسفی به انقلابهای علمی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ انقلاب های علمی
«اولیور وندل هومزِ پسر (Holmes ۱۸۶۱) چنین اشاره میکند: «انقلابها هرگز از پیشینهها پیروی نمیکنند و پیشینهای نیز فراهم نمیآورند.» بنابراین، با توجه به پیشبینیناپذیری و غیرخطی بودن انقلابها و منحصربهفرد بودن ظاهری آنها، چه سیاسی چه علمی، شگفتانگیز است که میبینیم کوهِن تلاش میکند نظریهای عمومی درباره انقلابهای علمی فراهم آورد (Kindi ۲۰۰۶). به نظر میرسد که او اعتقاد دارد الگوی واحدی در بن تحول علوم بالغ وجود دارد که دارای اهمیتی کلیدی در موفقیت آنهاست و، بنابراین، پاسخ کلی دقیقی برای این پرسش وجود دارد که چگونه باید پیشرفت علمی را تبیین کرد (پرسشی که بسیاری در رشتههای حوزه مطالعات علم آن را پرسشی نادرست میدانند). آیا کوهِن متقدم یا متأخر چنین الگویی را یافته است، یا ساختار فلسفی خویش را بر تلونها و نوسانهای تاریخ تحمیل کرده است؟ کانتگرایی کوهِن همواره با تاریخیانگاریاش در تنش بود و او در آثار متأخرش (از باب نمونه، Kuhn ۲۰۰۰c)، از دعوی اینکه الگوی خویش از تغییر مربوط به طبقهبندی و شکلگیری تخصصها را از تاریخ علم استخراج میکند دست برداشت آن هم به این دلیل که این الگو عمدتاً از «اصول اولیه» تبعیت میکند.
بسیاری از فلاسفه و دانشمندان و شارحان دیگر ادعاهایی درباره تغییر علمی مطرح کردهاند که با دیدگاه کوهِن تفاوت دارند (برای گزیدهای جدید بنگرید به Soler et al. ۲۰۰۸). همچنان که دیدیم، برخی بهکلی نسبت به سخن گفتن از انقلاب تردید دارند و برخی نسبت به بیان خاص کوهِن در این باره مشکوکاند. برخی دیگر میپذیرند که بعضی انقلابها کوهنیاند، اما انکار میکنند که همه انقلابها چنیناند. یک نقد رایج این است که تمامی پیشرفتهای انقلابی پس از بحرانی حاد، یعنی شکستهای عمده تحقیقات پیشین، پیش نمیآیند. خود کوهِن پیشتر استثناهایی را در ساختار پذیرفته بود. نقدی دیگر این است که لزومی ندارد تغییرات انقلابی متضمن گسستهایی همزمان در تمامی سطوح مورد نظر کوهِن باشند (خصوصاً Laudan ۱۹۸۴). و باز هم نقدی دیگر آن است که ممکن است گسست منطقی یا زبانی محدودی نیاز باشد. بار دیگر، تغییری سریع و ظاهراً دگرگونکننده در شیوههای عمل تحقیقاتی ممکن است صرفاً متضمن افزایشی چشمگیر در دسترسی به دادهها یا دقت یا توانایی پردازش محاسباتی با استفاده از ابزار یا طراحی آزمایشگاهی جدیدی باشد. طبق دیدگاه خود کوهِن متأخر، انقلابها لزوما از جنس تخریب خلاقانه نیستند. در اینجا تنها میتوان نمونههای معدودی را بررسی کرد.»
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه