کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون
معرفی کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون
کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون نوشتهٔ صالح نجفی و ویراستهٔ رضا رحمتی راد است و نشر لگا آن را منتشر کرده است. صالح نجفی در جلد نهم مجموعهٔ فیلم به مثابه فلسفه سراغ فیلم راشومون رفته است.
درباره کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون
مجموعهٔ «فیلم بهمثابهٔ فلسفه» کوششی است برای تأمل در آنچه فیلمها بیان میکنند و با ذات سینما نسبت دارد. و البته که میتوان گفت تأمل در سینما، به تعبیری، تأمل در همهچیز است: تأمل در نحوهٔ ادراک دنیایی که در آن زندگی میکنیم و کمتر چیزی در آن یافت میشود که بهنحوی با سینما مرتبط نباشد. صالح نجفی در این مجموعه این بار سراغ فیلم مشهور راشومون رفته است.
فیلم راشومون نقطهٔ عطف برخورد جهان غرب با سینمای بهاصطلاح غیرغربی است. وقتی این فیلم در سال ۱۹۵۱ در جشنوارهٔ ونیز پخش شد و جایزه گرفت، تماشاگران دریافتند با مدیومی که تا پیش از این بهتمامی غربی تصور میشد، میتوان کارهای دیگری هم کرد. میتوان در روایت خطی فیلم دست برد و آن را خلاف روندی دائمی و ثابت نشان داد. راشومون در سال ۱۹۵۰، پنج سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ساخته شد و در سال ۱۹۵۱ در جشنوارهٔ ونیز به نمایش درآمد و جایزهٔ اصلی (شیر طلایی) را از آن خود کرد. در سال ۱۹۵۲ جایزهٔ بهترین فیلم خارجی اسکار را برد و به این ترتیب، بهعنوان فیلمی کلاسیک در غرب شناخته شد. بعد از این اتفاق هر فیلمی که آکیرا کوروساوا یا سایر کارگردانهای عموماً ناشناختهٔ ژاپنی میساختند، در غرب مخاطب خود را داشت و بدیناعتبار باید گفت راشومون راه را برای حضور سایر فیلمهای ژاپنی باز کرد و دروازهای بود برای دیدهشدن این فیلمها در دنیای غرب.
فیلم کوروساوا در نگاه نخست روایتگر سه واقعهٔ وحشتناکِ راهزنی، تجاوز و مرگی خشونتبار است که بهظاهر سه محور اصلی فیلم قلمداد میشوند. با اینهمه، این فیلم نه دربارهٔ سه اتفاق هولناک، بلکه دربارهٔ «نسبیبودنِ حقیقت» است. فیلمی با چهار روایت متعارض (Conflicting) از واقعهای واحد، از زبان چهار راوی که حرفهایشان به یک اندازه باورکردنی (یا باورنکردنی) است.
خواندن کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران، منتقدان و دوستداران سینما پیشنهاد میکنیم. پژوهشگران فلسفه نیز از این کتاب بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب فیلم به مثابه فلسفه؛ راشومون
«مردی عامی برای گریز از باران شدید به دروازهٔ تخریبشدهٔ شهر راشومون پناه میبرد. قبل از او یک هیزمشکن (تاکاشی شیمورا) و یک راهب (مینورو چیاکی) نیز در آن محل پناه گرفتهاند، مبهوت روی چوبی نشستهاند و انگار چیزهایی با خود زمزمه میکنند که کنجکاوی مرد عامی را برمیانگیزد: «چه شده؟ در مورد چهچیز حرف میزنید؟» آنها پاسخ میدهند که با چشمان خود جریانی بسیار عجیب و باورنکردنی دیدهاند.
ابتدا روایت هیزمشکن را در فلاشبک تماشا میکنیم. او که سه روز پیش، برای جمعآوری هیزم، در مسیر جنگل با جسد مردی سامورایی (ماسایوکی موری) مواجه شده و بیدرنگ این موضوع را به مأموران خبر داده است، امروز به دادگاه احضار شده تا آنچه را شاهدش بوده نقل کند.
پس از روایت هیزمشکن در صحنهٔ دادگاه، راهب شروع به سخنگفتن میکند. او نیز طبق آنچه در فلاشبک میبینیم، سه روز پیش حوالی ظهر در جاده، زنی (ماچیکو کیو) را سوار بر اسب دیده که بههمراه یک مرد سامورایی مسلح به شمشیر و تیروکمان سفر میکردند.»
حجم
۱۱۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه
حجم
۱۱۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه