دانلود و خرید کتاب گذشته راز آمیز دانا تارت ترجمه مریم مفتاحی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب گذشته راز آمیز

کتاب گذشته راز آمیز

معرفی کتاب گذشته راز آمیز

کتاب گذشتۀ رازآمیز نوشتۀ دانا تارت با ترجمۀ مریم مفتاحی در نشر قطره به چاپ رسید است. این کتاب که فردی به نام ریچارد پاپن راوی آن است داستان یک گروه نامتعارف ۶نفره از دانشجویان کالج همپدن در ورمونت را روایت می‌کند که متأثر از استاد خود، راهی متفاوت برای تفکر در زندگی انتخاب می‌کنند که آن‌ها را به ورای مرزهای اخلاقی می‌کشاند و به ورطۀ فساد و شر می‌افتند.

درباره کتاب گذشته راز آمیز

گذشتۀ رازآمیز اولین رمان دانا تارت است که در ۱۹۹۲ به چاپ رسید. کتاب، داستان کارآگاهیِ وارونه و موضوع آن دربارۀ گروهی از افراد باهوش و نامتعارف در یک کالج در نیوانگلند است که تحت تأثیر استاد جذاب کلاسیک خود، راهی برای تفکر و زندگی کشف می‌کنند که دنیایی دور از وجود غم‌انگیز هم‌عصرانشان است؛ اما وقتی از مرزهای اخلاق عادی فراتر می‌روند، به‌تدریج از وسواس به فساد و خیانت و در نهایت، به‌طور اجتناب‌ناپذیر، به شر می‌لغزند. 

روای داستان یکی از ۶ دانش‌آموز یعنی ریچارد پاپن است که سال‌ها بعد از آن اتفاقات، به وضعیتی می‌پردازد که منجر به قتل دوستشان ادموند بانی شد و وقایع منجر به قتل را فاش می‌کند. این رمان به بررسی شرایط و تأثیرات ماندگار مرگ بانی بر گروهی از دانش‌آموزان کلاسیک که از نظر علمی و اجتماعی منزوی شده‌اند، می‌پردازد.

کتاب این‌گونه روایت می‌شود که مردی که در حال یادآوری برخی رویدادهای مهمی در زندگی دانشگاهی‌اش است. ریچارد زندگی خود را به دور از خانواده بدرفتار و فقیر خود در کالیفرنیا آغاز می‌کند. او در یک کالج نخبه در ورمونت پذیرفته می شود و به امید شروعی تازه در سراسر این شهرستان حرکت می کند.

به محض ورود به کالج، ریچارد از ورود به یک دورۀ یونانی باستان منع می شود؛ زیرا استادی که آن را تدریس می کند فقط به گروه کوچک و دستچین‌شدۀ خود از دانش‌آموزانی که تقریباً شبیه به فرقه به نظر می رسند اجازۀ ثبت نام می دهد. ریچارد به‌شدت شیفتۀ ۵ دانشجوی این گروه و خود پروفسور جولیان مورو می‌شود و با خوش‌شانسی و حل یک مشکل یونانی، در این گروه انحصاری پذیرفته می‌شود.

در مقدمۀ کتاب متوجه می‌شویم که ریچارد و ۴ نفر دیگر از گروه، یکی از دانش‌آموزان دیگری را که قرار است دوستی بسیار نزدیکی میان آن‌ها برقرار باشد، به قتل رساندند. پس از آن، گذشتۀ رازآمیز در دو بخش بیان می‌شود: یک بخش وقایعی است که منجر به مرگ هم‌کلاسی آن‌ها شد و  یک بخش تمام وقایعی است که پس از قتل او رخ می‌دهد.

خواندن کتاب گذشته راز آمیز را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

به همۀ دوستداران رمان‌های جنایی و رازآمیز پیشنهاد می‌کنیم.

درباره دانا تارت

دانا لوئیس تارت (زادهٔ ۲۳ دسامبر ۱۹۶۳) رمان‌نویس و مقاله‌نویس آمریکایی است که برای رمان‌هایش که به ۴۰ زبان منتشر شده‌اند، تحسین منتقدان و عموم را به دست آورده است. او در سال ۲۰۰۳ جایزۀ ادبی دبلیو اچ اسمیت را برای رمانش به نام دوست کوچولو دریافت کرد و همچنین نامزد جایزۀ اورنج برای داستان شد. او برندۀ جایزۀ پولیتزر و مدال اندرو کارنگی برای داستان‌نویسی  جدیدترین رمانش، فنچ طلایی شد.

رمان‌های او «تاریخ مخفی» (۱۹۹۲)، «دوست کوچک» (۲۰۰۲) و «فنچ» (۲۰۱۳) هستند. او در ۲۰۱۴ در فهرست «۱۰۰ فرد تأثیرگذار» مجلۀ تایم قرار گرفت. از داستان فنچ طلایی در یک فیلم اقتباس سینمایی شده است.

بخشی از کتاب گذشته راز آمیز

«اگرچه افکار مغشوشی داشتم مبنی بر اینکه ناخشنودی‌ام ناشی از حس سنت‌شکنی و قلندرمآبی‌ام بود و منشأ آن تا حدودی به مارکسیسم برمی‌گشت (در نوجوانی به‌طرزی احمقانه دم از سوسیالیسم می‌زدم و قصدم عمدتاً آزار پدرم بود)، اما هنوز درکی از آن نداشتم و اگر کسی اظهارنظر می‌کرد که این رفتار به دلیل حس قوی بنیادگرایی ذاتی من است، به‌شدت عصبانی می‌شدم، اما حرفشان درست بود. همین چند وقت پیش در یکی از دفترهای خاطرات قدیمی که حدود هجده سالگی نوشته بودم، به این مطلب برخوردم: این مکانِ کوچک برای من بوی گندیدگی می‌دهد، بوی گندی که از میوه‌های گندیده به مشام می‌رسد. سازوکار نفرت‌انگیز زندگی، جفت‌گیری و مرگ  آن تغییرات بزرگ زندگی که یونانی‌ها اسمش را میازما گذاشته‌اند ـ همواره سبعانه بوده و با رنگ و بزک آن را زیبا جلوه داده‌اند. چه بسا افرادی که به دروغ‌ها، ناپایداری، مرگ، مرگ و مرگ اعتقاد عمیقی داشته‌اند.

به نظر من موضوع به‌ظاهر دشوار بود. اگر در کالیفرنیا می‌ماندم سرانجامم به عضویت در فرقه‌ای کشیده می‌شد یا دست‌کم به نوعی رژیم غذایی عجیب‌وغریب روی می‌آوردم. یادم می‌آید آن روزها مطالبی راجع به فیثاغورث خواندم و بعضی از عقایدش به نظرم بسیار جالب رسیدند  مانند پوشیدن لباس سفید یا پرهیز از خوردن غذاهایی که روح دارند.»

حانیه بذرافشان
۱۴۰۳/۰۷/۱۲

گذشته رازآمیز دانا تارت نشر قطره ترجمه مریم مفتاحی این داستان راجع به پسری به نام ریچارد پاینه و ماجرای زندگیش از زمانی که وارد کالج همپدن میشه رو برای ما روایت میکنه.ریچارد که از نظر رفتاری ادم اروم و گوشه گیریه بعد از

- بیشتر
احمدی
۱۴۰۲/۰۹/۱۰

به نظر من این کتاب راجب فلسفه و پیروی کورکورانه از اون هست . پر از آدم هایی که سعی میکنن خودشونو بی نقص نشون بدن و از نظرات بهترین متنفکر های شناخته شده پیروی کنن ولی راهو اشتباه میرن.

- بیشتر
دختر خوانده پروفسور اسنیپ فقید 🐍💚
۱۴۰۲/۱۰/۰۵

تازه شروع کردم. خیلیییی درمورد یونان و فلسفه حرف میزنه که برای من خسته کننده است چون علاقه ای به فلسفه ندارم. حالا ادامه بدم ببینم کی جنایت مرتکب میشن و میام آپدیت میکنم😁 آپدیت : به زوووور تا وسط هاش خوندم.

- بیشتر
Nous
۱۴۰۳/۰۸/۲۱

من ترجمه فارسی این کتاب را نخواندم برای همین نظری نمی تونم درباره ی ترجمش بدم اما خود کتاب واقعا بی نظیره و انقدر هیجان داره که نفس ادم را بند میاره و در عین حال انقدر مفاهیم و پیام

- بیشتر
یاسمین
۱۴۰۳/۰۹/۱۷

به نظر من کتاب خوبی بود کشش زیادی داشت و من چهار روزه تمومش کردم. جملات قشنگی داشت که هایلایت کردم و بهشون برمیگردم. داستانیه که ذهن رو درگیر کرد حتی بعد از به پایان رسیدنش. من بخش اول رو بیشتر

- بیشتر
هیچی. جز اینکه زندگی من، بیشترش، ملال‌آور و خسته‌کننده بوده. یعنی یکنواخت بوده. دنیا همیشه برای من جایی پوچ و توخالی بود. قادر نبودم حتی کمترین لذتی از چیزی ببرم. دست به هر کاری می‌زدم، احساس دل‌مردگی می‌کردم.
کاربر479065
از اینکه یک باره همگی به من توجه نشان دادند، خوشحال شدم، گویی شخصیت‌های تابلوی نقاشی محبوبم که غرق در مشغولیات خودشان بودند، از داخل بوم نقاشی سر بلند کرده‌اند و با من حرف می‌زنند.
کاربر479065
درد و رنج هرکس تماماً متعلق به خودش است.
کاربر479065
خانم‌ها آن‌قدر سن داشتند که جای مادرم باشند، یکی دو نفر به نظرم جذاب رسیدند. زن میان‌سال نسبتاً جوانی را مجسم کردم با خانه‌ای بزرگ و شوهری که همه‌وقت سر کار است و خودش هم کاری برای انجام دادن ندارد، با خودم گفتم اگر می‌شد به دستش آورد، چیز خوبی بود. مهمانی‌های خوب، پول توجیبی، حتی شاید خیلی چیزهای دیگر، مثلاً ماشین...
کاربر479065
اگر حتی سرسوزنی برای خودش احترام قائل بود، می‌رفت ادارهٔ کاریابی و شغلی برای خودش دست‌وپا می‌کرد.
کاربر479065
ـ سم زودتر از دست‌کم دوازده ساعت اثر نمی‌کند. در نتیجه حتی اگر بیش از حد به بدنم برسد، هنوز وقت هست. پادزهرش را هم دمِ دستم می‌گذارم، فقط محض احتیاط... من که یکه خورده بودم، به پشتی صندلی تکیه دادم و گفتم: ـ پادزهر، مگر چنین چیزی هم داریم؟ ـ آتروپین. توی شابیزک هست. ـ وای خدایا، هنری، اگر با آن خودت را به کشتن ندهی، با این یکی می‌دهی! ـ آتروپین، کمش، هیچ مشکلی ندارد. ـ در مورد آرسنیک هم همین را می‌گویند، ولی من حاضر نیستم امتحانش کنم.
کاربر479065
می‌توانم بگویم سرّ جذابیت جولین در این بود که بیش از هرکس دیگری به جوانانی که می‌خواستند احساس بهتری بیابند علاقه‌مند بود، او استعداد عجیبی داشت در اینکه بتواند حس حقارت و خواری را در افراد به حس برتری و غرور تبدیل کند.
کاربر479065

حجم

۶۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴۹ صفحه

حجم

۶۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴۹ صفحه

قیمت:
۲۰۴,۰۰۰
تومان