کتاب ۱۸ پند مولانا
معرفی کتاب ۱۸ پند مولانا
کتاب ۱۸ پند مولانا نوشتهٔ هاکان منگوچ و ترجمهٔ شهرزاد صدر است و نشر گویا آن را منتشر کرده است. برداشت مولانا از انسان در ۱۸ بیت اول مثنوی که نگاه ما را به زندگی تغییر خواهد داد در این کتاب آمده است.
درباره کتاب ۱۸ پند مولانا
کتاب ۱۸ پند مولانا نگاهی به ۱۸ بیت دفتر اول مثنوی و بهاصطلاح ابیات شاهبیت مثنوی است.
نویسنده کتاب هاکان منگوچ که در کتاب قبلی یعنی ۲۱ قانون مولانا با ایشان آشنا شدیم، از علاقهمندان مولانا و تصوف است که در این کتاب سعی دارد هر بیت را با تجربیات خود که بیشتر در حوزه عرفان و نینوازی است همراه کند و پند و اندرزی بسیار باارزش و درعینحال ساده و کاربردی برای زندگی روزمره ما ارائه دهد.
در این کتاب به ارزش شنیدن و با جان دل گوش دادن تأکید شده است و لذت بهرهمندی از سکوت در کنار چاشنی صبر که در هر مرحله از زندگی انسان وجودش لازم و ضروری است یادآوری میشود.
برای درک بهتر مفاهیم و لذت بردن بیشتر از مکتب مولانا برخی داستانها و ابیات مثنوی در پینوشت کتاب توسط مترجم اضافه شده است.
خواندن کتاب ۱۸ پند مولانا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تعالیم مولانا پیشنهاد میکنیم.
درباره هاکان منگوچ
هاکان منگوچ نویسنده، آهنگساز و استادی است که در ترکیه بسیار شناختهشده است و با کتابهایی چون من نی هستم، دلت که پاک باشد پایان خوشی خواهی داشت و هیچ ملاقاتی تصادفی نیست، که بیشتر بر مبنای فلسفه صوفیگری (تصوف) هستند شناخته شده و بیش از نیم میلیون نفر خواننده را جذب خود کرده است. همچنین هاکان منگوچ با سمینارهایی که در داخل و خارج کشور برگزار کرده، توانسته ارتباط قلبی زیبایی با میلیونها نفر در سراسر جهان برقرار کند.
کتابهای او به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، بلغاری، روسی، آلبانیایی و فارسی ترجمه شده است.
این نویسندهٔ جوان در دانشگاه آمریکایی گیرنه (قبرس شمالی) در دانشکدهٔ صوفی که بهتازگی تأسیس شده، هم بهعنوان استاد و هم بهعنوان رئیس دانشکده مشغول به فعالیت است. همچنین نینوازیهای پر از ذوق او که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شده به گوش هزاران نفر رسیده است.
فلسفهٔ زندگی او بر پایهٔ امیدوار بودن و انتشار امید است. او در این باره میگوید: «امیدوار بودن، فقط مثبتنگر بودن سادهانگارانه نیست و البته این هم نیست که تراژدیهای زندگی را نادیده بگیریم. امید یعنی درنظرگرفتن هر احتمال، یعنی بهجای اینکه در خانه بنشینیم و به اتفاقات بد لعنت بفرستیم، هر کاری که از دستمان برمیآید برای تحقق بخشیدن بهخوبی انجام دهیم.»
به عقیدهٔ هاکان منگوچ برای اینکه امید روی زمین دوام پیدا کند باید حداقل یک نفر عمیقاً آن را باور داشته باشد و به نظر او: «تو میتوانی آن شخص باشی.»
و بعد از آن تو تبدیل به تو دیگری میشوی و بعد دوباره توی دیگر و این امر تا زمانی که تبدیل به ما شویم ادامه پیدا میکند. به خاطر همین است که هاکان این جمله را خطمشی خود قرار داده است: «بهجای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی روشن کن» او با روشن کردن شمع امید، آرزو دارد راه زندگی دیگران را روشن کند. و همچنین وسیلهای باشد در این راه، تا دیگران هم جسارت روشن کردن شمعهای بیشتری را داشته باشند.
و به قول مولانا وقتی شمعی شمع دیگری را روشن میکند نه تنها از نور و روشنایی خودش کم نمیشود بلکه دلیلی برای روشنی بخشیدن به تاریکی میشود.
بخشی از کتاب ۱۸ پند مولانا
«بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
بشنو (گوش کن)
بعد از واژه بخوان که در قرآن کریم خطاب به انسان آورده شده است. واژه بشنو با ارزشترین خطاب و کلمه است.
خلقت آدمی به صورتی است که توان تشخیص خیر و شر را دارد. هر انسان دانایی میداند که در هر چیزی خیر و شر و امتحانی وجود دارد و هرکس که این موضوع را درک کند در راه انسان کامل شدن قدم برداشته است.
مولانا در پیشگفتار مثنوی میگوید: این کتاب آشکارکننده اسرار الهی است.
از این رو در اینجا صحبت از شنیدن میکند تا را ما به درون و عمق کتابی پر از اسرار ببرد.
و البته ما باید هر بیت و هر کلمهٔ این کتاب را با دقت بخوانیم و برای درک آن زمان صرف کنیم تا بتوانیم بهرهای از آن ببریم. مثنوی کتابی نیست که بهآسانی به درک درآید. مثنوی، گنجی عظیم است که برای کشف آن باید بسیار دقیق و عمیق عمل شود.
بشنو یعنی گوش کن.
مولانا در اولین بیت مثنوی میگوید گوش کن. و ما بهمحض باز کردن مثنوی با حرف ب بشنو روبرو میشویم.
گوش کنیم، اما چه چیز را؟ حتماً این سؤال در ذهنمان مطرح میشود.
درحالیکه متوجه نیستیم وقتیکه داریم این پرسش را میپرسیم خودمان جواب را نیز دادهایم
گوش کنید، اما چه چیز را؟
ای انسان گوش کن و بشنو این نی را.
کلمه بشنو که ریشه فارسی دارد به معنای شنیدن و گوش دادن است.
اینکه مثنوی با حرف ب شروع شده است نکتهٔ مهمی است.
مانند سورههای قرآن کریم که با به بسمالله الرحمن الرحیم شروع شده.
تنها سورهای که با بسمالله شروع نشده سوره توبه است که آن هم با کلمه «براءة» آغاز شده است؛ یعنی باز هم شروع با حرف ب است.
خوب حالا راز حرف ب چیست؟
چرا مولانا با گفتن کلمه بشنو و حرف ب آغاز به سخن میکند؟
اهل تصوف چنین میگویند که: اسرار کائنات در قرآن کریم نهفته است و اسرار قرآن در سوره فاتحه پنهان است و اسرار سوره فاتحه در بسمالله آن است و سِر بسمالله در حرف ب آن است و راز ب در نقطه زیر آن پنهان است.
نقطه زیر حرف ب چه چیزی را بیان میکند؟
چرا رازی با این عظمت در نقطهای به این کوچکی جمع شده است؟
امروزه میدانیم که جهان هستی از اتم کوچکی مانند یک نقطه تشکیل شده است.
دانشمندان معتقدند که کائنات از نقطه کوچکی شروع شده و بهمرور زمان بزرگتر و بزرگتر شده است (انبساط). به همین علت است که در علم همهچیز به هم ارتباط دارد چون در اصل همهچیز یکی است.
صوفیان نیز معتقدند همهچیز در جهان هستی از خداوند به وجود آمده و همه عناصر هستی قطعاتی از وجود خداوند هستند و برای همین در نهایت همهچیز بهسوی خداوند باز خواهد گشت.
نقطه زیر ب به ما یادآوری میکند که همهٔ ما یگانه و واحد هستیم و باید این یگانگی را درک کنیم، ما همه یکی هستیم و در عمق وجود خود باید به دنبال یگانگی با هستی باشیم.»
حجم
۲۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه