کتاب ایگو دشمن شماست
معرفی کتاب ایگو دشمن شماست
کتاب ایگو دشمن شماست نوشتهٔ رایان هالیدی و ترجمهٔ شایان تقی نژاد است و انتشارات آموخته آن را منتشر کرده است. رایان هالیدی در کتاب ایگو دشمن شماست برای همه نسخهای میپیچد: فروتنی. این کتاب پر است از داستانها و نقلقولهایی که کمک میکند خودتان مانع پیشرفت خودتان نشوید. چه بار اولتان باشد که این کتاب را میخوانید و چه چندمین بار، نکتههای ارزشمندی در آن مییابید.
هالیدی در این کتاب به اصلیترین مانع رسیدن به موفقیتِ راستین و یافتن مهارت در زندگی میتازد: ایگوی سیریناپذیرمان. او بهشیوهای الهامبخش و در عین حال عملی، به ما میآموزد چگونه هیولای درونمان را مهار و در نهایت، رام کنیم تا بتوانیم بر موضوعاتِ بهراستی ارزشمند متمرکز شویم و بهترین آثارمان را بیافرینیم.
درباره کتاب ایگو دشمن شماست
شاید جوان باشید و سرشار از جاهطلبی! شاید برنا باشید و کوشا! شاید چندمیلیارد دلار پول درآوردهاید و اولین قراردادتان را امضا کردهاید و وارد گروه موفقی شدهاید یا شاید آنقدری موفق شدهاید که برای تمام عمرتان کافی است! شاید از درک اینکه آن بالابالاها چقدر پوچ است، دلزدهاید! شاید در دلِ بحران، مسئولیت رهبری دیگران را بر عهده داشتهاید! شاید تازه اخراج شدهاید و شاید کفگیرتان به ته دیگ خورده است!
هر جایی که هستید، هر کاری که میکنید، بزرگترین دشمنتان درون خود شما زندگی میکند: ایگویتان.
با خودتان میگویید: «من نه! هیچکسی نمیتونه به من یکی بگه ایگومانیا دارم.» شاید همیشه خودتان را آدمی کمابیش متعادل تصور کرده باشید؛ ولی ایگو بخشی طبیعی از هویت کسانی است که برای رسیدن به موفقیت جاهطلب، بااستعداد، پرانگیزه و توانمندند. درست همان خصیصهای که ما را کارآفرینی متفکر، عملگرا، خلاق و خوشآتیه میکند، همان که انگیزهٔ ما برای فتح قلههای موفقیت است، ما را در برابر همین جنبهٔ تاریکتر روانمان آسیبپذیر میکند.
کتاب ایگو دشمن شماست دربارهٔ ایگو بهمعنای فرویدیاش نیست. فروید عاشق توضیح مفهوم ایگو با تشبیه بود. در نگاه فروید ایگوی ما سوار بر اسبی میتازد. امیال ناخودآگاه ما نمودی از این اسب است و خودِ ایگو سعی میکند زمام آن امیال را در دست بگیرد. از طرف دیگر، منظور روانشناسان مدرن از واژهٔ «خودپرست» کسی است که به خودش بیش از حد توجه میکند و به دیگران بیاعتناست. تمام این تعاریف نسبتاً درست است؛ ولی بدون درنظرگرفتن وضعیت بالینی، ارزش چندانی ندارد.
ایگویی که اغلب با آن طرفیم، مبتنی بر تعریف سادهتری است: باوری نادرست دربارهٔ اهمیت خود و تکبر و جاهطلبی خودمدارانه. تعریف این کتاب از ایگو همین است. همان کودک کجخلق درون هر آدم است که تصمیم میگیرد برخلاف همهچیز و همهکس، راه خودش را برود. ایگو نیاز فرد است به برتربودن، بیشترداشتن و شهرتی فرای منطق و فایده. حس برتری و تمایزی است که از مرزهای اعتمادبهنفس و استعداد تجاوز میکند. وقتی تصورمان از خودمان و دنیای اطرافمان آنچنان اغراقآمیز میشود که واقعیت اطرافمان را برایمان وارونه جلوه میدهد.
کتابهای تاریخ پر است از داستان نابغههای پرمشغله و رؤیاپرداز؛ نابغههایی که با نیروی ناب و کمابیش غیرمنطقیشان، دنیا را مطابق تصویر ذهنی خود، از نو ساختهاند؛ اما اگر تاریخ را بگردیم، آدمهای تاریخسازی مییابیم که در هر لحظه با ایگوی خود جنگیدهاند. آنها کسانیاند که از بودن در کانون توجه گریختهاند و اهداف والای خود را بر عطش شهرت ترجیح دادهاند.
کتاب ایگو دشمن شماست بهشدت از اندیشههای مکتب رواقیان و در واقع، از تمام متفکران بزرگ جهان باستان و اندیشمندان دورانهای گذشته متأثر است.
برخی از جملاتی که در تمجید کتاب ایگو دشمن شماست گفته شده است:
«رایان هالیدی از متفکران سرآمد دورهٔ خودش است و از میان آثارش، تاکنون، این کتاب خواندنیترین نوشتهٔ اوست.»
استیون پرسفیلد، نویسندهٔ کتاب نبرد هنرمند
«دلم میخواهد همهٔ ورزشکاران، رهبران بلندپرواز، کارآفرینان، متفکران و اشخاص سختکوش این کتاب را بخوانند؛ چون رایان هالیدی یکی از نویسندگان جوان و الهامبخش نسل خویش است.»
جورج راولینگ، مربی بسکتبال تالار مشاهیر نایاسمیت و مدیر تیم بسکتبال جهانی نایکی
«در زندگی قوانین دستوپاگیری ندارم؛ ولی یکی از این قانونها را هرگز نقض نمیکنم. اگر رایان هالیدی کتابی نوشت، بهمحض اینکه کتابش به دستم برسد، آن را میخوانم.»
برایان کاپلمن، نمایشنامهنویس و کارگردان فیلم سیزده یار اوشن
«هر روز شاهدم که غرور مهلک ایگو در افراد بروز میکند و همیشه شگفتزده میشوم که این غرور چگونه کوششهای خلاقانه و نویدبخش افراد را به باد میدهد. این کتاب را بخوانید؛ پیش از اینکه ایگو شما یا برنامهها یا عزیزانتان را نابود کند. ضرورت مطالعهٔ این کتاب را بهاندازهٔ ورزش روزانه و رژیم غذاییِ مناسب بدانید؛ زیرا دیدگاههای رایان بسیار ارزشمند است.»
مارک اکو، بنیانگذار شرکت اکو
«اغلب، به ما گفتهاند که برای دستیابی به موفقیت، اعتمادبهنفس لازم داریم. رایان هالیدی با صراحتی بیمانند، این پیشفرض را نقد میکند و بر این موضوع تأکید میورزد که چگونه میتوانیم با دنبالکردن هدفی بزرگتر از موفقیتمان، اعتمادبهنفس کسب کنیم.»
آدام گرنت، نویسندهٔ کتابهای آفرینشگران و ببخش و بگیر
«یک بار دیگر رایان هالیدی خوانندگانی را به مبارزه طلبیده است که مشتاقاند خود را با پرسشهای دشوار زندگی بیازمایند. هر خواننده به حقایقی پی میبَرد که به زندگیاش مربوط است. اگر مجهز به رهیافتهای هشداردهندهٔ تاریخ، متون مقدس و فلسفه نباشیم، ایگو دشمن ما خواهد بود. بیش از هزار سال پیش، به آگوستین قدیس گفتند: «بردار و آن را بخوان»؛ وگرنه اجازه میدهی دشمن برایت ناامیدی به بار بیاورد.»
دکتر درو پینسکی، مجری شبکهٔ رادیویی اچالان: تماس با دکتر درو و خط عشق
«امروزه و در این روزگار که همه در جستوجوی لذتهای زودگذرند، موفقیت همان مفهومی است که تحریفش کردهاند. بسیاری بر این باورند که مسیر منتهی به اهدافشان جادهای است هموار و بیچموخم؛ اما من که پیش از این، ورزشکاری حرفهای بودهام، میگویم این راه هرچه باشد، مستقیم نیست. در واقع، گذرگاهی است متشکل از پیچها و چرخشها، سربالاییها و سرازیریها. باید آرام و مصمم سرتان را پایین بیندازید و مشغول کار خود باشید. رایان هالیدی با این کتاب به هدف میزند و یادمان میآورد که موفقیت واقعی در شاهراه آموختن و فرایندِ یادگیری است. کاش آن روزها که در زمین بازی میکردم، این کتاب را که گوهری گرانبهاست، همراه خودم داشتم.»
لوری لیندسی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال زنان آمریکا
«برای کسانی که در منصب قدرتاند، چه کتاب باارزشی است! این کتاب من را به قاضی بهتری تبدیل کرده است.»
فردریک بلاک، قاضی و نویسندهٔ کتاب بیپرده
«فلسفه را بهاشتباه کنار گذاشتهاند؛ ولی رایان هالیدی آن را به جایگاه واقعیاش در زندگیمان برمیگرداند. این کتاب با داستانهای فراموشنشدنی، راهبردها و درسهایش، کتاب کاملی برای کسانی است که تشنهٔ عمل و دستاوردند. گزافه نیست اگر بگویم پس از خواندن این کتاب، دیگر لپتاپتان را مانند سابق باز نمیکنید، مثل گذشته پشت میز نمینشینید و محال است مانند قبل کار کنید.»
جیمی سونی، سردبیر سابق هافینگتونپست و [یکی از دو] نویسندهٔ کتاب آخرین شهروند رُم
«دلم میخواهد تکتک ورقهای این کتاب را بکَنم و بچسبانم به دیوار تا همیشه یادم بیاورد که برای رسیدن به موفقیت، به فروتنی و تلاش بسیار نیاز دارم. در حاشیهٔ نسخهٔ چاپی، بارها این پیام را نوشتهام: «پیش از مدال طلا.» با خواندن این کتابِ الهامبخش بود که وارد فضای ذهنیِ پیش از کسب مدال طلای المپیک شدم، دورانی که در آن، افتادگی و اخلاقِ کاری از پیشنیازهای موفقیت بود.»
چاندرا کراوفورد، برندهٔ مدال طلای المپیک
خواندن کتاب ایگو دشمن شماست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید با تعریفی جدید و درستی از ایگو آشنا شوید و شیوهٔ جدیدی برای زندگی خود بیابید این کتاب را حتما بخوانید.
درباره رایان هالیدی
رایان هالیدی، کارآفرین و بازاریاب و نویسندهٔ آمریکایی، متولد ۱۶ ژوئن ۱۹۸۷ است. او تحصیلات دانشگاهیاش را در دانشگاه کالیفرنیا آغاز کرد. رشتهٔ تحصیلیاش علوم سیاسی و نویسندگی خلاق بود؛ اما در نوزدهسالگی انصراف داد و فعالیتهای حرفهای خود را در حوزهٔ بازاریابی و نویسندگی پی گرفت. این کارآفرین برجسته، تجربههای خود را در قالب چند کتاب به رشتهٔ تحریر درآورده است. کتابهای او به چندین زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است و میان گروههای مختلف جامعه، از مربیان لیگ ملی فوتبال و ورزشکاران حرفهای جهان گرفته تا کارآفرینان، سیاستمداران، روانشناسان و مردم عادی، طرفداران بسیاری دارد. هالیدی در کتاب ایگو دشمن شماست، دربارهٔ «منِ دروغین» سخن میگوید و این مشکل بزرگ را از جنبههای گوناگون بررسی و تجزیهوتحلیل میکند و فوتوفن غلبه بر نفس برای بهترکردن خود را میآموزد. طبق نظر نویسنده، حتی موفقترین آدمها همواره سر دوراهی ایگو و تواضع مردد میمانند. او با پیشکشیدن مثالهایی از ادبیات، فلسفه و تاریخ، ماهیت ایگو را شرح میدهد و خطرهایش را گوشزد میکند. بهعقیدهٔ او میشود در بلندپروازیها فروتن، در موفقیتها بخشنده و در شکستها قوی و استوار بود و با نادیدهانگاشتن ایگو به توانمندیهای خویش تکیه کرد.
بخشی از کتاب ایگو دشمن شماست
««اشتیاق»! همهچیز به اشتیاق مربوط میشود. اشتیاق خودتان را بجویید و بیابید. با اشتیاق زندگی کنید و با اشتیاقتان به دنیا الهام ببخشید.
مردم به جشنوارهٔ برنینگمن میروند تا اشتیاق به دست آورند، نزدیک آن باشند و آتش اشتیاقشان را دوباره بیفروزند. این موضوع دربارهٔ سخنرانیهای تد و جشنوارهٔ بزرگ جنوب از جنوب غربی و هزاران رویداد، مراسم مراقبه و همایش نیز صدق میکند که بهادعای برپاکنندگانشان، از اشتیاق، یعنی مهمترین نیروی زندگی قدرت میگیرد. البته نکتهای نیز هست که آنها به شما نمیگویند: شاید اشتیاق همان نیرویی باشد که مانع قدرتگرفتن، تأثیرگذاری یا موفقیت شما بشود؛ چون اغلب، با اشتیاق و نه بهخاطر آن شکست میخورید.
زمانی، در اوایل راه فعالیت سیاسی النور روزولت، شخصی دربارهٔ اشتیاق روزولت به بخشی از قوانین اجتماعی صحبت کرده بود. قصد این شخص تمجیدکردن از رزولت بود؛ ولی پاسخ النور روشنگرانه بود. گفت: «بله. شک نکنید که حامی این جنبشم؛ ولی گمان نمیکنم "مشتاق" کلمهای باشد که دربارهٔ من صدق کند.»
او در جایگاه زنی نجیب، موفق و صبور، در زمانی که خاکستر فضایل صلحجویانهٔ ویکتوریایی هنوز داغ بود، در وجودش نیرویی ورای اشتیاق داشت. روزولت هدفمند بود. راه و مقصدش را میشناخت و محرکش در این مسیر، نه اشتیاق، بلکه خرد بود.
از طرف دیگر، جورج دابلیو بوش، دیک چینی و دونالد رامسفلد مشتاق حمله به عراق بودند. کریستوفر مککندلس وقتی بهسوی طبیعت بکر آمریکا میرفت، در اشتیاق میسوخت. همینطور رابرت فالکوناسکات شیدای سیروسیاحت در قطب شمال بود؛ مانند بسیاری از کسانی که در فتح فاجعهبار اورست در سال ۱۹۹۶ شرکت کردند. آنها هنگام تصمیمگیری برای اعزامشدن به این صعود، لحظهای گرفتار احساسی شدند که اکنون روانشناسان نام «جنون هدف» را روی آن گذاشتهاند. نوآوران و سرمایهگذاران سِگوِی تصور میکردند دستگاه شگفتانگیزی را در دست دارند که دنیا را تغییر میدهد. به همین دلیل هم داروندارشان را صرف تبلیغ این دستگاه کردند. بیشک، تمام این افرادِ مستعد و باهوش، اعتقاد راسخی به کارشان داشتند. همچنین، بدیهی است که نمیتوانستند مخالفتها و نگرانیهای واقعیِ افراد پیرامونشان را درک کنند.»
حجم
۲۵۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۵۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
کتابی زیبا ، دلنشین و با قلمی روان ترجمه شده است. این کتاب را به افراد بیست سال به بالا توصیه میکنم که تازه پا به دانشگاه نامریی زندگی گداشته اند و هنوز آن نخوت و تبختر و تفرعن نوجوانی
این کتاب رو در سه موقعیت حتما بخونید: ۱. زمانی که خواسته های بزرگی در سر دارید. ۲. زمانی که به تازگی موفقیتی کسب کردید. ۳. زمانی که به تازگی شکستی رو تجربه کردید. من آشنا شدنم با این کتاب رو یک خوش شانسی
زندگیتون به قبل و بعد از خوندن این کتاب تقسیم میشه
عالی
از نام کتاب ، بلافاصله و بدون هیچ شناختی از نویسنده متوجه شدم او از ساده ترین اصطلاحات روانشناسی درکی ندارد ، متاسفانه زیاد در فضای مجازی میبینم از ایگو و نابودی آن و دشمنی آن می گویند ، اساسا