کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷
معرفی کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷
کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷ نوشتهٔ رکسانا بهرامی تاش و هادی صالحی اصفهانی و ترجمهٔ مهشید کریمایی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «جامعه و سیاست».
درباره کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷
رکسانا بهرامی تاش و هادی صالحی اصفهانی در کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷ با بهرهگرفتن از شیوهای مألوف در رشتههای اقتصادِ آماری، جامعهشناسی و مردمشناسی، تلاش کردهاند تا یک بررسی چندجانبه از اقتصاد سیاسیِ اشتغال زنان در ایران در فاصلهٔ سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۷ ارائه دهند. این اثر تلاشی است برای درکِ تأثیر تغییراتی که وقوع انقلاب، برآمدن نظام جدید، جنگ و پویایی سیاسی و مدنی و فرهنگیِ متعاقبِ آن بر موضوع اشتغال زنان داشته است.
از نظر نمایندهٔ سازمان جهانی کار تصویرِ رسانههای غربی از ایران، تصویری تاریک از زنان این کشور است. از نظر بسیاری از غربیها، تفاوتهای بین ایران و عراق یا حتی عربستان سعودی بسیار ناچیز است و هنگام اظهارنظر، بین این کشورها تفاوتی قائل نمیشوند. هرچند موقعیت زنان، بهویژه زنان طبقهٔ متوسط، پساز انقلاب ۱۳۵۷، دستخوش تغییراتی جدی شده است، اما بررسی وضعیت زنان ایرانی بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که اغلب در خارج از کشور تصور میشود. مطالعهٔ این اثر میتواند بخشی از وضعیت زنان در ایران پساز انقلاب را برای شما روشن سازد.
خواندن کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران معاصر و علاقهمندان و پژوهشگران مطالعات جنسیت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اقتصاد سیاسی اشتغال زنان ایران ۸۷-۱۳۵۷
«شماری از مطالعات در کشورهای صنعتی پیشرفته بر مبنای مکاتب فکری ساختارگرا و نهادگرا صورت گرفتهاند. این مطالعات دارای پیشفرض منفی در مورد درآمد و مهارت نیستند، بر جنبههای رقابتی و کاهش هزینههای کارخانههای کوچک تمرکز میکنند و مشاغل غیررسمی را فعالیتهای درآمدزایی تعریف میکنند که منجر به تولید کالاها و خدماتی قانونی میشوند اما تحت نظارت مقررات قانونی/ نهادی رسمی نیستند و حمایتهای رسمی دریافت نمیکنند. مطالعهای جدید در آمریکای لاتین نشان میدهد که این فعالیتها به افرادی که قادر به پیوستن به اقتصاد رسمی نیستند محدود نمیشود و اینکه زنان احتمالاً خویشفرمایی غیررسمی را به شغل رسمی برای حفظ توازن در خانواده و مسئولیتهای کاری ترجیح میدهند.
با اینحال، غالب مطالعات تجربی در مورد این موضوع در مناطق فقیرنشین، در مورد مهاجرین روستایی- شهری جدید و خویشفرمایان یا کارگران خانوادگی که دارای تحصیلات رسمی پایینی هستند، انجام شده است. پیشفرض اصلی آن است که این کارگران قادر به ورود به بازار کار «رسمی» نیستند. با اینحال، مطالعۀ حاضر در بخش مرفهنشین شمال شهر تهران صورت گرفته و فرضیۀ حضور زنان تحصیلکردۀ طبقات متوسط و مرفه در اقتصاد غیررسمی را مورد بررسی قرار داده است.
از دهۀ پنجاه، مسئلۀ دیگری که به رسمیت شناخته شد و محبوبیت و حمایت روزافزون کسب کرد، کمشماری کار زنان در آمار کار و محاسبات درآمد ملّی است. اقتصاددانان فمینیست خاطرنشان کردهاند که آمار ملّی رسمی، کار زنان را در چهار حوزۀ عمدۀ پایینتر از حدّ واقع تخمین میزند: تولیدات کشاورزی و معیشتی، کار مزدی در اقتصاد غیررسمی برای زنان فقیر و اخیراً مهاجرین به شهرها، تولیدات خانگی و وظایف مرتبط با آن، و کارهای داوطلبانه. با این وجود، هیچیک از این مطالعات به کمشماری مشارکت زنان تحصیلکردۀ طبقۀ متوسط و مرفه در بازار کار اشاره نکردهاند. مطالعۀ بانک جهانی در منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا میتواند به صورت تجربی از فرضیۀ کمشماری مشارکت زنان تحصیلکرده و متخصص در بازار کار پشتیبانی کند. اما این مطالعه خود نتیجۀ آن را متناقض میداند. در حالیکه دستاوردهای خاورمیانه و شمال آفریقا در آموزش و پرورش، باروری و امید به زندگی در مقایسه با سایر مناطق نسبتاً مطلوب است، اما میزان مشارکت نیروی کار زنان به میزان قابل توجهی کمتر از سایر نقاط جهان است. عموماً با عوامل اجتماعی فرهنگی میتوان این تناقض را توضیح داد. پیشنهاد من در اینجا آن است که توضیحِ دیگر برای این تناقض، احتمالاً وجود یک اقتصاد زنانۀ نسبتاً بزرگ نهان و بدون مقیاس باشد که شامل نهتنها زنان کارگر فقیر و غیرمتخصص میشود، بلکه زنان تحصیلکرده و متخصص طبقات متوسط و مرفه را نیز در بر میگیرد. بنابراین در این فصل، فرضیۀ کمشماریِ مشارکت نیروی کار زنان تحصیلکرده و مرفه در ایران مورد بررسی قرار میگیرد.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۲ صفحه