کتاب ذهن درگیر مناقشه
معرفی کتاب ذهن درگیر مناقشه
کتاب ذهن درگیر مناقشه نوشتهٔ چارلز برنر و ترجمهٔ سمانه غفوری و سیدابوالقاسم حسام است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب ذهن درگیر مناقشه
چارلز برنر یکی از بزرگترین روانکاوهای معاصر است. او در روانکاوی تکرو و مستقل نیست. برنر هیچ «مکتبی» ندارد و به دنبال هیچ «دنبالهرویای» نیست. بااینحال او بهعنوان یکی از برجستهترین نظریهپردازان نسل خود ظهور کرده است، کسی که نوآوریهای اساسی او، با اصطلاحات کلاسیکی که آنها را حفظ کرده و با انکار متواضعانهٔ اینکه مشارکتهای نظری او صرفاً تبیین یا تصحیح تفکر سنتی است، از نظر دور مانده است. کتاب ذهن درگیر مناقشه نشان میدهد در عین اینکه مشارکت برنر در زمینههای مختلف بسیار زیاد نیست، مشارکتهای او در فرمولبندیهای جدید و مهمی به اوج خود میرسند که شاهدی بر توانایی مداوم دیالوگ روانکاوانهٔ کلاسیک برای انطباق با رشد دانش روانکاوی است. و این شاید بزرگترین سهم چارلز برنر در مقام نظریهپرداز و معلم باشد که نشان داده است نهتنها مفاهیم تحلیل کلاسیک در گذشته منجمد نشدهاند، بلکه ابزارهایی انعطافپذیر برای پیشرفت مفهومی و بالینیاند. او تحلیلگر محافظهکاری است که به فرایند باور دارد و کارش بهطرز تحسینبرانگیزی یادآور حساسیت اساسی اوست که «آنچه شخص میگوید مهم است، نه اینکه شخص چگونه آن را بیان کند.»
طی سه دهه برنر با پرداختن به مفاهیم روانکاوانهٔ سنتی، رانه، دفاع، سوپرایگو و عاطفه دست به نوآوری زده به این دلیل است که او هرگز (نظریهپردازی) انقلابی نبوده و قصد نابودی بنای روانکاوی میراث فروید را نداشته است. قدردانی برنر از اصول بنیادینی که میراث فروید است باعث شده در او احترام زیادی برای زبانی که در آن این اصول تدوین شدهاند وجود داشته باشد. این توانایی آشکار برنر است که توانسته زبان تحلیل کلاسیک را حفظ کند و درعینحال نشان دهد که اگر قرار است تحلیلْ دانش بسندهای از ذهن باشد، چگونه باید معنای مفاهیم روانکاوانه تکامل یابد.
خواندن کتاب ذهن درگیر مناقشه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به روانکاوها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ذهن درگیر مناقشه
«در مسیر رشد هر کودک، تشویش یا عواطف افسردهوار با مشتقات رانهٔ بهخصوصی و بعدها با جنبههایی از عملکرد سوپرایگو مرتبط میشوند. زمانی که این اتفاق میافتد، دفاعها شکل میگیرند تا عواطف ناخوشایند مذکور را به حداقل برسانند یا در صورت امکان آنها را حذف کنند. براساس نظریهٔ روانکاوانه چنین دفاعهایی مکانیسمهای اختصاصی ایگواند. هر کاندیدای روانکاوی با فهرستی از مکانیسمهای دفاعی آشناست: پسرفت، سرکوب، واکنش وارونه، تبدیل فعالیت به انفعال، ضدیت با خود، ادغام، جابهجایی، فرافکنی، همسانپنداری، همسانپنداری با پرخاشگر، انکار و نفی. بدون شک مفهوم مکانیسمهای دفاعی اختصاصی و فهرستی از آنها که ارائه شد، شاید با یک یا دو مورد اضافه، شناختهشدهترین و مقبولترین بخشهای نظریهٔ روانکاوانه درمورد مناقشهاند.
علیرغم شناختهشده بودن و پذیرش گستردهٔ آنها زمان بازنگری اساسی و حتی بنیادین این بخش از نظریهٔ مناقشه فرارسیده است، بازنگری بر مبنای ارزیابی مجدد دادههای روانکاوانه که مرتبط با مناقشهٔ روانیاند. همانطور که من نشان خواهم داد، این دادهها این نتیجهگیری را تأیید میکنند که مکانیسمهای دفاعی اختصاصی وجود ندارد. هر آنچه در زندگی روانی رخ میدهد و منجر به کاهش تشویش یا عواطف افسردهوار و بهصورت ایدئالی ناپدید شدن آن میشود متعلق به طبقهٔ دفاع است. خلاف آنچه معمولاً در نظر گرفته میشد، دفاعها مکانیسمهای اختصاصی در ایگو نیستند (آ. فروید، ۱۹۳۶). همیشه کموبیش نوعی مصالحه (شفر، ۱۹۶۸) یا علائم به حساب میآیند که در فرمولبندیهای مشابه این دیده میشود، «همجنسگرایی بیمار دفاعی علیه سایکوز پارانوئید است.» دفاع جنبهای از عملکرد روانی است که فقط برحسب پیامد آن قابلتعریف است: کاهش تشویش و/یا عواطف افسردهوار مرتبط با مشتقات رانه یا عملکرد سوپرایگو.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۹۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۹۸ صفحه