کتاب گلستان یازدهم
معرفی کتاب گلستان یازدهم
کتاب گلستان یازدهم یک عاشقانه آرام نوشتهی بهناز ضرابی زاده است که در دل جنگ اتفاق میافتد. این کتاب خاطرات زهرا پناهی روا، همسر علی چیتسازیان از سرداران شهید استان همدان است. این کتاب در ۱۷ فصل نوشته شده و از زمان تولد فرزند شهید آغاز میشود تا این روزهای راوی ادامه مییابد.
درباره کتاب گلستان یازدهم
گلستان یازدهم جذابیت زیادی برای خواننده دارد. در این کتاب نویسنده به پختگی رسیده است بهطوری که نویسنده تلاش کرده تا با استفاده از تکنیکهای جدید، فضای متفاوتی را برای خواننده ایجاد کند. ایجاد جریان تصورات ذهنی در روایت خاطرات، فضاسازی، حفظ لهجه شخصیتها در کتاب و شخصیتپردازی با استفاده از گفتوگو از جمله تکنیکهایی است که در این کتاب دیده میشود .
این کتاب خاطرات و رفتارهای یک شهید را برای ما روایت میکند، اما با خواندن این کتاب میتوانیم وضعیت خانوادههای شهرستانی را در جنگ بیشتر درک کنیم. خانوادههایی که چندین فرزندشان را به جبهه جنگ فرستادهاند ولی هیچکدامشان برنگشتهاند ولی با این حال در کمال ناراحتی و اندوه، سعی میکنند به آینده امیدوار باشند و راه فرزندان شهیدشان را ادامه دهند. سبک زندگی و نوشتار این کتاب برای دهه شصت میباشد.
فرزند شهید علی چیتسازیان بعد از شهادتش به دنیا میآید و هیچوقت طعم آغوش پدر را نچشیده است. بهناز ضرابی زاده دقیقا کتاب گلستان یازدهم را از همین بخش شروع میکند. این قسمت یکی از جذابترین بخشهای کتاب است که در فصل اول با نام «زندگیام فیلم میشود» نوشته شده است.
چرا باید کتاب گلستان یازدهم را مطالعه کنیم؟
با خواندن کتاب گلستان یازدهم با زندگی شهید چیتسازیان آشنا میشویم و همچنین سعی و تلاش خانوادههای شهرستانی را در جنگ میبینیم و بیشتر درک میکنیم.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب گلستان یازدهم مناسب کسانی است که به خواندن کتابهای خاطرات داستانی و همچنین کتابهای دفاع مقدس علاقه دارند.
درباره بهناز ضرابی زاده
بهناز ضرابی زاده در سال ۱۳۴۷ در همدان بهدنیا آمد. او مسئول آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. او تاکنون سردبیری نشریه استانی جاودانهها، دبیر انجمن داستان دفاع مقدس از سال ۱۳۸۶، عضو شورای نویسندگان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، عضو شورای انتخاب کتاب بنیاد شهید استان همدان، دبیر انجمن داستان سازمان بسیج هنرمندان را بوده است. از دیگر فعالیتهای بهناز ضرابی زاده چاپ حدود دویست و پنجاه اثر داستانی و ادبی می باشد.
او در نخستین جایزه داستان ویژه مخاطبان کودک و نوجوان با موضوع امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی مقام اول را دریافت کرده. بهناز ضرابی زاده در کارنامهی درخشان خود کسب مقامهای اول، دوم، سوم در یادواره شهدای دانشجویی کشور، مقام برتر در کنگره سراسری حضرت زینب (س)، مقام برگزیده در سیزدهمین جشنواره کتاب سال (سلام) به جهت تألیف کتاب آدم برفی، معرفی به عنوان نخبه بسیجی در سال ۱۳۸۸ توسط آموزش و پرورش و سازمان بسیج هنرمندان را دارد.
بهناز ضرابی زاده نویسندهی کتاب دختر شینا نیز است که خاطرات قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی را به تصویر کشیده و جایزه کتاب سال دفاع مقدس را دریافت نموده است.
فهرست کتاب گلستان یازدهم
1. خاطراتم فیلم میشود
2. خواستگاری با چشمهای آبی
3. نامه عاشقانه
4. ماه عسل دوم
5. گلم
6. گلستان یازدهم
7. کاش با سعید آقا نمیرفتیم
8. پردههای بنفش و صورتی
9. سیب گلاب
10. راهکار اشک
11. بافتنی
12. انارهای ترکخورده
13. یه شب زندگی با یه مرد بهتر از صد سال زندگی با یه نامرده
14. ستارۀ پدر
15. مامان دانشآموز
16. پشت ردیف درختها
17. زخم اثنا عشر
تکه هایی از کتاب گلستان یازدهم
داشتیم از جلوی بیمارستان بوعلی میگذشتیم، گفتم: «علی آقا، تا چند ماه دیگه بچهمون اینجا به دنیا میآد.»
با تعجب پرسید: «اینجا؟»
گفتم: «خب، آخه اینجا بیمارستان خصوصیه، بهترین بیمارستان همدانه.»
علی سرعت ماشین را کم کرد و گفت: «نه، ما به بیمارستانی میریم که مستضعفین اونجا میرن. اینجا مال پولداراست. همه کس وسعش نمیرسه بیاد اینجا.»
توی ماه هشتم بارداری بودم و حالم اصلاً خوب نبود. عصر پنجشنبه دهم دیماه ۱۳۶۶ بود. وقت و بیوقت درد میآمد به سراغم. وصیت علی آقا را به همه گفته بودم. آن روزها خانۀ مادرشوهرم پر از مهمان بود و دوروبرمان شلوغ. مادر هم آنجا بود. تا گفتم حالم خوب نیست، ماشین گرفت و به بیمارستان فاطمیه، که بیمارستانی دولتی بود، رفتیم. همین که وارد بیمارستان شدیم، خبر مثل بمب همه جا صدا کرد: «بچۀ شهید چیتسازیان داره به دنیا میآد.»
کارکنان بیمارستان به هول و ولا افتاده بودند، دوروبرم پر شده بود از پرستار و دکتر. خیلی زود خبر توی شهر پخش شد. مردم به بیمارستان تلفن میزدند و احوال من و بچه را میپرسیدند. مادر، که تمام مدت بالای سرم بود، مجبور میشد گاهی برود و تلفنها را جواب بدهد. با اینکه دکترها گفته بودند آثاری از زایمان دیده نمیشود، رئیس بیمارستان دستور داده بود بستری شوم.
اصرار کردم بگذارند به خانه بروم. اجازه مرخصی ندادند. چند ساعت بعد دوباره حالم بد شد و درد امانم را برید. مادر دست پاچه شده بود. چند بار این اتفاق تکرار شد. هر بار چند پرستار دورم حلقه می زدند و بعد از معاینه سر تکان میدادند و با ناامیدی همان حرفهای قبلی را تکرار میکردند.
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
نظرات کاربران
خیلی خرسندم از اینکه "خدا" نیستم! چون حل بعضی از معادلات خیلی سخته... نمیدونم واقعا، خانوادهی شهدا بیشتر سختی کشیدن و میکشن یا خود شهدا؟ خدا به هر دوشون اجر بده . در یک کلام: لذیذ بود!
ممنونم از طاقچه بخاطر قرار دادن این کتاب زیبا مقداری از کتاب را مطالعه کرد مثل همیشه قلم خانم ضرابی زاده حرف نداشت. تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «گلستان یازدهم» در مراسم ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت که در حسینیهی
"من رو با خودت ببر! علی، منم میخوام باهات بیام. به همین زودی خسته شدم. طاقت دوریت رو ندارم. کاش اینقدر خوب نبودی! کاش اقلاً اذیتم کرده بودی!" 📚گلستان یازدهم خاطرات شهید علی چیت سازیان که از همان اول با ماجرای لطیف
نسخه چاپی رو خوندم.اونجا که شهیدچیت سازیان در خواب دوست شهیدشون رو دیدند و پرسیدند راهکار شهادت چیه و ایشونم گفتند راهکارش اشکه اشک؛ واقعا زیبا بود.متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب:((این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر
نکته طلایی کتاب های روایت زندگی شهدا، ادبیات روایت زندگیه، که بسیارلذت بخش بود. زندگی شهدا قطعا زیباست، اما روایت برخی کتاب ها زیاد به مذاق من خوش نیومده . . نوع زندگی هم خب دلنشینه، البته نه برای هر کسی، این روزا زندگی
بعد از ایمان به خدا نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست. پیامبر اکرم«ص» . به نظرم خانمِ پناهی عزیز گوشه ای از پاداش های اخلاص و ایمانِ شهید چیت سازیان هستند.بانویی که جانانه پایِ آرمان های همسرش موند و هیچگاه اعتراض
دوستتت دارم شهید چیت ساز مهربوووووون
کتاب خوشمزه و تلخی بود...یک پارادوکس بی نظیر در کتابی با روایتی بی نظیر
عالیه
هم تعریف کتاب را زیاد شنیده بودم هم نام شهید چیت سازیان را.تصور نمیکردم این چنین کتاب جذابی باشه.حقیقتا این حجم از جذابیت را فقط میشه در خاطراتی با این سبک مشاهده کرد. تصمیم دارم تا قبل از ماه رمضان,"بهشت مسموم"را