کتاب ما همه چیز می خواهیم
معرفی کتاب ما همه چیز می خواهیم
کتاب ما همه چیز می خواهیم نوشتهٔ نانی بالسترینی و ترجمهٔ یوسف نوری زاده است. انتشارات ناهید این رمان معاصر ایتالیایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب ما همه چیز می خواهیم
کتاب ما همه چیز می خواهیم حاوی یک رمان و داستانی است سرشار از انرژی و اصالت که بهطور همزمان در سه سطح با موفقیت عمل میکند؛ بهعنوان یک اثر هنری بهتآور، مستندی از تاریخ و تحلیلی سیاسی که طنین آن تا تضادهای کنونی استمرار مییابد. هنروری این اثر را در لحن بیانش دانستهاند؛ کسی که به زبان اولشخص در این رمان حرف میزند، بینام است، اما برای ما بههیجوجه ناشناخته نیست. او صمیمی، گستاخ و رکوبیپرده است. او آکنده از خصوصیات برجسته است و مملو از مطایبه و خشم. بهنوعی از زبان شعرگونهٔ محلی حرف میزند که تا عمق ذهن رخنه کرده و همانجا جا خوش میکند. کل نیمهٔ نخست کتاب حاضر چیزی است شبیه به پرونده و ما میدانیم که پروندهها حائز اهمیتند؛ پروندههایی موردی از کسانی که شاهد زدوخوردها و خیزشهای دورهٔ تاریخی خود او بودهاند. این رمان در دو بخش و ۱۰ فصل نوشته شده است. نانی بالسترینی توضیح داده است که بنا بود این اثر، داستان عدهٔ بسیاری از کارگران ایتالیا باشد؛ داستانی که در اواخر دههٔ ۱۹۶۰ در قرن گذشته رخ داد. این اثر بهصورت یک ناول عرضه شده؛ نه چندان در قالب ابداع تخیلات بلکه همچون کارکردی ناگزیر برای نمونهسازی از رفتار کل یک طبقهٔ اجتماعی در تجارب یک شخص واحد؛ تجسمِ شکلگیری یک کاراکتر جمعی که قهرمان موج عظیم مبارزات آن سالها بوده است؛ کسی که بهواسطهٔ او شخصیت سیاسی نویی در صحنهٔ سیاسی ظاهر میشود؛ با مشخصههای تازه، آمال تازه، با اِعمال اَشکال مبارزاتیِ تازه.
خواندن کتاب ما همه چیز می خواهیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایتالیا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ما همه چیز می خواهیم
«دیگه دو سه هفتهای میشد که همهٔ این اتفاقات از فیات شروع شده بود. مبارزات بعد از اعتصاب برای شهر باتیپالیا شروع شده بود که اتحادیه محض احتیاط فقط بهمدت سه ساعت برگزارش کرد. اولین تظاهرات سیاسی یازدهم آوریل بود که ۱۵۰۰ تا کارگر شرکت پِرِسکاران جنوب توی فیات برگزار کردند. این اولین فرصتِ کارگرهای فیات واسه مبارزه علیه نقشههای کارفرماها بود، تا با بیکارسازی گسترده جنوبیها رو به گرسنگی بکشونند؛ بیکارسازیِ انبوهی از جوانان و مجبورکردنشون به کار توی کارخونههای شمال. کار: که تقریباً به یه آرمان تبدیل شده بود، هدیهای که کارفرماها به ما اعطاء میکردند! مجبورکردنمون به اومدن و خوابیدن توی ایستگاهها و روی هم تلنبارشدن توی یه اتاق و پرداختن اجارههایی که مثل دزدی توی روزِ روشن بود.
یه کارگر همهٔ اینها رو بعد از اعتصاب توی باتیپالیا برای کارگاه تعمیرات و نگهداری توضیح داد. توی سلفسرویس رفت بالای میز و توضیح داد که چرا جنوبیها رو مجبور میکنند به شمال مهاجرت کنند. همین شد که مدیریت به اقدام همیشگیش متوسل شد: کارگر مورد نظر رو به شرکت میرافیوری نورث منتقل کرد، و اون رو از بقیه جدا کرد. اما سهشنبه، پونزدهم، گروه دیگهای از کارگرها دومین میتینگ رو تشکیل دادند و به سلفسرویس هجوم بردند و خواهان توقف کار شدند و بازگشت بلافاصلهٔ کارگر مورد نظر به گروه خودش رو از کمیسیون داخلی مطالبه کردند. این اتفاقات بعد از اینکه اونجا رو واسه همیشه ترک کردم افتاده بود. بعد از سروصدایی که اون روز توی میرافیوری راه انداخته بودم.
طیِ چهلوهشت ساعت بخش تعمیرات و نگهداری شروع به مبارزه درخصوص طبقهبندی و کمکهزینه بر سرِ حداقلها کرد: مطالباتشون عبارت بود از افزایش دوساعتهٔ دستمزد بهازاء هر شیفت. اونها خواهان حذف رتبهٔ سه واسه تعمیرات و نگهداری بودند. اتحادیه برای کشوندن کارگرهای رتبهٔ یک به مبارزات، خواهان افزایش کمکهزینههای اضافهبرحقوق بود. کارگرها بلافاصله واسه توقف کار چراغ سبز نشون دادند. اتحادیه پا پس کشید. اما این فقط یه نمونه است. یه ماه گذشت و همهٔ بخشهای فیات درگیر مبارزات شدند.
طرز کار میرافیوری اینجوری بود: اولین جریان از دو جریان بزرگ تولید توی ریختهگری شروع میشه، اونجا که قطعات موتور، قالبها و کلهگیهای آلومینیم رو درست میکنند. قطعات از اونجا به واحدهای مکانیکی میرن، جایی که موتورها درست میشن و با قطعات دیگه کارهای نهایی روشون انجام میگیره. بعد موتورها میرن به قسمت مونتاژ، یعنی به خط واقعیِ تولید. دومین جریان توی پِرِسکاری شروع میشه، جایی که از ورقههای فلزی قطعات بدنه زده میشه. از اینجا به مونتاژ میرن، اونجا که قطعات بدنه به هم جوش میخورند و رنگآمیزی میشن. درحالیکه پوستههای بدنه در طول خط تولید جلو میرن، موتور و قطعات مکانیکی روشون سوار میشه. بعد روی ماشینها ظریفکاری انجام میگیره، زیرشون لاستیک میندازند و سرآخر میرن توی محوطه و دپو میشن.»
حجم
۱۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
حجم
۱۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه