کتاب فلسفه فیزیک
معرفی کتاب فلسفه فیزیک
کتاب فلسفه فیزیک نوشتهٔ دیوید والاس و ترجمهٔ ناهید سادات ریاحی است. انتشارات مازیار این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی درآمدی بسیار کوتاه بر فلسفهٔ فیزیک.
درباره کتاب فلسفه فیزیک
ساختار کتاب فلسفه فیزیک به این شکل تنظیم شده است: فصل یک با چند سؤال کلی در مورد روش علمی و ماهیت نظریههای علمی آغاز میشود. فصل دوم در یک زمینهٔ تاریخی به این سؤال میپردازد که «حرکت چیست»؛ یعنی ایجاد مکانیک توسط نیوتون و دیگران در قرن ۱۷ میلادی. فصل سوم این ملاحظات را به نظریهٔ نسبیت، به پارادوکسهای فرضی این نظریه و درک عمیقتر فضا، زمان و حرکتی که ارائه میکند، وارد مینماید. فصل چهارم نشان میدهد که چگونه مکانیک آماری به ما کمک میکند تا روابط بین نظریهها را در مقیاسهای بزرگ و کوچک درک کنیم و چگونه چنین درکی مفاهیم جدیدی مانند برگشتناپذیری و احتمال را که در نظریههای بنیادیتر ما غایب هستند، دربرمیگیرد. فصلهای پنجم و ششم به مکانیک کوانتومی میپردازند؛ ابتدا پارادوکسهای حاصل از آن و سپس چگونگی حل آنها را ارائه میدهند و در نهایت میپرسند چرا این موضوع برای فیزیک اهمیت دارد. دیوید والاس این اثر را در شش فصل نگاشته و عنوان آنها عبارت است از «روشها و ثمرات علم»، «حرکت و لختی»، «نسبیت و فلسفه آن»، «تقلیل و برگشتناپذیری»، «اسرار کوانتومی» و «تفسیر کوانتوم».
خواندن کتاب فلسفه فیزیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و علاقهمندان به فیزیک نظری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه فیزیک
«در یک آزمایش مهم در سال ۱۹۸۶ در پاریس، آلن اسپکت دستگاهی راهاندازی کرد۱۰۷ که در واقع بازی بل را انجام داد و بیش از ۷۵ درصد مواقع برنده شد. (او از دستگاههای تصادفیساز به جای بازیکنان انسانی استفادهکرد. همچنین شکل دقیق نابرابری که او نقض کرد با ۷۵ درصدی که در اینجا استفاده کردهایم، متفاوت است، اما ایدههای بنیادی، یکسان است.) از آن زمان، نتیجه اسپکت، بارها تکرار شده است. این ترفند به این صورت انجام میشود: جفت ذرات را در حالت <SINGLET| تولید میکنیم و آنها را به دو اتاق میفرستیم. در هر اتاق، بازیکن (یا بهتر است بگوییم مدار خودکاری که به عنوان بازیکن عمل میکند) اسپین ذره را در یکی از دو جهت ممکنی که به طور تصادفی با پرتاب سکه (در واقع توسط یک دستگاه تصادفیساز مکانیکی) تعیین شده، اندازهگیری مینماید. نتیجه اسپین «بالا» به عنوان «سفید» و نتیجه اسپین «پایین»، به عنوان «سیاه» تفسیر میشود. برخلاف بحث قبلی ما درباره <SINGLET| ، این جهتهای اندازهگیری برای هر ذره یکسان نیستند، بنابراین ما ضد همبستگی کامل نتایج را پیشبینی نمیکنیم: آنچه نظریه کوانتومی پیشبینی میکند این است که با انحراف جهتهای اندازهگیری از یکدیگر، ضد همبستگی به تدریج ضعیفتر میشود.
ریاضیات مربوطه، کمی فراتر از سطح این کتاب است، اما نتیجه نهایی به راحتی قابل توصیف است: اگر این روش را انجام دهیم و ترتیبی از اسپینها را تهیه و اندازهگیری کنیم، امتیاز بازی بل حدود ۸۵ درصد میشود؛ یعنی بسیار بالاتر از آستانه نابرابری بل!
اولین چیزی که میتوانیم نتیجه بگیریم این است که اینجا درهمتنیدگی بیشتر از همبستگی احتمالاتی وجود دارد. اگر بتوان <SINGLET| را به نوعی توصیفکننده یک جفتاسپین ضد همبسته، اما معین در نظر گرفت، اندازهگیری آنها فقط ترکیبی تصادفی (و بسیار پیچیده) از راهبردها را تشکیل میدهد و دیدیم که هیچ ترکیبی نمیتواند آستانه ۷۵ درصد را بشکند. بنابراین درهم تنیدگی هرچه باشد، عجیبتر است و به نظر میرسد چیزی واقعاً غیرموضعی در آن نهفته است. همبستگیهای بین اندازهگیریهای اسپین، زمانی که <SINGLET| را اندازه گیری میکنیم، آنقدر قوی هستند که نمیتوان آنها را به هیچ توصیف موضعی بنیادی نسبت داد.»
حجم
۲۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۲۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه