کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت نوشتهٔ مارگارت میک لنگی و ترجمهٔ مژده ثامتی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۲۲ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت (Progress; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۲۲ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. کتاب حاضر بهحسب زمان و مکان ترتیب یافته است. در بخش نخست خلاصهای از چارچوب مفهومیای که در باقی این مقاله به کار رفته، عرضه شده است. این اثر شش فصل دارد؛ «مروری بر مسائل مفهومی»، «تفکر پیشاروشنگری»، «دیدگاههای روشنگری درباره پیشرفت»، «دیدگاههای راجع به پیشرفت در قرن نوزدهم»، «نقد آموزه پیشرفت» و «قرن بیستم و بعد از آن». گفته شده است که حامیان فلسفی پیشرفت مدعیاند وضعیت انسان در طول تاریخ بهبود یافته و این روند، در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب پیشرفت انسان در طول تاریخ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ پیشرفت
«اگر قرن نوزدهم دوران اوج روایتهای پیشرفت است، دوره بعد عصر منتقدان است. به طور کلی، نقدهای صورتگرفته بر آموزه پیشرفت به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول مستقیماً این ادعا را رد میکند که وضعیت بشر رو به بهبود است. دسته دوم شامل تخطئه آموزه پیشرفت بر پایه دلایل شکاکانه است.
دسته اول نقدها را در نظر بگیرید. اگر وضعیت بشر رو به بهبود نباشد، یا شرایط در حال بدتر شدن است یا بین حدی بهتر و حدی بدتر نوسان دارد. هر کدام از این گزینهها قطعاً قابل بحث است. فجایع وحشتناک بشری، از قبیل قتلعامها، جنگها و تخریب محیطزیست در قرن بیستم میتوانند تقویتکننده این ادعا باشند که اوضاع در حال بدتر شدن است. اما شواهد کمتر چشمگیری همچون افزایش بیگانهشدگی در جوامع صنعتی نیز ممکن است در تأیید همین ادعا ذکر شود. سپس نوبت میرسد به کسانی که تأکید میکنند محدودیتهای طبیعی وضعیت بشر را درون حدود مشخصی نگه خواهد داشت. محیط طبیعی یا طبیعت بشر میتوانند محدودیتهایی برای بهبود و، به همان دلیل، برای تنزل ایجاد کنند.
نقدهای پیشین این امر را مسلم میگیرند که سخن گفتن از بهبود یا افول وضعیت بشر معقول است. اما میتوان این پرسش را طرح کرد که آیا این اظهارات واقعاً منسجم هستند. برای دفاع از چنین ادعاهای کلیای باید بتوان سامانی از اوضاع امور گذشته، حال و آینده برساخت. اما در واقعیت، گاهی حتی در مورد افرادْ دشوار میتوان گفت که آیا برخی تحولات بهبود بودهاند یا خیر. شخصی را در نظر بگیرید که بعد از شکستی کوچک مجبور میشود بنشیند و فکر کند و از نو به امور خود سر و سامان بدهد. شخص مورد نظر در روزهای بعد از شکست، کمتر خرسند است اما با خودآیینی بیشتری عمل میکند. برای ارزیابی تغییر پیشآمده در وضعیت این شخص، باید ارزشهای خرسندی و خودآیینی را قیاسپذیر در نظر بگیریم، و برخی استدلال خواهند کرد که آنها قیاسپذیر نیستند. ارزیابی تغییری در کل جامعه نیز شامل همین اقسام مقایسههای دشوار میشود، بهعلاوه مجموعه کاملی از مقایسههای دیگر بر پایه دغدغههای توزیعی.»
حجم
۵۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۵۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه