دانلود و خرید کتاب راه شاهی آندره مالرو ترجمه سیروس ذکاء
تصویر جلد کتاب راه شاهی

کتاب راه شاهی

نویسنده:آندره مالرو
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب راه شاهی

کتاب راه شاهی نوشتهٔ آندره مالرو و ترجمهٔ سیروس ذکا است. انتشارات ناهید این رمان فرانسوی بر اساس رویدادهای واقعی را منتشر کرده است.

درباره کتاب راه شاهی

کتاب راه شاهی که اولین بار در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، دومین رمانی است که آندره مالرو در آن از ماجراها و حوادثی که در آسیا و خاور دور بر او گذشت، نوشته است. سفرهای این نویسنده به آسیا غالباً به‌منظور تحقیقاتی دربارهٔ هنرهای بومیِ آن مناطق و به دست‌آوردن حجاری‌هایی از معابد قدیم بود. این کتاب دربارهٔ یکی از همین سفرها است. در سال ۱۹۲۳ مالرو به‌همراه همسرش و دوستی صمیمی‌اش راهیِ کامبوج شد تا آثار تاریخی آن سرزمین را کشف کند؛ آثاری که بیشترشان ناشناخته مانده بود. آن‌ها بعضی از ویرانه‌های معابد را پیدا کردند. جداکردن لوح‌ها و بردنشان کار آسانی نبود؛ اره‌های دستی در سنگ خارا فرو نمی‌رفت و می‌شکست؛ پس مجبور شدند با قلم حجاری به آن بپردازند و کارشان چندین شب طول کشید. بعد از آن گرفتار ژاندارم‌ها شدند و حجاری‌هایشان توقیف شد. مالرو و دوستانش به دادگاه احضار و به سرقت محکوم شدند. این حکم مالرو را بسیار خشمگین کرد. او می‌دید که در اطرافش و نیز در نزد عتیقه‌فروشان و بعضی از خانه‌های کارمندان فرانسوی، تعداد بسیاری اشیای هنریِ تاریخی وجود دارد و هیچ‌کس دربارهٔ منبع آن‌ها سؤالی مطرح نمی‌کند؛ توطئه‌ای سیاسی در کار بوده است. در گیرودار همین اتفاقات بود که مالرو تعهدی سیاسی برای خود اختیار کرد و دست به مبارزه‌ای مداوم علیه استعمار زد. او شاهد بی‌عدالتی‌ها و ستم‌هایی بود که بومیان آن سرزمین متحمل می‌شدند. او زندگی منظم و حمایت‌شدهٔ برآمده از آرمان‌های سنتی و بورژوایی را نوعی مرگ روح می‌خواند. مالرو سرنوشت بشر را در رویارویی با مرگ می‌داند و در این کتاب، منظرهای مختلف مرگ را از خلال سه شخصیت این سرگذشت به نمایش درمی‌آورد؛ «گرابو»، «پِرکِن» و «کلود وانک». با آندره مالرو همراه شوید. او در رمان راه شاهی، سرنوشت انسان را در رویارویی با مرگ، تقابلش برای رهایی از آن و جستن راهی برای غلبه بر آن به نمایش درآورده است.

خواندن کتاب راه شاهی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ فرانسه و قالب رمان بر اساس رویدادهای واقعی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آندره مالرو

آندره مالرو در ۳ نوامبر ۱۹۰۱ در پاریس به دنیا آمد. او نویسنده، منتقد هنری و سیاست‌مداری فرانسوی بود. به مدرسهٔ زبان‌های شرقی رفت. دانش‌آموز خوبی نبود و نتوانست سال آخر دبیرستان را به پایان برساند. با شروع جنگ داخلی اسپانیا به نیروهای جمهوری‌خواه پیوست و خلبان شد. در جنگ جهانی دوم رانندهٔ تانک بود و دستگیر شد، ولی توانست فرار کند و به نیروهای مقاومت فرانسه بپیوندد. در ۱۹۴۴ گشتاپو او را دستگیر کرد، ولی زنده ماند و با کمک نیروهای مقاومت آزاد شد. شارل دوگل او را به سمت وزیر اطلاع‌رسانی منصوب کرد. در این دوره آثاری درمورد هنر و فرهنگ منتشر کرد. از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴، کتاب سه‌جلدی «موزهٔ خیالی پیکرتراشی جهان» را به چاپ سپرد. در سال ۱۹۵۸ هنگامی که دوگل دوباره قدرت را به دست گرفت، مالرو وزیر فرهنگ فرانسه شد. در این سمت او به تأسیس خانهٔ فرهنگ در سراسر فرانسه پرداخت. آندره مالرو در طول عمر ۷۵سالهٔ خود به کشورهای گوناگونی سفر کرد و در این سفرها، بیش از همه شیفتهٔ تمدن کهن ایران و شهر زیبا و دیدنی اصفهان شد.

بخشی از کتاب راه شاهی

«از نو شب‌ها و از نو روزها ــ همراه مرگ و «کلود» ـ در میان گرما و پشه‌ها که گویی از زانوی دردمند بیرون می‌آمدند. پامال از این لَختی و بی‌حالی در امتداد جنگل، از این توالی درهم برهم محوطه‌های بی‌درخت و گیاهانی که جانشین گیاهان روز و شب می‌شدند، از این دنیایی که شب‌ها اینک در آن، مثل برگ‌ها، طویل‌تر می‌شد ــ دنیایی که حتی زمان نیز در آن می‌پوسید. نقاط بی‌درخت به هم نزدیک‌تر می‌شدند چنان‌که گویی سرانجام جنگل از ریشه کنده‌شده، جای خود را به روشنایی می‌دهد. امّا «پرکن» می‌دانست که اینجا منطقه درّه بزرگ است و دوباره موجی از جنگل روی بدن میخکوب شده و اراده به تاراج‌رفته‌اش خواهد افتاد. اراده‌ای که امید در آن، در میان عوعوی سگان وحشی و گرمای نفرت‌بار نیش حشرات گم می‌شد. گفته بود چند دقیقه کفشش را از پایش درآورند: عضلات پا مثل جگر سرخ و تا لبه چرم کفش، مثل آنکه خال‌کوبی شده باشد، پر از نیش حشرات بود. همراه درد و خارش و پوسیدگی، همراه فریاد تمام نشدنی میمون‌ها و شاخه‌های درهم پیچیده که از وقتی به طرف «لائوس» یا منطقه خود او پیش می‌رفتند، در مقابل هر روزنی از جنگل دوباره می‌دید، زندگی «استی‌ینگ» های رانده شده، مثل مراحل پایانی تجزیه و پوسیدگی، اعماق درّه را پر می‌کرد و از آن بیرون نمی‌آمد. بعد از تحویل سبوها و پس‌گرفتن «گرابو» و فرستادنش به بیمارستان بانکوک، ستون سرکوب، همراه سربازانی که از پیکان‌های جنگ و دام‌ها، مجروح شده بودند، به دهکده حمله کرده، دروازه را منفجر و اطاقک‌ها را به ضرب نارنجک، با خاک یکسان کرده بود: چیزی جز توده نعش‌ها و خوک‌های سیاه که در میان سبوهای خرد و خاکشی شده پرسه می‌زدند و شکم‌های شکافته پوشیده از جانوران باقی نمانده بود... «استی‌ینگ» ها در حال فرار، دهکده‌ها را زیر پا می‌گذاشتند و ستونی که آن‌ها را تعقیب می‌کرد، در قسمت‌های انبوه جنگل، افراد زیادی را، به‌خصوص بر اثر عفونت جراحت، از دست می‌داد. سربازهای چریک، از بیمارانی که بر اثر نارنجک به‌جا مانده بودند و کسانی که با سرنیزه مجروح شده بودند، مواظبت می‌کردند. مهاجرت مردم، جنگل را مثل هجوم حیوانات به نقاط آب‌دار، جارو می‌کرد. مهاجران بی‌آنکه ظاهر اخموی جنگل را بهم بزنند، به‌سوی شرق پیش می‌رفتند، ولی شب‌ها، ستون‌های بلند و عمودی آتش در هوای بی‌حرکت، حکایت از توقف راه‌پیمایی حماسه‌وار قبیله‌ها بر پهنه بی‌نهایت درختان داشت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

حجم

۱۶۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان