دانلود و خرید کتاب شاگرد شمس بودن هاکان منگوچ ترجمه شهرزاد صدر
تصویر جلد کتاب شاگرد شمس بودن

کتاب شاگرد شمس بودن

نویسنده:هاکان منگوچ
انتشارات:نشر گویا
امتیاز:
۲.۲از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شاگرد شمس بودن

کتاب شاگرد شمس بودن نوشتهٔ هاکان منگوچ و ترجمهٔ شهرزاد صدر است. نشر گویا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی عرفانی و انگیزشی.

درباره کتاب شاگرد شمس بودن

هاکان منگوچ گفته است که هر چیز در زمان خود رخ خواهد داد. کتاب شاگرد شمس بودن که در ۱۴ بخش نوشته شده، بر مبنای آموزه‌های شمس تبریزی، استاد عالی‌قدر مولانا است. با مطالعهٔ این اثر از تعالیم شمس الهام گرفته و مسیر حرکت خود را با زیبایی و درستی و درعین‌حال با آرامش و لذت از زندگی پیش ببرید. در این کتاب یاد می‌گیرید که اگر در مسیر خوشبختی و شادی به هم کمک کردید، شادتر و خوشبخت‌تر می‌شوید و می‌آموزید که به‌قدر نیاز مصرف کنید و ذهن و روحمان را با تلنبارکردن اشیا و اطلاعات سنگین نکنید تا انرژیتان هدر نرود نیز و یاد می‌گیرید زندگی در این عالم همراهیِ اضداد است و ضدها در کنار هم هستی را زیبا و کامل می‌کنند. به قول شمس تبریزی، در حال‌بودن را دوباره به خاطر می‌آوریم.

خواندن کتاب شاگرد شمس بودن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های عرفانی - انگیزشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هاکان منگوچ

هاکان منگوچ نوازنده و نویسنده‌ای ترک‌زبان است که در کتاب‌هایش از عرفان، زندگی و طریق زندگی پرده برداشته است. آرامش و احساس غرقگی از ویژگی‌های بارزی است که از دیدن ویدیوهای سخنرانی این نویسنده، به دست می‌آورید. کودکی هاکان در شهر نسبتاً کوچک بورسا گذشت، اما کمی بعد به استانبول نقل‌مکان کرد. هاکان همان‌طور که از کودکی به‌سمت نواختن سازهای پیانو و نی کشیده شد، در اوایل نوجوانی به خواندن کتاب‌های معنوی که در کتابخانهٔ خانه وجود داشت هم علاقه نشان می‌داد. آثار منگوچ در دنیای ادبیات بیشترین شباهت را به آثار «پائولو کوئیلو» دارد. او به هر شکلی که بتواند، مفاهیم ارزشمندی را که به آن‌ها باور دارد، به زبان‌های طرفدارانش (ترکی، انگلیسی، فارسی و...) منتشر می‌کند. او را در اغلب شبکه‌های اجتماعی با محتواهایی آرامش‌بخش و معنوی که تولید می‌کند، می‌توان یافت:

هاکان منگوچ در کتاب «هیچ ملاقاتی تصادفی نیست»، با بیانی ساده و روایتی داستانی، به شرح سفری ۷روزه می‌پردازد که یک عارف صوفی‌مسلک به‌همراه یک دختر رهسپار سفری دور می‌شوند. هر دوی آن‌ها با دست خالی راهی شده‌اند و در این سفر تجربیاتی کسب می‌کنند که باارزش‌تر از هر باروبنه‌ای است. از طرف دیگر این ۲ مسافر، این جهان و زبان آن را به‌شکلی عمیق‌تر درک می‌کنند که پیش از تن‌دادن به این سفر به‌هیچ‌وجه ممکن نبود. «دلت که پاک باشد»، کتاب بعدی منگوچ، بیشتر از اینکه جنبهٔ داستانی داشته باشد، روایتی است که از سفر تحقیقاتی خود به آفریقا داشته است. این کتاب به سفرنامه‌ای جذاب شباهت دارد که در آن مسافری درک و دریافت خودش از وقایع سفرش و هم‌نشینی با صوفی‌های آفریقا را آورده است. کتاب «من نی هستم» یک سفر معنوی به درون است. خواننده همراه با یک نوازندهٔ نی که نویسنده‌ٔ کتاب است، رهسپار سفری درونی می‌شود و سر از سازوکار نی و شباهتش به وجود و خلقت آدمی درمی‌آورد. کتاب «۲۱ قانون مولانا» نیز حاوی سؤال‌وجواب‌کردن مولانا جلال‌الدین بلخی است؛ پدر معنوی تمام کسانی است که به‌دنبال عرفان و صوفی‌گری هستند. در این کتاب هاکان مگنوچ با ریزبینی و زیرکی خاص خود به‌سراغ سؤال‌هایی اساسی و بنیادین رفته و در تفکری که مولانا آن را بنا نهاده، به‌دنبال جواب‌‌هایی می‌گردد که با جهان امروزی در تناسب باشد. «دلت که پاک باشد، داستانت پایان خوشی خواهد داشت» نام کتاب دیگری از این نویسنده است.

بخشی از کتاب شاگرد شمس بودن

««همیشه همین کار را می‌کند، اصلاً نمی‌داند که چقدر نگران می‌شوم، من فقط نگرانش هستم، اصلاً نمی‌توانم حواسم را جمع کنم، چرا این‌قدر کارش طول کشیده، حتماً مشکلی پیش‌آمده، اما چرا این‌قدر طولانی شده، حداقل یک پیام هم نمی‌دهد، از بس‌که بی‌مسئولیت است، مگه همیشه همینطور نبوده؟ مگر تا حالا برای من چه‌کار کرده، هیچ کاری برایم انجام نداده، دائم من تلاش کرده‌ام، من رابطه را حفظ کرده‌ام، خسته شدم، چقدر من باید جای دو نفری تلاش کنم، در عوض چه شده؟ هیچی، منتظرم تا به من تلفن بزند، انگار زنگ بزند چه اتفاقی قرار است بیفتد. حالا فهمیدم که حالش خوب است چه‌کار کنم، انگار زندگی‌ام بهتر می‌شود، مثلاً او کیست که این‌قدر زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار داده؟ تقصیر خودم است، خودم را بی‌ارزش کردم، حالا این‌طوری شده که وقت آن را ندارد که یه زنگ به من بزند. حالا اگر من بودم با من قهر کرده بود، چون خودش را باارزش می‌داند و برای من ارزش قائل نیست. بهتر است جرئت اتمام رابطه را داشته باشم، این‌طوری که نمی‌شود. آیا اگر رابطه تمام شود خیلی دلم برایش تنگ می‌شود؟ نکند پشیمان شوم؟ به مردم چه بگویم؟ همه مرا مقصر خواهند دانست، از قضاوت متنفرم. من محتاج هیچ‌کسی نیستم، خصوصاً چنین آدم بی‌مسئولیت و احمقی. می‌توانم این را ثابت کنم و آدم‌های جدیدی را وارد زندگی‌ام کنم، من هم دیگر به او زنگ نخواهم زد، نگران بماند بهتر است، او دنبال من باشد دیگر تمام شد، سردرد گرفتم؛ بدنم می‌لرزد، معده‌ام می‌سوزد، چرا این‌قدر بی‌حال شدم؟ دلم نمی‌خواهد هیچ کاری بکنم امیدوارم که نتیجه اعمالش را ببیند.»

می‌بینید هیچ خبری نیست، اما این وسط فقط اضطراب است که بالا می‌رود و تبدیل به بحران می‌شود و به‌مرور زمان سردرد و بدن‌درد، بی‌حالی و مریضی به سراغمان می‌آید.

وقتی‌که خودت را قانع می‌کنی که بدشانسی و فداکار هستی و قربانی شده‌ای، افسردگی شروع می‌شود. روزت را با خواب و خستگی و اعصاب‌خوردکنی ادامه می‌دهی، خودت را بی‌ارزش می‌دانی و تصمیم می‌گیری هر جور که شده انتقام این موضوع را از طرفت که هیچ خبری از این داستان ندارد بگیری.

محبوبی که در آخر شب تصمیم گرفته به خاطر مشغله زیاد از تو عذرخواهی کند از اینکه نتوانسته به تو زنگ بزند، مقابلش فردی بیمار و افسرده می‌بیند و معنای این رفتار را نمی‌فهمد، زیرا موضوع فقط زنگ زدن یا نزدن نیست. فکر کردن زیاد و بزرگ کردن نگرانی‌ها کاری بیهوده است. حال اینکه فقط یک مشغولیت ساده و کوچک و شیرین می‌تواند ذهن را از افکار فراوان و نگرانی‌ها خارج کند.

این روش را «مشغله تراپی» می‌نامند.»

معرفی نویسنده
عکس هاکان منگوچ
هاکان منگوچ

هاکان منگوچ نوازنده و نویسنده‌ای ترک‌زبان است که در کتاب‌هایش از عرفان، زندگی و طریق زندگی پرده برمی‌دارد. اگر اهل شبکه‌های اجتماعی و محتواهای معنوی باشید، حتما ویدیوهای او را درباره‌ی زندگی و فلسفه‌ی وقایع دیده‌اید. آرامش و احساس غرقگی از ویژگی‌های بارزی است که از دیدن ویدیوها عاید مخاطب می‌شود و این حس وقتی که در حال ورق زدن کتاب‌های عارفانه‌ی او هستیم هم با ما همراه می‌شود.

کاربر 1993242
۱۴۰۳/۰۲/۰۸

عنوان کتاب رو که دیدم با اشتیاق خریدم اماااا متاسفانه اصلا مرتبط با عنوان کتاب نبود و بسیار کسل کننده و سطحی و البته تکراری.

ramtin
۱۴۰۳/۰۲/۰۷

پیشنهاد نمیکنم

اگر هنوز هم خشمگین می‌شوی یعنی دعوای تو با خودت تمام نشده است. اگر هنوز ناراحت می‌شوی یعنی آجرهای خانهٔ دلت هنوز نپخته است. اگر هنوز محکوم می‌کنی یعنی به مقام بخشش نرسیده‌ای. اگر هنوز هم از گفتن «من» دست برنداشته‌ای یعنی هنوز افسارت دست نفست هست و هنوز هم برده این اسارت هستی. اگر هنوز هم به خاطر سختی‌هایی که کشیده‌ای غصه می‌خوری، یعنی حقیقت را نفهمیده‌ای. اگر هنوز هم شکایت می‌کنی یعنی حقیقت را نمی‌بینی.
zeinab shakibaee
هر چیز که تو را از خودت دور می‌کند، هر چیزی که تو را از خودت بیگانه کرده، هر چیز یا هرکسی، باید جسارت داشته باشی تا آن چیز را از زندگی‌ات حذف کنی.
zeinab shakibaee
پشت تمام مخلوقات فوق‌العاده حتماً یک تراژدی وجود دارد، انگار برای به دنیا آمدن یک گل معمولی هم باید دردهای شدیدی تحمل شود.
zeinab shakibaee
چشمانی که عیوب را می‌بینند جسارت رویارویی با پرتگاه‌های درون خود را ندارند، نمی‌توانند از نقطه امن خود جدا شوند، درنتیجه ترسو، درونگرا، خشن و زخمی می‌شوند و زخمی می‌کندن، دقیقاً مانند سیستمی که در آن زندگی می‌کنیم.
zeinab shakibaee
اگر برای موفق شدن نیاز به این نمی‌بینی که دیگران ناموفق شوند پس تو بیشتر از همه موفق خواهی شد.
zeinab shakibaee

حجم

۱۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان