کتاب گورهای بی سنگ
معرفی کتاب گورهای بی سنگ
کتاب گورهای بی سنگ نوشتهٔ بنفشه رحمانی است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از مجموعهٔ «در واقع... - مشاهدات - » این نشر است.
درباره کتاب گورهای بی سنگ
کتاب گورهای بی سنگ شامل ۹ جستار در باب نازایی است. این کتاب روایتهایی از افرادی است که برای بچهدارشدن تلاش و مبارزه میکنند. در مسیر این مبارزه، گاهی زنان در اتاقهای سرد معاینه در مطبهای زنان و زایمان هستند و گاهی در شیرخوارگاهی که در آن کودکانی منتظرند تا کسی به سرپرستی قبولشان کند. بنفشه رحمانی در این کتاب ما را با عواطف زنانهای آشنا میکند که پیش از این کمتر از آن سخن گفتهاند. این اثر تجربیات تلخ و شیرینی را با خواننده در میان میگذارد که همیشه پشت پردههای حیا و تابوهای مرسوم جامعه پنهان بودهاند. رحمانی تلاشهای زنی را روایت میکند که بدون داشتن فرزند خود را کامل نمیداند. این زن در تلاش برای پذیرش این موضوع مجبور است با سؤالهایی تلخ، عمیق و بنیادی مواجه شود و پاسخ شخصی خودش به آنها را جستوجو کند؛ سؤالهایی همچون «چرا من نباید بتوانم بچهدار شوم؟»، «آیا لیاقت مادرشدن را ندارم؟»، «آیا بدون بچه هم میتوان خوشبخت بود؟»، «پس چه کسی رؤیاهایمان را ادامه میدهد؟» و «وقتی بمیرم در یاد و خاطرهٔ چه کسانی به زندگی ادامه خواهم داد؟». این ناداستان را بخوانید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب گورهای بی سنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به ناداستان و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گورهای بی سنگ
«مثل لکلک روی یک پا ایستاده بودم. خم شدم و سعی کردم در زاویهٔ نود درجه تعادلم را حفظ کنم، ولی هربار لق میخوردم. یک لکهٔ سیاه کوچک روی پارکتهای کف سالن پیدا کردم و به آن خیره شدم. این تنها راه حفظ تعادل در وضعیتهای سخت یوگاست. باید به یک نقطه خیره شوی و روی آن تمرکز کنی تا متعادل بمانی. نقطهای که در یوگا به آن میگویند «دریشتی». شبیه خود زندگی که باید در آن نقطهای برای تمرکز پیدا کنی. گاهی فکر میکردم نازایی برای من همان نقطه است. به آن خیره شده بودم و همهٔ تمرکزم روی آن بود. برایم امید و انگیزه میساخت و درعینحال دو پارهام میکرد. این را عصر یک روز اواخر فروردین فهمیدم. روی کاناپه دراز کشیده بودم و مجلهٔ ناداستان میخواندم. جستاری دربارهٔ جوانی و زندگی جوانانه بود. نویسنده از روزهای جوانی خودش نوشته بود و اینکه جوانیاش چه شکلوشمایلی داشته. فکر کردم: جوانی من چه شکلی بود؟ دیدم بیشترش با فکر کردن به بچه گذشته. نه اینکه همهاش دنبال دکتر و درمان بوده باشم. نه، وقتهای زیادی هم بود که برای مدتی طولانی همهچیز را رها میکردم و هیچ کاری برایش انجام نمیدادم، اما همیشه گوشهٔ ذهنم بود، جلوِ چشمم، وسط همهٔ تصمیمگیریهایم. دائم با خودم حساب میکردم وقتی بچهام دنیا بیاید چندسالهام، هادی چندساله است، وقتی برود دبیرستان چندساله شدهایم. سیگار نمیکشیدم، الکل نمیخوردم، تغذیهٔ سالم داشتم و سبک زندگیام در خدمت حفظ سلامت تخمکها و قدرت باروری بود. یکبار دوستی با خنده و شوخی گفت که خانهای با سه اتاقخواب برای دو نفر بزرگ است. گفتم یک اتاقکار و یک اتاق هم برای بچه لازم است. وقتی مهمان میآمد اتاق خالی بچه میشد اتاق مهمان. چندبار تصمیم گرفتم در آن اتاق خالی برای مهمانها تخت بگذارم، ولی هربار به تعویقش میانداختم و سعی میکردم فراموشش کنم. آن اتاق خالی اتاق بچه بود و نمیخواستم نقشش تغییر کند.»
حجم
۱۱۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۱۱۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
نظرات کاربران
بنفشه رحمانی در چند جستار جاندار از راههای رفتهاش برای درمان نازایی میگوید. جستارها کوبنده، گزنده و تلخ هستند. احساسات نویسنده لخت و عریان است. این عریانی دست مخاطب را میگیرد تا آخرین کلمه میکشاند. برخلاف روایتهای نویسندههای امروزی افشاها
کتاب فوق العاده خوبی بود و از خوندنش لذت بردم
عنوان کتاب همان اول موضوع را مشخص کردهاست : نازایی همیشه علاقه ام به بچهها منحصر در خوشاخلاقی ها و شیرین کاری هایشان بوده و هست ، به محض بدخلقی و اسکی رفتن روی اعصاب و روان بزرگترها_ که اتفاقا خیلی
جستاری کاملا ملموس،روان،گزندهو واقعی از دنیایی که شاید برای خیلی ازما ناآشنا وگنگ باشد.
خواندنی بود ، روان ، زیبا و موثر
بسیار زیبا ، روان و صمیمانه بود , کلی کیف کردم🤍✨🙌🏽
قلمِ نویسنده با احساس و در عینِ حال واقعگراست. نگاهِ او متمرکز به جزئیات است و همین این اثر را جذاب میکند. اما خواندنش راحت نیست. دردآور است. و شاید برای بار دوم به سراغش نروم و بهکسی پیشنهاد نکنم.