دانلود و خرید کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست نوشته‌ی هاکان منگوچ است که با ترجمه فائزه پورعلی و صدای بهادر ابراهیمی منتشر شده است. داستان کتاب از یکی از سمینارهای نویسنده آغاز می‌شود جایی که نامه‌ای به وی رسیده و در آن تنها یک جمله نوشته شده است. «امیر سلطان تو را فرا می‌خواند.». نویسنده این جمله را به فال نیک گرفته و همزمان با مصاحبه‌ای در بورسا به مقبره امیر سلطان در شهر زادگاهش سفر می‌کند و در آنجا با فردی ملاقات می‌کند و پس از چندین ماه نیز دیدار مجددی رخ می‌دهد. نویسنده خود را برای سفری هفت‌روزه بدون پول و غذا آماده می‌کند و آن را سفر تسلیم می‌نامد و قصد دارد تنها به این سفر برود اما این دیدار باعث می‌شود که با این شخص همسفر شود، همسفری خام و ناپخته با غرور فراوان.

این کتاب صوتی را می‌توانید از سایت یا اپلیکیشن طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست درباره سفری معنوی و هفت‌روزه است که خود نویسنده آن را روایت می‌کند. در این کتاب نویسنده به تاثیر ملاقات‌ها در زندگی انسان و اینکه چگونه خود را در برابر این اتفاقات تسلیم کنیم سخن می‌گوید. تسلیم شدن نه به معنای نداشتن اختیار بلکه به معنای این است که خود را در مسیر زندگی و رهنمودهایش رها کنیم و آنچه را صلاح ماست بپذیریم. اتفاقاتی که در ظاهر ممکن است برای ما دلپذیر نباشد اما با تسلیم شدن و گذر زمان به حکمت آن پی می‌بریم. استقبال از این اتفاقات و رخدادهاست که زندگی انسان را می‌سازد و وی را در راه قرار می‌دهد.

با شنیدن این کتاب صوتی، شما به آرامشی درونی رسیده و به نکته‌ای مهم پی می‌برید و آن اینکه با تسلیم شدن در مقابل اتفاقات و تجربه‌هاست که می‌توان با نگاهی دیگر به زندگی نگریست. زیاد فکر کردن شعله عمل را خاموش می‌کند و ذهن پر از دام است. مدام سکندری می‌زند. نمی‌خواهد راه برود و رشد کند، یاد بگیرد و به سختی بیفتد. ترجیح می‌دهد جایی را که به آن عادت دارد به همان شکل حفظ کند. می‌خواهد وضعیت موجود را حفظ کند. برای همین خیلی از فرصت‌ها از بین می‌رود. خیلی از آزمون‌ها و خیلی از معجزه‌ها. کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست را خانم فائزه پور‌علی ترجمه کرده و با گویندگی بهادر ابراهیمی در نشر صوتی ماه‌آوا منتشر شده است.

شنیدن و دانلود کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌ها در حوزه فلسفه و عرفان است که با متنی روان و ساده و در قالب داستان اندرزهایی برای مخاطب خود دارد. اگر به اینگونه کتاب‌ها علاقه‌مند هستید و از خواندن روزگار و زندگی مردم به خصوص خود نویسنده لذت می‌برید این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟

این کتاب دربر دارنده اطلاعات مفیدی درباره صوفی‌گری و زندگی صوفیان است. رهنمودهایی که در این کتاب صوتی بیان شده، سخنان ارزشمندش، و همچنین جملاتی از مولانا و شمس است که لذت خواندن این کتاب را دوچندان می‌کند. هاکان مگنوچ در این کتاب قسمتی از زندگی شخصی خود و تجربه‌هایی از سفر هفت‌روزه روایت می‌کند.

خلاصه کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

هاکان مگنوچ در کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست داستانی را روایت می‌کند که راوی آن خود نویسنده است و قصد دارد به سفری هفت‌روزه برود. در این سفر شخصی با وی همراه می‌شود. این شخص که تجربه صوفی‌گری ندارد و از فلسفه هیچ نمی‌داند تحت تاثیر نویسنده آموزه‌های بسیاری فرا می‌گیرد. این تغییرات دوطرفه است و با جملاتی تاثیرگذار و ارزشمند در خلال داستان خواننده را به هدف اصلی کتاب که تسلیم شدن در برابر اتفاقات زندگی است می‌رساند. برای مثال، در قسمتی از کتاب نویسنده به عجله نکردن اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که «شیطان در کارهای شتاب‌زده مشارکت می‌کند، عجله گمراه‌کننده است. یک تله است. هر چیزی زمان مقرر خودش را دارد. چیزهای خوب باید دم بکشند و جا بیفتند. در مسیر کمال انسانی هم به بلوغ رسیدن و جا افتادن وجود دارد. دم یعنی آگاهی. هر انسانی که دم کشیده است یعنی هم بخشنده است و هم مفید. در زندگی‌های بدون سنجش، تلاش مدام برای رسیدن از جایی به جای دیگر با شتاب برای انجام دادن این کار و آن کار به جز منحرف کردن قطب‌نما به چه کار می‌آید؟»

درباره هاکان مگنوچ

هاکان مگنوچ متولد سال ۱۹۸۵ در بورسای ترکیه است. وی در ابتدای پانزده‌سالگی آموزش نی و پیانو را آغاز کرد و این علاقه وافر به نی بود که باعث شد او به زبان عثمانی روی آورد و آن را بیاموزد. از این طریق با فلسفه صوفیانی چون مولانا و شمس آشنا شد. وی از دانشگاه الواغ فارغ‌التحصیل شده است و به عنوان یک موزیسین، سخنران و نویسنده شناخته می‌شود. هاکان مگنوچ رسالت خویش را انتقال آموزه‌های بزرگان و اندیشمندان صوفی و عرفان می‌داند. این آموزه‌ها که به زبان متفاوت و از دیدگاه خود او انتقال می‌شوند حاوی پیام‌های ارزشمندی چون امیدواری در زندگی است.

کتاب‌های این نویسنده‌ی جوان تا به حال به هشت زبان زنده دنیا ترجمه شده است؛ کتاب‌هایی چون من نی هستم، درد همیشه راه را نشان می‌دهد همچنین کتاب دلت که پاک باشد داستانت پایان خوش خواهد داشت. این نویسنده بیشتر به جنبه‌ی واقع‌گرایانه‌ی امید توجه دارد و اعتقاد دارد انسان باید در مقابل هر اتفاقی که در زندگی رخ می‌دهد پذیرش داشته باشد تا بتواند به سلامت از آن گذر کند.

بهترین ترجمه کتاب

کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست با تلاش نشر نسل نو‌اندیش و ترجمه فائزه پور‌علی منتشر شده است. کتاب در حوزه خودیاری، فلسفه و تحول درونی است. نسخه صوتی این کتاب نیز در ماه‌آوا و با گویندگی بهادر ابراهیمی در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظراتی از بزرگان درباره نویسنده کتاب

پروفسور زینب دمیرچی درباره هاکان مگنوچ گفته است: «کتاب‌های هاکان مگنوچ را به عنوان فلسفه برای بیمارانم تجویز می‌کنم.» فرهاد آکیف نویسنده و کارگردان نیز درباره هاکان چنین گفته است که: «وقتی اولین بار هاکان را در سمینار دیدم با خودم گفتم حقیقتا نور الهی در وجود اوست. با این نور راه انسان‌ها را روشن می‌کند و قلب تک‌تکشان را لمس می‌کند.»

بخشی از کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

سال‌ها پیش اتفاقی به من یاد داد که همیشه در مورد یاد گرفتن چیزهایی که زندگی از ما می‌گیرد یا به ما می‌دهد، دقت بیشتری داشته باشم. یاد گرفتم که آموزش دیدنم در این دنیا هرگز پایانی نخواهد داشت. هر دیداری یا هر تجربه‌ای که تصادفی به نظر می‌رسد، به جوهر تقدیر من تبدیل خواهد شد و من در حالی در این مسیر قدم خواهم برداشت که قهرمان زیباترین داستانی باشم که می‌توان با آن جوهر مقدس نوشت.

اگر اکنون دانشگاهی‌ام و سرپرستی یک دانشکده را برعهده دارم، اگر نویسنده‌ای هستم که کتاب‌هایش جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های سال است، اگر میلیون‌ها نفر در شبکه‌های اجتماعی صحبت‌هایم را دنبال می‌کنند، در همه این‌ها سهم اتفاقی که سال‌ها پیش برایم افتاد بسیار بزرگ است. در سایه‌ی مسائلی که آن روز پیش آمد، در راه «من کنونی شدن» قدم برداشتم.

سخنرانی تازه‌کار و جوان بودم، اما به‌واسطه‌ی توجهی که به آموزه هایم داشتم، در زمان کوتاهی به‌سرعت رشد کردم. از شهری به شهری می‌رفتم. در دانشگاه‌ها، انجمن‌ها و شهرداری‌ها سمینار برگزار می‌کردم.

عاشق کاری بودم که انجام می‌دادم؛ چون آدمی وقتی در تلاش است تا حال فرد دیگری را خوب کند، راهی برای خوب کردن حال خود هم پیدا می‌کند. برای همین همیشه معلمی بخشنده بودم. هر چقدر می‌بخشیدم، همانقدر زندگی به من باز می‌گرداند.

انسان چگونه می‌تواند مطمئن شود که کاری را که دوست دارد، انجام می‌دهد؟

اگر کارش را بدون هیچ پاداشی انجام می‌دهد، درواقع در حال انجام دادن کار مورد علاقه‌اش است.

خیلی خیلی دوست داشتم که آگاهی‌هایم را با دیگران به اشتراک بگذارم. از هر کسی که با او در تماس بودم، قطعا چیزی یاد می‌گرفتم و آن‌ها را با سخاوت برای دیگران بازگو می‌کردم. این تجربه‌ای غیرقابل‌توصیف بود.