دانلود و خرید کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش مسلم ناصری
تصویر جلد کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش

کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش

معرفی کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش

کتاب الکترونیکی آذرک و جادوگر خواب فروش جلد دوم از مجموعه داستان‌های آذرک است. مجموعه داستان‌های آذرک را مسلم ناصری نوشته و نشر افق آن‌ها را به چاپ رسانده است. هر جلد این مجموعه داستانی مستقل با ماجراجویی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد و به گونه‌ای طراحی شده‌ است که خوانندهٔ نوجوان را با جهانی پر از جادو و ماجراجویی همراه می‌کند.

درباره کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش

داستان آذرک و جادوگر خواب‌فروش به جادوگری می‌پردازد که قادر است خواب‌های مردم را تغییر دهد. آذرک باید با این جادوگر مقابله کند تا از افراد نزدیک به خود در برابر خواب‌های گمراه‌کننده محافظت کند.

آذرک شخصیت اصلی و قهرمان این مجموعه است که با ماجراجویی‌های فراوان و دنیایی پر از جادو روبه‌رو می‌شود. او شخصیتی کنجکاو، شجاع و دوست‌داشتنی است که به کشف حقیقت و حل مشکلات و کمک به بقیه علاقه دارد. آذرک برای خوانندگان جوان، الگویی از انعطاف‌پذیری و مقاومت در برابر سختی‌ها است و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با هوشمندی و خلاقیت، موانع را پشت سر گذاشت.

در طول داستان‌ها، آذرک اغلب با شخصیت‌هایی از جادوگران گوناگون و موجودات خیالی مواجه می‌شود که هر کدام به نوعی به رشد شخصیت و توانایی‌های او کمک می‌کنند. این تعاملات علاوه‌بر اینکه آذرک را در موقعیت‌های جدید و چالش‌برانگیز قرار می‌دهند، به او درس‌هایی در مورد اهمیت اعتماد، دوستی و مسئولیت‌پذیری می‌آموزند.

داستان‌های آذرک همچنین پلی بین دنیای واقعی خوانندگان و دنیای خیالی داستان است. او نمایندهٔ نوجوانانی است که با وجود سن کم، قادر به انجام کارهای بزرگ و ارزشمندی هستند. در هر جلد، آذرک مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی را کشف می‌کند که به او کمک می‌کنند تا به هدف‌های بزرگ‌تر و مهم‌تری دست یابد. این داستان‌ها به خوانندگان نوجوان انگیزه می‌دهد تا رؤیاهای خود را دنبال کنند و آن‌‌ها را تشویق می‌کند تا در مواجهه با مشکلات، به خودشان اعتماد کنند و به آن‌ها به چشم فرصت‌هایی برای یادگیری نگاه کنند.

کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این مجموعه مناسب گروه سنی نوجوان است.

بخشی از کتاب آذرک و جادوگر خواب فروش

«حرف‌های پیرمرد شبیه حرف‌های پدربزرگش بود. پدربزرگی که همیشه در اتاق زیرزمینی‌اش تنها زندگی می‌کرد و می‌خواست دارویی بسازد که همهٔ بیماری‌ها را درمان کند. برای همین بوی دارو تا چند کوچه آن‌طرف‌تر می‌رسید. مامان هم به‌خاطر همین همیشه با پدر دعوا می‌کرد. پیرمرد گفت: «فکر می‌کنم یک نفر توی این خانه هست که از خواب‌های من خوشش می‌آید. عجب بویی!»

کاش مادر در را قفل نکرده بود. می‌توانست برود توی کوچه و از نزدیک با پیرمرد حرف بزند. یا می‌توانست پدربزرگ را خبر کند تا با پیرمرد حرف بزند. پیرمرد درست زیر پنجره ایستاد و داد زد: «بدو که تمام شد. خواب داریم. خواب طلایی! خواب نقره‌ای! کابوس! آن‌هم چه کابوس‌هایی!» وقتی دید کسی توجهی نمی‌کند، به راه افتاد که فضولی آذرک گل کرد. با خودش گفت کمی سربه‌سر پیرمرد بگذارد. سطلی لبهٔ تاقچه بود. هروقت مادرش می‌خواست از مش‌رحمان میوه‌فروش چیزی بخرد، به‌خاطر درد زانوهایش از پله‌ها پایین نمی‌رفت، با طنابی که به میخ وصل کرده بود، سطل را پایین می‌فرستاد و میوه و سبزی می‌خرید. آذرک سطل را برداشت و طناب را شل کرد. سطل پیچ و تاب خورد و رسید بالای سر پیرمرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۹۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۳,۰۰۰
۷۰%
تومان