کتاب هویت اجتماعی

کتاب «هویت اجتماعی» نوشتۀ ریچارد جنکینز و ترجمۀ تورج یاراحمدی است و انتشارات شیرازه کتاب ما آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مفهوم هویت اجتماعی می‌پردازد.

درباره کتاب هویت اجتماعی

چگونه ما می‌فهمیم چه كسي هستيم، ديگران چگونه ما را شناسايي می‌کنند؟ چگونه اين احساس را كه ما افرادی يگانه و منحصربه‌فرد هستيم با اين فهم كه همواره در همه‌جا، جنبه‌هایی از هويتمان با افراد ديگر مشترک است سازگار می‌کنیم؟ چقدر ممکن است به كسی يا چيزی غير از آنكه كنون هستيم تبدیل شويم؟ آيا امكان دارد كه فقط خودمان باشيم؟ ريچارد جنكينز در کتاب هویت اجتماعی برای انديشيدن دربارۀ هويت اجتماعی یک چهارچوب جامعه‌شناختی طرح می‌کند به‌طوری‌که به پرسش‌هایی ازاین‌دست بپردازد..

ريچارد جنكينز، نویسندۀ کتاب هویت اجتماعی پس از بررسی تمام نظریه‌هایی كه جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان و روان‌شناسان پیرامون هويت مطرح کرده‌اند، نظرات خود را ارائه می‌دهد. او در این کتاب هویت اجتماعی و هویت را مترادف هم می‌گیرد و معتقد است تمام هویت‌های انسانی هویت‌های اجتماعی هستند و می‌توان از يک الگوی هویت‌شناسی واحد هم برای فهم هويت فردی و هم برای درک هويت اجتماعی استفاده كرد. کتاب هویت اجتماعی همچنین قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که اينكه گفته شود همه اين موقعیت‌ها متضمن هويت اجتماعی هستند به چه معنا است؟

کتاب هویت اجتماعی در ۱۶ بخش تنظیم شده است. عناوین بخش‌های کتاب عبارت است از: «شناخت هویت خود»، «نشانه‌ای از روزگار»، «عقل سلیم»، «نظریه‌پردازی دربارۀ هویت اجتماعی»، «خویشتن و ذهن»، «خودهای اجتماعی»، «ورود به جامعه»، «تصویر خود و تصویر اجتماعی»، «گروه‌ها و رده‌ها»، «سامان اجتماعي تفاوت»، «ساختِ نمادينِ شباهت»، «پیش‌بینی‌پذیری»، «نهادينه‌كردن هويت»، «سامان‌بخشیدن به هويت»، «تخصيص و طبقه‌بندی» و «مدرنیته، عقلانیت و هویت»

خواندن کتاب هویت اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران کتاب‌های جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هویت اجتماعی

«زندگی اجتماعيِ انسان بدون وجود راهی برای دانستن اينكه ديگران كيستند و بدون نوعی درک از اينكه خود ما كيستيم غیرقابل‌تصور است. ازآنجاکه ما نمی‌توانیم به حس شامه يا حواس غيرگفتاری حيوانی خود متکی باشیم (گواینکه حواس حيواني نيز در جريان مواجهه در چک‌وچانه زدن بر سر تعيين هويت كم‌اهميت نيستند). يكی از نخستين كارهايی كه در ديدار با يک آدم غريبه می‌کنیم جای‌دادن او بر نقطه‌ای در نقشه اجتماعی خودمان است تا او را بشناسيم و اين كار را اغلب با موفقيت انجام نمی‌دهیم: «هویت عوضی» نقش‌مایه‌ای است كه در تعامل انسانی فراوان رخ می‌دهد. شخصی را كه خانم الف به‌حساب آورده بوديم درواقع كاشف به عمل می‌آید كه خانم كاف است يا اينكه كسی را فرانسوی به‌حساب می‌آوریم، درحالی‌که او بلژيكی است. به‌غیراز دانشمندان علوم اجتماعی همه قشرهای اجتماعی در زندگی روزانه خود دليلی برای تأمل‌کردن راجع به هويت اجتماعی دارند. برای مثال يک مضمون رايج در گفتار روزمره راجع به هويت گمشده يا «عوضيِ» مردمی است كه نمی‌دانیم «کیستند» یعنی راجع به بحران در هويت است.»