کتاب بحران های هویت

کتاب «بحران های هویت» نوشتۀ رابرت جی. دان و ترجمۀ صالح نجفی است و انتشارات شیرازه کتاب ما آن را منتشر کرده است. موضوع کتاب بحران‌های هویت، نقد اجتماعی پست مدرنیته است.

درباره کتاب بحران های هویت

بحران‌های ذهنیت که از ویژگی‌های وضعیت دوران پست‌مدرن است، روشی تحلیلی به وجود می‌آورد که مسئلۀ هویت و تفاوت را در چارچوب واقعیات فروپاشی و دگرگونی اجتماعی و فرهنگی قرار می‌دهد. هرچند متفکران پست‌مدرن پساساختارگرا به فهم عمیقی از چندپارگی فرهنگی رسیده‌اند، نتوانسته‌اند آن‌ها را به شکل معنادار به نیروهای پویای مناسبات اجتماعی پیوند بزنند. رابرت جی. دان در کتاب بحران‌های هویت تلاش کرده است بی‌ثبات شدن هویت و فرهنگ را ازآن‌جهت که نتیجۀ دگرگونی در اوضاع و شرایط وجود مادی و اجتماعی انسان است بررسی کند و همچنین مبنایی عارضه‌شناختی برای بازسازی نظریۀ اجتماعی تاریخی وضعیت پست‌مدرن را طراحی کند. رابرت جی. دان معتقد است تبیین نظریه پست‌مدرن به‌واسطۀ نقد مدرنیته، یعنی به‌واسطۀ نقد فاعل شناسایی قَدَر قدرت، نه فقط کفاف درک وضعیت پست‌مدرنیته را نمی‌دهد؛ بلکه فضای مخدوشی را به وجود می‌آورد.

کتاب بحران‌های هویت در ۶ فصل تنظیم شده است. عناوین فصل‌های کتاب عبارت است از: «فصل اول: زمینه‌سازی مجدد نظریه»، «فصل دوم: مدرنیته و پست‌مدرنیته»، «فصل سوم: دربارۀ گذار از مدرنیته به پست‌مدرنیته»، «فصل چهارم: شرح بی‌ثبات گشتن هویت»، «فصل پنجم: هویت، سیاست و منطق دوگانۀ ست مدرنیته» و «فصل ششم: نجات سوژه»

در پشت جلد کتاب بحران‌های هویت آمده است که: پست‌مدرنیته ناظر بر چه جامعه‌ای است و چگونه هر یک از ویژگی‌های جامعه در تعیین هویّت و عملکرد اعضای آن، اعم از فرد و گروه‌های اجتماعی مختلف تأثیر می‌گذارند؟ کتاب حاضر تلاشی است برای پاسخ‌دادن به این پرسش‌ها از طریق بررسی عواملی که مناسبات قدرت را در جامعه شکل می‌دهند. از این جمله‌اند تولید، مصرف، تاریخ، جغرافیا و فرهنگ.

خواندن کتاب بحران های هویت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دانشجویان رشتۀ جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بحران های هویت

«رابطۀ فرهنگ مصرفی با سیاست هویتی و به‌طورکلی با تکوین هویت تابع نسبتی ساده و سرراست نبود، بلکه از رابطه‌ای پیچیده و دیالکتیکی پیروی می‌کرد. در وهلۀ اول، مصرف به شیوۀ خاص خود راه را برای پیدایش هویت‌های تازه در طی دهه‌های پنجاه و شصت هموار می‌کرد. برای نمونه، جوانان و زنان توانستند در خویش به چشم گروه‌هایی جداگانه بنگرند با نیازها و آمال و آرزوهای ویژۀ خودشان، این نیازها به‌وسیلهٔ الگوهای جدید مصرف تعریف می‌شد و انگاره‌ها و تصاویر رسانه‌های وابسته به صنایع نیز این الگوها را به‌منظور خلق و تصاحب بازارهای جدید مصرفی تبلیغ می‌کردند.»