کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا
معرفی کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا
کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا مجموعه داستانهایی از نویسندگانی چون ایتالو کالوینو، جووانی ورگا و... با ترجمهٔ فیروزه مهاجر و کامران شیردل است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. این کتاب به مقدمهای از هوشنگ گلشیری مزیّن شده است.
درباره کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا
نوولّا در لغت ایتالیایی هم به معنی بدیع و نو و هم خبر است. وجود میدان در هر محله و خیابان و گرد آمدن عصرهنگام به بعد بر در خانهها یا حضور در میدان و تبادل اخبار و حدیثنفسگوییها بهاندازهٔ خود میدانهای سبک رومی قدیمی است، پس چندان مستبعد نیست که در فرهنگ ایتالیایی رسم نقل لطیفه، حکایت و قصه و بهتر «داستان» سنتی بسیار کهن باشد، چراکه هر آدمی به مجرد حضور در مجموعهٔ میدان از وقایع رفته بر خود یا از مشاهداتش در طول روز یا در مدتی که از جمع همیشهحاضر در میدان غایب بوده است، برای دیگران حکایت میکند. حتی غیبت کردن از این آشنا یا آن بیگانه، وقتی به نقل درآید، مسلماً صورت حکایت و قصه خواهد گرفت. آنکه به سفری رفته است چه خبرها و چه تازهها که نخواهد داشت. ادبیات ایتالیا از این نظر بسیار غنی و پربار است. داستانهای معاصر ادبیات ایتالیا وامدار چنین گذشتهایاند.
دریغ که از چنین پهنهٔ عظیمی تنها اندکی به زبان فارسی برگردانده شده است که اغلب هم از زبان دوم بوده است. کمدی الهی اثر دانته الیگیهری ترجمهٔ شجاعالدین شفا، باآنکه گویا شفا با زبان ایتالیایی آشنایی داشته، اما به دلیل زبان خاص او و عدم دقتهای مألوف آن سالها، مسلماً درخور ترجمهای مجدد است. ترجمهٔ کامل دکامرون اثر بوکاچو میتواند ریشههای داستاننویسی اروپایی را پیش چشم خوانندهٔ فارسیزبان بگذارد. بهمن محصص با ترجمهٔ ترس جان (پوست) از مالاپارته و مرحوم ماتیا پاسکال از پیراندللو و روستاهای تو از پاوزه، و ویکونت دوشقه (در فارسی ویکونت شقهشده) اثر ایتالو کالوینو؛ بهمن فرزانه با ترجمهٔ پیچک اثر گراتسیا دلهدا و تصویر بزرگ اثر دینو بوتزانی و یکی، هیچکس، صدهزار اثر پیراندللو و یک مشت تمشک اثر سیلونه؛ اوشیدری با ترجمهٔ گفتوگو در سیسیل اثر الیو ویتورینی و هفت چهره از شاعران معاصر ایتالیا در این راه پیشگام بودهاند. مهدی سحابی با ترجمهٔ دانهٔ زیر برف اثر سیلونه و بارون درختنشین اثر ایتالو کالوینو این راه را ارزندهتر از پیش ادامه داد.
کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا قصد دارد به همین هدف خوانندگان ایرانی را با این ادبیات غنی آشنا کند.
داستانهایی که در این کتاب گرد آمدهاند از این قرارند:
ورگا، جووانّی (۱۹۲۲-۱۸۴۰):
جنگ قدیسین
آزادی
پیراندللو، لوئیجی (۱۹۳۶-۱۸۶۷):
نشانهای افتخار
شب اول
پالاتزسکی، آلدو (۱۹۴۷-۱۸۸۵):
پدربزرگ
مرد زنگولهدار
آلوارو، کورّادو (۱۹۵۶-۱۸۹۵):
مادیان سیاه
زن جووانینّو
موراویا، البرتو (۱۹۹۰-۱۹۰۷):
من و او
سُلداتی، ماریو (۱۹۹۹-۱۹۰۶):
جای پا روی برف
یووینه، فرانچسکو (۱۹۵۰-۱۹۰۲):
مارتینا بالای درخت
پاوزه، چزاره (۱۹۵۰-۱۹۰۸):
خانهها
تنهلشها
توبینو، ماریو (۱۹۹۱-۱۹۱۰):
چکّوی دلقک
گینزبورگ، ناتالیا (۱۹۹۱-۱۹۱۶):
مادر
کومیسّو، جووانی (۱۹۶۹-۱۸۹۵):
آمینتا
مورانته، الزا (۱۹۸۵-۱۹۱۲):
مادربزرگ
کالوینو، ایتالو (۱۹۸۶-۱۹۲۳):
ماهی بزرگها، ماهی کوچکها
شاشا، لئوناردو (۱۹۸۹-۱۹۲۱):
جابهجایی
سفر طولانی
خواندن کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات ایتالیا و داستانهای کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گزیده داستان های نویسندگان معاصر ایتالیا
«چند روزی بود که عابران مرکز شهر، در شلوغترین ساعات روز مردی را میدیدند که زنگولهای را پیوسته به صدا درمیآورد.
زنگوله کوچک بود. مرد میتوانست با ظرافت آن را میان دو انگشت بگیرد و مدام به صدا درآورد. و صدا لطیف و شادیآور بود.
بیشتر عابران آنقدر به خود مشغول بودند که متوجه او نمیشدند، بقیه برای دیدن مرد رو میگرداندند، و لحظهای به حالتی که انگار میخواهند سؤالی بکنند تأمل میکردند؛ گاهی هم کسی از ترس اینکه مبادا مرد جذامی باشد، بهسرعت از او فاصله میگرفت، و بالاخره گروهی هم با چنان نگاه پر از خشم و خباثتی او را تعقیب میکردند که انسان باور میکرد که نه صدایی گوشنواز، بلکه بدترین توهینها را شنیدهاند.
خود مرد به هیچکس اهمیتی نمیداد، انگار که در آن ازدحام سرسامآور خود را کاملاً تنها میدید: با گامهای سریع و سبک میرفت و بیوقفه زنگ کوچک برنزیاش را به صدا درمیآورد.
تعدادی از مأموران پلیس هم از این ماجرا باخبر شده بودند. بیآنکه خود را موظف به مداخله بدانند: در آییننامهٔ پلیس چنین موردی پیشبینی نشده بود، بنابراین از یک سو مداخلهٔ خود را درست نمیدانستند، و از سویی نمیدانستند چطور این کار را بکنند: صدایی که مرد ایجاد میکرد طوری نبود که واقعاً و جداً مزاحم کسی باشد. تا اینکه آنهایی که ابتدا فقط چپچپ به مرد نگاه میکردند، و همانطور که گفتیم تعدادشان کم بود، بهتدریج با افزایش نفراتشان، نگاههایشان خشمگینانهتر شد، و دیگر ناراحتی خود و سوءظنشان را نسبت به مرد زنگولهدار بهصراحت نشان میدادند.»
حجم
۳۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۳۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه