دانلود و خرید کتاب دوستی با گراز نگار داودی
تصویر جلد کتاب دوستی با گراز

کتاب دوستی با گراز

نویسنده:نگار داودی
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب دوستی با گراز

کتاب دوستی با گراز نوشتهٔ نگار داودی است. نشر نی این مجموعه داستان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب دوستی با گراز

کتاب دوستی با گراز دربردارندهٔ ۲۶ داستان کوتاه از نگار داودی است. عنوان برخی از داستان‌های کوتاه این مجموعه عبارت است از «اتاقک»، «آفتاب بود و جمعه»، «کیک خانگی»، «خانم زند»، «خانهٔ خیس»، «دوستی با گراز»،‌ «شاخه‌های زیتون»،‌ «عکسی که نینداختیم» و «وقتی معشوق‌ها خواب‌اند، همه چیز آرام است».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب دوستی با گراز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی و علاقه‌مندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دوستی با گراز

«ــ تخفیف داره؟ سالمه دیگه؟ می‌شه بیام ببینم؟

گفته بود بله، ولی ده تا پنج، بعد هم گوشی را قطع کرده بود. یادش آمده بود که نپرسیده تنها می‌آیید یا نه. فکر کرده بود حتماً زنی هم هست. اما نیم ساعت بعد زیر بادمجان‌های سرخ‌نشده را خاموش کرده بود و نشسته بود. باید شماره را «سیو» می‌کرد. سیو کرده بود «خریدار تخت یک.» بعد هم واتس‌اَپ را باز کرده بود. متأسفانه عکسِ طرف خیلی واضح نبود: نمای دور، درحال اسکی. به نظرش رسیده بود کسی که پولِ چوب و لباس اسکی را داشته باشد بعید است تخت دست‌دوم بخرد. بعد فکر کرده بود حتماً چوب و لباس و کفشِ طرف عاریه است و مرد هم ذوق‌زده که عکسش این‌جاست. شاید هم عکس روی پاتختی کار خودش را کرده بوده. باید مرد را می‌دید تا مطمئن می‌شد.

تا پنجِ آن روز دو ناشناس دیگر هم زنگ زده بودند که جواب‌شان را نداده بود. کمی بعد، خریدار تخت یک نوشته بود: «لوکیشن؟» به جای فرستادن لوکیشن، نوشته بود «تنهایین؟» بعد، قبل از این که مشتری پیامش را ببیند، پاکش کرده بود. عکس واتس‌اَپ خودش را باز کرده بود و زوم کرده بود رویش. فکر کرده بود چقدر احمق بوده که عکسی به این واضحی روی پروفایلش گذاشته. دوباره تایپ کرده بود: «با خانم‌تون می‌آین؟» باز فکر کرده بود احمقانه است و پاک کرده بود. منتها این‌بار، قبل از پاک شدن پیام، مشتری آن را خوانده بود. مشتری شمارۀ یک صورتک لبخند و یک علامت سؤال فرستاده بود. حس کرده بود تپش قلب گرفته. مشتری شمارۀ یک را بلاک کرده بود. ولی مسلماً هیجان همان چند دقیقه تا سر شب سرحالش آورده بود. ناخن‌هایش را لاک زرشکی زده بود. پاهایش را گذاشته بود روی فرش‌ها. از بالا عکس انداخته بود. دست‌هایش را درحال نوازش تابلوها فرم داده بود و عکس انداخته بود. با قاب‌عکسش کنار راحتی‌ها عکس انداخته بود. عکس‌ها آپلود شده بود. مشتری‌ها سیو شده بودند. پاک شده بودند. مشتری فرش ۱۷ هم بلاک شده بود. خسته شده بود. دلش تغییر می‌خواست. مسلماً دلش تغییر می‌خواست. و مطمئن شده بود نصف بیشتر آدم‌های توی دیوار دل‌شان تغییر می‌خواهد. آلبوم‌ها را ریخت دورش و با دقت عکس‌ها را نگاه کرد. مردها عکس تکی زیاد ندارند، اما این‌یکی زیاد داشت. تمام‌رخ، نیم‌رخ، تمام‌قد، نشسته و ایستاده. فتوژنیک نبود. کافی بود بداند سوژۀ عکس است: یا ابروهایش می‌پرید بالا، یا رگ گردنش می‌زد بیرون. چند تا از همان یکهویی‌ها را سوا کرد و چید کنار هم. به نظرش انتخاب درستی می‌آمد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۸۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان