دانلود و خرید کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند نغمه ثمینی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند اثر نغمه  ثمینی

کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند

نویسنده:نغمه ثمینی
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند

کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند نوشتهٔ نغمه ثمینی است. نشر نی این نمایشنامهٔ اقتباسیِ ایرانی را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی جلد ۲۱ از مجموعهٔ «دور تا دور دنیا» است.

درباره کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند

کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند حاوی یک نمایشنامهٔ ایرانی است. نغمه ثمینی این نمایشنامه را به‌وسیلهٔ اقتباس از یکی از داستان‌های شاهنامهٔ ابوالقاسم فردوسی به رشتهٔ تحریر در آورده است؛ داستان سیاوش. نویسنده توضیح داده است که روزی ایده‌ای از فاصلهٔ میان خطوط سرک کشید؛ درست از همان جایی که شاهنامه به‌سرعت از کنارش می‌گذرد و جایی که خیال‌انگیزترین گوشهٔ داستان سیاوش بوده است؛ گذر از آتش. در داستان این نمایشنامه وقتی سیاوش وارد آتش می‌شود، با موقعیت‌ها و شخصیت‌های گوناگونی روبه‌رو می‌شود. عنوان بخش‌های این نمایشنامه عبارت است از «آستانهٔ آتش»، «سفر آتش» و «پس از آتش». نغمه ثمینی این کتاب را با شعر «شهر آرام می‌خفت» (سرودهٔ «ژَک برِل» و ترجمهٔ «تینوش نظم‌جو») آغاز کرده و با یک پس‌گفتار به پایان رسانده است. نمایشنامهٔ اسب های آسمان خاکستر می بارند در تابستان، پاییز و زمستان ۱۳۸۴ نوشته شده است. «تینوش نظم‌جو» آن را به فرانسه ترجمه کرده و سرانجام در بهمن و اسفند همان سال با دو بازیگر ایرانی و فرانسوی بر روی صحنه رفته است.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره نغمه ثمینی

نغمه ثمینی در سال ۱۳۵۲ به دنیا آمده است. او نمایشنامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس، مدرس دانشگاه و پژوهشگری ایرانی است. نغمه ثمینی دانش‌آموختهٔ کارشناسی ادبیات‌نمایشی، کارشناسی‌ارشد سینما و دکتری پژوهش هنر (اسطوره و درام) از دانشگاه‌های تهران (پردیس هنرهای زیبا) و تربیت مدرس است. نمایشنامه‌های او در ایران و کشورهای دیگری از جمله هندوستان، انگلستان، آمریکا و فرانسه روی صحنه رفته است. او از سال ۱۳۸۲ در مقام فیلم‌نامه‌نویس نیز مشغول به کار شد. از فیلم‌نامه‌های او که برخی به‌صورت مشترک نوشته شده می‌توان به «خون‌بازی»، «حیران»، «یک جرعه خون تازه»، «سه زن» و مجموعه سریال «شهرزاد» اشاره کرد. او در هشتمین دورهٔ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی و برای نگارش نمایشنامهٔ «خانه» به‌عنوان بهترین نمایشنامه‌نویس انتخاب شد. دیگر نمایشنامه‌ها و کتاب‌های او عبارتند از «اسب‌های آسمان خاکستر می‌بارند»، «دیو جغرافی و دست‌های دکتر زمل وایس»، «شکلک»، «خواب در فنجان خالی»، «چهار دقیقه و همان چهار دقیقه»، «افسون معبد سوخته»، «زبان تمشک‌های وحشی»، «بچه»، «اینجا کجاست؟» «سه جلسه تراپی»، «هیولاخوانی»، «نگاهمان می‌کنند»، «بر اساس دوشس ملفی» (نویسندگی مشترک با محمد رضایی‌راد)، «به گزارش زنان تروا» (نویسندگی مشترک با محمد رضایی‌راد) و کتاب نظری «تماشاخانهٔ اساطیر»، سفرنامهٔ «من سندبادم تو مسافر» و کتاب نظری «جنگ‌ها و بدن‌ها».

بخشی از کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند

«تاریکی. تنها صدای مادیان و سیاوش.

صدای سیاوشمن خاکسترم؟

صدای مادیاننه!... و من؟

صدای سیاوشتو هنوز اسبی.

صدای مادیان (شادمان.)

تو پاک بودی. از آتش گذشته‌ای اما خاکستر نیستی.

سیاوش:حالا ما کجاییم یعنی؟

مادیان:در قلب آتش.

نور ناگهانی. فضایی وهم‌آلود. زمین و آسمان و گرداگرد فروخفته در یک سرخی مرموز. جلوتر از همه صلیبی کج و معوج بر زمین استوار شده. آن میان، طناب‌های سرخ آویخته، و در انتها انگار ریشه برآمده و قطور درختی همه‌جا را پوشانده. از دور و اطراف آوای موسیقی بدوی به گوش می‌رسد و ناله‌هایی پراکنده انگار کسانی به سوختن در آتش عذاب می‌کشند. سیاوش و مادیان سربرمی‌کشند. آرام و با طمأنینه. ناباور به اطراف می‌نگرند. نور بر صلیب. سربازی بدون سر بر آن مصلوب شده. او لباس سربازی پاره و خون‌آلودی به تن دارد. سازی بدوی در دستانش، که به سختی آن را می‌نوازد و همراهش آوازی محزون می‌خواند به زبانی ناشناس.

سرباز بدون سر:از من داخل شهر آلام می‌شوند.

از من سوی رنج ابدی می‌روند.

از من پا به جرگه گمشدگان می‌گذارند.

که هر زخم من دروازه‌ای‌ست به دوزخ...

سیاوش (ناگهان برمی‌خیزد.)

گوش کن! آوای محزون خواب‌هایم...

(با سرباز هم‌آوا می‌شود.)

که هر زخم من دروازه‌ای‌است به دوزخ!

سرباز بدون سر (به زبان ناآشنا.)

چه دیر آمدی سردار... شراب که انداخته بودم برایت از خون انگورهای به‌بارنشسته خوشه‌های کهن، حالا هزارساله است...

سیاوش (با بهت به سرباز.)

سرت... سرت سرباز...

(به مادیان.)

روی گردنش هیچ نیست! هیچ!

سرباز بدون سر (قهقهه می‌زند، با خشمی پنهان.)

نمی‌شود سرم را خودم بلعیده باشم؟! گرسنگی سردار... جنگ که می‌شود، طاعون می‌آید. طاعون که می‌آید، قحطی می‌شود. قحطی که می‌شود، گرسنگی می‌آید. گرسنگی که می‌آید یک مرد می‌رسد به جایی که دست و پای سرد مردار را به نیش می‌کشد، با پوست و خون و استخوان. دیگر چه رسد به مغز گرم و خوش‌گوشت خودش!... حالا می‌ماند این‌که چطور دهان خودش را ببلعد؟! این هم سخت نیست اگر یک سردار بالای سرت بایستد و فرمان دهد که سرباز مغزت را ببلع.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۳ صفحه

حجم

۳۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۳ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان