کتاب جنس ضعیف
معرفی کتاب جنس ضعیف
کتاب جنس ضعیف نوشتۀ اوریانا فالاچی و ترجمۀ منا تقوی فر است. انتشارات آتیسا این سفرنامه را روانۀ بازار کرده است.
درباره کتاب جنس ضعیف
کتاب جنس ضعیف نتیجهٔ مطالعات اوریانا فالاچی از موقعیتهای ممکن برای یک زن در جامعه است که ناشی تابوهایی اجتماعی است. او به کشورها و مناطق مختلفی همچون پاکستان، هند، سنگاپور، جاکارتا، ژاپن، هاوایی، سفر کرده و مشاهداتش را از جایگاه اجتماعی و فرهنگی زنان این مناطق نوشته است. ازدواج، نقش زنان در جامعه و خانواده، پوشش آنها و تواناییهایشان، از موضوعاتی است که اوریانا فالاچی به آن توجه کرده است. او پس از سفرها و مطالعات خود و در انتهای کتاب نوشته است که وقتی با دیدی درست به وضعیت زن از این سر تا آن سر جهان نگاه کنیم، میبینیم که عموماً بهطور غیرطبیعی و در اشتباهی محض زندگی میکنند؛ هیچیک از زنان آنطور که باید از سعادت حقیقی و از مزایای اصلی جنس خود بهرهمند نیستند. فالاچی عقیده دارد در جهان امروز، همهٔ زنان کموبیش راه غلطی را پیش گرفتهاند که به جز رنج و عذاب، پایانی ندارد.
خواندن کتاب جنس ضعیف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به جامعهشناسی و بهویژه حوزهٔ مطالعات زنان پیشنهاد میکنیم.
درباره اوریانا فالاچی
اوریانا فالاچی در ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ در فلورانس در ایتالیا به دنیا آمد. او نویسنده، روزنامهنگار و مصاحبهگر سیاسی برجستهای بود. دامنهٔ فعالیتهای او بسیار گسترده بود و از فعالیت بهعنوان یک چریک ضد فاشیست در دوران جنگ جهانی دوم تا مصاحبه با رهبران سیاسی جهان و همچنین نوشتن کتابهای مختلف و قلمزدن در نشریات مشهور و معتبر و تبدیلشدن به یک خبرنگار بینالمللی را دربرگرفته است. در زمان تولد او موسولینی زمام امور را به دست گرفته بود. اندکی بعد زمانی که اوریانا فالاچی ۹ساله بود، آتش جنگ جهانی دوم برافروخته شد. پدرش از موسولینی نفرت داشت؛ به همین دلیل وارد جنبشهای مقاومت زیرزمینی شد و دختر، در این دوران به پدرش کمکهای بسیاری کرد. هر چند بعدها به این نتیجه رسید که ۲ طرف جنگ، تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتند. او از ۲۰سالگی نوشتن برای نشریات مختلف را آغاز کرد و از این لحظه با عنوان «درککردن قدرت واژهها» یاد میکند. همین واژههای قدرتمند او سبب شد تا بهسرعت پیشرفت کند و از یک ستوننویس در روزنامهٔ محلی به روزنامهنگاری بینالمللی تبدیل شود. فالاچی در طول سالها فعالیت خود با رهبران و سران سیاسی بسیاری دیدار و مصاحبه کرد. این مجموعه مصاحبهها سبب شد تا او در جهان بیشازپیش شناخته شود. محمدرضا پهلوی شاه ایران، یاسر عرفات رهبر فلسطین، ذوالفقار علی بوتو سیاستمدار پاکستانی و پدر بینظیر بوتو، روحالله خمینی رهبر و ولیفقیه ایران، ایندیرا گاندی سیاستمدار و نخستوزیر هند، گلدا مایر سیاستمدار و نخستوزیر اسرائیل، ملکحسین پادشاه اردن، معمر قذافی رئیس کشور لیبی، جرج حبش رهبر و سیاستمدار فلسطینی و هنری کسینجر وزیر امور خارجهٔ آمریکا از جمله کسانی بودند که فالاچی با آنان مصاحبه کرد.
اوریانا فالاچی به سرطان غیرقابلکنترلی مبتلا شد و بعدازاین واقعه تصمیم گرفت به کار حرفهای خود پایان دهد و در آمریکا و ایتالیا به استراحت بپردازد، اما البته این عهد را بعد از فاجعهٔ ۱۱ سپتامبر شکست و کتابی به نام «خشم و غرور» که جنجال بسیاری نیز به پا کرد، منتشر کرد. این کتاب دربردارندهٔ نظرات تند او دربارهٔ چیزی بود که امروزه به نام اسلام در جهان میبینیم. انتشار آن باعث شد تا تهدیدها علیه او چنان زیاد شود که او نتواند حتی یک روز را بدون مأمور از خانهاش خارج شود. از کتابهای مشهور این نویسندهٔ ایتالیایی «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» است که در ایران بارها منتشر و خوانده شده است. کتابهای «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، «جنس ضعیف؛ گزارشی از وضعیت زنان جهان» و «پنه لوپه به جنگ میرود» نیز از آثار معروف او هستند. برخی از کتابهای او قالب داستانی داشتند، برخی دربردارندهٔ مشاهدات دقیق او بودند و بیش از آنکه داستان باشند، گزارشی دقیق و درست ارائه میکردند. یکی از مهمترین آثار او هم «مصاحبه با تاریخ» است. این کتاب دربردارندهٔ مجموعهای از مصاحبههایی است که او در طول عمر خود با سران سیاسی کشورها انجام داد. فالاچی در طول سالهای فعالیتش برندهٔ جوایزی مانند مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونی، جایزهٔ آمبرگنو درو، معتبرترین جایزهٔ میلان، جایزهٔ آنی تیلور مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک شد. او همچنین یکبار برای دریافت جایزهٔ نوبل نامزد شد. اوریانا فالاچی در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ در ۷۷سالگی در ایتالیا درگذشت.
بخشی از کتاب جنس ضعیف
«تابستان بود که مدیر روزنامه نظرم را درمورد سفر بهدور دنیا مخصوصاً سفر به شرق پرسید. هرچند که توضیح داد باید تا پایان فصل بارندگی منتظر بمانم و این بدین معنی که باید سفر خود را در فصل زمستان آغاز میکردم اینکه باید تا پایان فصل بارندگی صبر کنم برایم جالب بود حتی برای یک روزنامهنگار که بدون هیچ تصور ذهنی عادت به رفتن به سرزمینهای دوردست دارد به نظر کار جالبی می. آمد. پاسخ دادم که البته قرار است چه کاری در شرق انجام دهم؟ او در پاسخ گفت که باید گزارشی از وضعیت زنان در شرق تهیه کنم جالب معنای خود را از دست داد در ادامه به او گفتم هر کاری در توانم باشد انجام خواهم داد؛ زیرا همیشه از نوشتن در مورد زنان و مسائل مربوط به آنها اجتناب میکردم دلیلش را نمیدانم؛ اما این مسئله همیشه برایم ناخوشایند بود و آن را بیهوده و مسخره میدانستم نمیتوانم درک کنم که چرا همیشه با زنها علیالخصوص در مطبوعات همچون موضوعی جدا رفتار میشود؛ مانند ورزش، سیاست یا پیشبینی وضعیت هوا آنها که از دنیای دیگری نیامدهاند.
خداوند زن و مرد را برای زندگی در کنار هم آفرید و علیرغم نظر مخالفان، نباید تصور کرد که زنها موجوداتی از یک سیاره دیگر هستند و خود بهتنهایی تولیدمثلی کنند همانطور که چیزی میتواند یک مرد را خوشحال، کند، برای یک زن هم میتواند خوشایند باشد. من خودم مردانی را میشناسم (بدون گرایشهای همجنسگرایانه که از خواندن مجله زنانه هارپرز بازار لذت میبرند و همچنین زنانی را دیدهام) بدون گرایشهای همجنسگرایانه که اخبار روزنامه تایمز را با جزئیات مطالعه میکنند، اما هیچکدام از این افراد نسبت به دیگر همنوعان خود دیوانه یا احمق بهحساب نمیآیند. به همین دلیل است که هر وقت کسی از من میپرسد: «آیا شما برای زنها مطلب مینویسید یا در مورد آنها بسیار عصبی میشوم، اما بههرحال این بار فرق میکرد. سفر به شرق باعث شد تا عصبانیتم را کنترل کنم. به مدیر روزنامه پاسخ دادم که در مورد پیشنهادش فکر خواهم کرد.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه