کتاب اصل گرایی
معرفی کتاب اصل گرایی
کتاب اصل گرایی نوشتهٔ گرگ مک کیون و ترجمهٔ فریبا جعفری نمینی است. انتشارات نسل نواندیش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب اصل گرایی
کتاب اصل گرایی به شما کمک میکند تا با جستوجویی هدفمند و منضبط و با کار کمتر به نتایج بیشتر برسید. این کتاب که در ۲۰ فصل نوشته شده، درمورد انجام کارهای درست است. این اثر حاوی یک استراتژی مدیریت زمان یا یک تکنیک بهرهوری نیست؛ بلکه یک نظم و انضباط سیستماتیک است برای تشخیص آنچه کاملاً ضروری است؛ بنابراین با مطالعهٔ این اثر میتوانیم بالاترین سهم ممکن را درمورد چیزهایی که واقعاً مهم است، کسب کنیم. گرگ مک کیون به ما مهارت انتخاب و معاوضه را میآموزد. یک فرد اصلگرا دقیقاً میداند که زمان و توانش را چگونه و کجا خرج کند و میداند بایستهگرایی بدون چشمپوشی اساساً معنای خود را از دست میدهد. در زندگی چیزهای اندکی وجود دارند که واقعاً ارزشمند هستند. اصلگرایی به شما میگوید که عمدهٔ تلاشتان باید صرف یافتن این امور شود؛ همچنین به همین دلیل است که باید به خاطر بسپارید که شما به عنوان یک انسان نمیتوانید همهٔ کارها را انجام دهید و یا همهچیز را داشته باشید. با پذیرش این امور، با خود صادقتر خواهید بود و انتظارات واقعبینانهتری خواهید داشت.
خواندن کتاب اصل گرایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ مدیریت پیشنهاد میکنیم.
درباره گرگ مک کیون
گرگ مک کیون در سال ۱۹۷۷ در شهر لندن در انگلستان به دنیا آمد. او فارغالتحصیل رشتهٔ مدیریت ارشد کسبوکار (Master of Business administrations - MBA) از دانشگاه معتبر استنفورد است، اما پیش از آن در رشتههای روزنامهنگاری و ارتباطات تحصیل کرده است. گرگ مک کیون نویسندهٔ کتابهای خودیاری و انگیزشی است. مخاطب آثار او کارآفرینان، کارمندان و دانشجویان هستند. او یک شعار خلاقانه برای فعالیتهایش طراحی کرده و به مخاطبان خود یادآوری میکند تا در دنیای شلوغ و پر سروصدای امروز، آن سبک زندگی را برای خود خلق کنند که ارزش زیستن، داشته باشد!
مککیون در همهٔ پلتفرمهای مجازی در دنیای امروز فعالیت دارد و محتواهایی ارزشمند و کاربردی تولید میکند. بهطور کلی زندگی حرفهای گرگ مک کیون وقف جوابدادن به این پرسش شده است که چه عامل یا مجموعه عواملی وجود دارد که نهایتاً باعث میشود بعضی از تیمها و کسبوکارشان بدرخشند و به قلههای بالاتری صعود کنند، اما این اتفاق برای بخش زیادی از افراد و کسبوکارها نیفتد و شکست بخورند. سبک و شیوهٔ منطقی و مدرنی که این نویسنده در کتابهایش برای انتقال مفاهیم دارد، باعث شده که هر کتاب او پس از هر بار انتشار تا مدتها در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز و وال استریت ژورنال قرار داشته باشد؛ به علاوه او یک سخنران قابل و سرشناس به شمار میرود و در کشورهای بسیاری مثل استرالیا، ایرلند، ایتالیا، بلغارستان، چین، کانادا، هند، انگلستان و ژاپن برای چند صدهزار مخاطب سخنرانی کرده است. تأثیر کتابهای گرِگ بر زندگی حرفهای مخاطبانش چنان زیاد بود که خیلی زود سروصدای شهرت کتابهای او به شبکههایی مثل اِنپیآر، اِنبیسی و فاکس هم رسید و با نویسندهٔ کارآفرین این کتابها مصاحبه کردند و مجلههای معتبری مثل فست کامپانی، فورچون، پالیتیکو و اینک جلد خود را به او اختصاص دادند.
کتاب «اصلگرایی» و کتاب «آسودهگرایی» از آثار مکتوب گرگ مک کیون هستند.
بخشی از کتاب اصل گرایی
«سپس جین یونگ درخواست فوری دیگری از مدیرش دریافت کرد که باید پیش از جلسۀ هیئتمدیره آن را به پایان میرساند. در چندین سال همکاریاش با هیوری، جین یونگ هرگز به او «نه» نگفته بود؛ حتی زمانی که پاسخ مثبت دادن زندگیاش را بهطور موقت دچار تلاطم میکرد (که اغلب به همین منوال بود). تا اینجا جین یونگ ساعتهای بیشماری را به انجام هر درخواست و کار اختصاص و آنها را بهشکلی کامل و دقیق ارائه داده بود، آنهم بدون توجه به چیزهایی که هر بار لازم بود قربانی کند، اما این بار او تردید نکرد و به مدیرش گفت: «نه». او تصمیم گرفت بهجای پوزش یا دفاع بیش از حد از خودش، پاسخش را بهسادگی اعلام کند: «من برای زمان عروسیام برنامهریزی کردهام، سخت کار کردهام و حق دارم بدون هیچگونه احساس گناهی این زمان را برای خودم داشته باشم.»
سپس چیزی شگفتانگیز رخ داد. اعضای دیگر تیم نیز همه به این درخواست «نه» گفتند و هیوری ناچار بود بهتنهایی این کار را انجام دهد. در ابتدا هیوری بهشدت عصبانی بود. برای انجام دادن این کار باید یک هفتۀ کامل کار میکرد و از این بابت اصلاً حال خوبی نداشت، اما پس از آنکه چند روز کار کرد، متوجه نقایص مختلفی در روشی که از آن استفاده میکرد شد. او خیلی زود فهمید که اگر میخواهد بهعنوان یک مدیر، مؤثرتر عمل کند، باید افسار را به دست بگیرد و با تکتک اعضای تیم درمورد انتظارات، مسئولیتپذیری و نتایج شفافسازی کند. در پایان، او از جین یونگ به این دلیل که به او کمک کرده بود تا خطاهای رفتاری غیرسالم تیم را ببیند و برای تغییر فضایی فراهم کرده بود، قدردانی کرد. با ایجاد مرزها، جین یونگ نهتنها چشمان مدیر خود را به دینامیکهای ناپایدار تیم باز و فضایی برای تغییر ایجاد کرد، بلکه این کار را به نحوی انجام داد تا احترام و قدردانی دائمی مدیرش را جلب کند.
ناپایداری مرزها، عارضۀ شایع این دورۀ غیراصلگرایی است که در آن به سر میبریم. امروزه تکنولوژی باعث میشود که مرزهای کار و خانواده بهطور کامل از بین بروند. امروزه برای انتظاراتی که مردم از ما برای در دسترس بودن برای کار دارند، مرزی وجود ندارد. (چندی پیش، تماسی از دفتر کار یکی از مشتریانم داشتم که از من میخواستند که صبح شنبه با هم جلسه داشته باشیم، درحالیکه برای برگزاری این جلسه هیچ اضطرار خاصی وجود نداشت و آنها بههیچوجه به این نکته توجه نکرده بودند که شنبه روز کاری نیست. از خودم میپرسیدم نکند شنبهها دیگر تعطیل نیست؟!) بسیاری از مردم نمیدانند که مشکل فقط این نیست که مرزها کمرنگ شدهاند؛ کار به شیوۀ ناشیانهای به داخل خانواده نفوذ کرده است. بهندرت میتوان تصور کرد که صاحبان شرکتهای بزرگ راضی شوند که کارکنانشان روز دوشنبه صبح بچههای خود را به محل کار بیاورند، اما به نظر میرسد که برای این افراد ایرادی ندارد که از کارمندانشان انتظار داشته باشند که روز شنبه یا یکشنبه به محل کار بیایند یا در پروژهای کار کنند.»
حجم
۷۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۷۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه